دانشنامه اطلاعات تاریخی و جغرافیائی و فرهنگی سردشت وپیرانشهر
جشنِ بێڵندانە
یک شنبه 8 ارديبهشت 1398 ساعت 2:12 | بازدید : 105 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )
 

جشنِ بێڵندانە
این روزها، در فضای کشور به حق یا ناحق، بدجوری "ناامیدی" تزریق می شود و همان سبب شده است هر تماس و ارتباطی با خمیرمایه "اندوه" شروع یا تمام شود و صدالبته در کنار خود،"خشم"،"عصبانیت"، "ترس"،"دلهره"،"بی ثباتی"،"خواب های پریشان" و دهها آسیب روانی، جسمی و اداری و ... به دنبال داشته باشد!
پدیده هراس از چهره ها،شخصیت ها،اقوام، ادیان و مذاهب غیرخودی ، خشکسالی، جنگ بر سر آب، آسیب های زیست محیطی و تحریم هم قوز بالاقوز شده اند که اگر به این ها، ساختار ناکارآمد تعلیم و تربیت و آموزش عالی و نیز رسانه های عمومی و ملی را هم اضافه کنیم، چتر سیاه غم و ابر تیره تورم و گرانی و جنگ و ناامنی سایه می گستراند و حداقل های امید را هم می ربایند.. در چنین اوضاع و احوالی، چندسالی است که جمعی متعهد، آن روی دیگر سکه می بینند و کار دگر می کنند ..
نمونه کوچکی از آن همت عالی را گروهی از دوستان مدرسه ایم در زادگاهم که یک روستای گردشپذیر و استراتژیک مرزی است،متحقق ساخته اند.
اینان آستین همت بالازده و به جنگ و کارزار "اندوه" و "سایه شوم ناامیدی" رفته اند و صبورانه و متعهدانه، بذر "شادی" و"امید" می پاشند!
هوشیارانه با بازگشتی منطقی و به گاه، شکوهمندی رسوم بومی و فرهنگ امید را در تاریخ منطقه به کاوش نشسته و از دل رسوم محلی، جشن "بێڵندانە" را بیرون کشیده اند و با همان بهانه، زایش "امید" را نشانه رفته اند.
جشن "بێڵندانە"، که در میانه چله بزرگ، برگزار می شود، جمعی از کودکان خردسال تا پیران کهنسال را حول آتشی عظیم که با مشارکت همه روستاییان شعله ور می شود،گرد می آورد که ظاهر آن، بدرقه زمستان و استقبال از بهار است اما در بطن اجرا، زیبایی های ذیل نیز عاید می آید:
۱• جوشش روح تعاون،همکاری و مسئولیت پذیری
۲•وحدت فکری و عملی و انسجام نسلی
۳•روح آشتی جویی وصلح گستری
۴• امیدزایی و رؤیاپردازی
۵•خلاقیت و نوآوری
۶.و...
اگر در لابه لای اهداف آن جشن، فقط آن یک نکته مرتبط با "امیدزایی" و "رؤياپردازی" را برگیریم، بر اهمیت کار این مجموعه جوان پی می بریم که چه سان در راستای "ادای مسئولیت اجتماعی"، سر از خاک ناامیدی برآورده و "مهر" و" عشق" می پرورند.
دیروز شاهد بودم که "پوره همینه" بر بالای درخت سیب و مشرف به مراسم، خاطرات دیروزی را شخم می زد و دو کودک ناز نیز در آن همه شلوغی و همهمه شادی، روی برف ها و هم سطح کف پای مامان ها، به خواب ناز رفته بودند!
امید و شادی  امنیت و آرامش، نیاز امروز جامعه ما هستند که  بێڵندانە را با فحوای  پایان برف روبی، یا دقیق تر،  بی رمقی زمستان، در تأمین این چند، موفق یافتم...
امیدوارم در سایه بذل توجه #رسانه و اصحاب رسانه، وسعت نظر مسئولان و هدایت و راهبری بزرگان، حلقه عشق جوانان بالنده در جای جای این گُهرسرزمین، ریشه دواند و انرژی شان بسترساز واکاوی تاریخ کهن این سرزمین شود تا از لابه لای اوراق آن، محمل هایی برای "همزیستی مسئولانه"، "هم افزایی کنشگرانه" و" همدلی پیشبرانه" بیرون کشند و در سایه سار این سه، " امید" و شادی، "امنیت و آرامش"،"معنویت"و "علم" و معرفت افزونتر ارمغان آورند...
تا بادا چنین بادا...درود بر مجریان جوانش
رئوف آذری،فعال صلح و مهربانی، دبیرکارگروه " سواد رسانه و مسئولیت اجتماعی"انجمن سواد رسانه ای ایران
بێڵندانە :  عنوان جشنی است که هرساله در اواسط چله بزرگ، با مشارکت عمومی و تولیت جوانان روستایی و با محوریت فحوای " وانهادن پاروی برف روب"به نشان پایان زمستان و استقبال از بهار در روستاهای شهرستان سردشت و برخی مناطق شمال غرب به ویژه کردنشین اجرایی می شود...


به زمزیران خوش آمدید - زمزیران مرجع اطلاعات و نوشته های متعدد در مورد دو شهر پیرانشهر و سردشت است .هر روز به ما سر بزنید ، مارا نقد کنید و پیشهادات خود را برای ما ارسال کنید تا شاهد پر بارتر شدن مطالب این وبلاگ باشید. له ده سپیکی وتاردا، ده‌مهه‌وێ سوپاسی تیکرای هونه ران،ویژه وانان،هه لبه ست وانان،نووسه ران،وه رگیران وهونه رمه ندان بکه م که بی پسانه وه له خزمه ت کلتوور و که له پووری نه ته وه ی کورد دا هه دا ناده ن وژینی خویان ته رخان کردووه بو هه رچی زیاتری گه شانه وه ی ئه ده ب و ویژه ی کورده واری.

موضوعات مرتبط: روف آذری , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


سگ های ولگرد و رسالت شهروندی ما!
یک شنبه 8 ارديبهشت 1398 ساعت 1:59 | بازدید : 59 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

سگ های ولگرد و رسالت شهروندی ما!
در دنیای درهم تنیده امروزی که پیچیدگی هایش حد و حصر و مرزی ندارند، امنیت و آرامش و استمرار بر مسیر خدمت و تحصیل نیکی ها، بسیار شکننده، صعب الوصول و دشوار شده است!
امروزه، مواجهه و افتادن در کمین  سگ_های_ولگرد، جزو سرشت زندگی شده است و گویا هیچ یک از ما، راه فراری از آنها نداریم چه اینکه، به تعبیری "سگ های ولگرد" چون دیو غیبی تاریکی های دوران کودکی مان، چون سایه ای همواره در پی ما هستند! "سگ های ولگرد"، در اشکال گونه گون ظاهر می شوند و در مکان های متفاوت، کمین می کنند اما خصلت مشترک همه شان، " عو عو کردن"، "پارس کردن" و "چنگ انداختن" است!
علی رغم احترامی که نگارنده به تبع سرشت دوستداری محیط زیست، برای جمع شمار حیوانات، گیاهان، درختان، انسان ها و آنچه در زیست کره پیرامونی ما قرار دارد، قایل است اما به تجربه دریافته است که حیوان های تن پرور و خودخواه، جز به کمین کردن سر راه زندگی و تناول کردن از نخچیر لقمه های آماده و بر سبیل مراد رفتگان نمی اندیشند!
گیاهان تیغ دار، جز به زخمی کردن گل سرخ زندگی، نظری ندارند!
درختان شبه مانچینیل، جز، ترشح شیره چسبناک دام گستر و تعارف  سیب مرگ، هنر دیگری سراغ ندارند!
آدم های درخودگُم شده، جز زبان طعن و قلم زهرآگین، اراده انفصال و کات کردن پُل های ارتباطی، رسالتی دیگر برای خود نمی شناسند!
و این هر چند، محتمل در هر کوی و برزن و در هر محیط زیستی یافتنی اند و صدالبته در صورت عقیم شدن چرخه بازآوری زیست بوم و غفلت شهروندان و مسئولیت نشناسی مسئولان، رشدشان نیز سرطانی و قارچ گونه خواهد بود!
و اینجاست که رسالت شهروندی، نمود می یابد و احساس مسئولیت، توزین می گردد و سطح هوشیاری و موضع گیری به گاه و به اندازه و کارگر، محاسبه می شود.
این روزها، جامعه و زیست محیط، بی شمار به تکثیر شهروندانی نیازمند است که بی تأمل و درنگ و پرسه زدن در مقدمه سازی برای مستند سازی و رسانه ای کردن اقدام، به خودِ  اقدام و عمل، کنش یا واکنشّ منشعب از  رسالت ذاتی، همت می گمارند و از طعمه شدن مواهب طبیعی و ثمرده، شایستگان بر سبیل خدمت و تحصیل نیکی ها و سرمست شدن سگ های ولگرد، جلوگیری به عمل می آورند.. تو مگو همه به جنگ اند و زصلح من چه آید
تویکی نه ای، هزاری، تو چراغ خود برافروز سپاس واکنش به موقع این نوجوان رعنای نلاسی در نجات این کودک ناز از چنگال این سگان ولگرد
سردشت : بنیاد توسعه صلح و مهربانی مهربانی های کوچک رئوف آذری

به زمزیران خوش آمدید - زمزیران مرجع اطلاعات و نوشته های متعدد در مورد دو شهر پیرانشهر و سردشت است .هر روز به ما سر بزنید ، مارا نقد کنید و پیشهادات خود را برای ما ارسال کنید تا شاهد پر بارتر شدن مطالب این وبلاگ باشید. له ده سپیکی وتاردا، ده‌مهه‌وێ سوپاسی تیکرای هونه ران،ویژه وانان،هه لبه ست وانان،نووسه ران،وه رگیران وهونه رمه ندان بکه م که بی پسانه وه له خزمه ت کلتوور و که له پووری نه ته وه ی کورد دا هه دا ناده ن وژینی خویان ته رخان کردووه بو هه رچی زیاتری گه شانه وه ی ئه ده ب و ویژه ی کورده واری.

موضوعات مرتبط: سردشت در تلگرام , روف آذری , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


همایش بین المللی علامه بیتوشی در سردشت
یک شنبه 8 ارديبهشت 1398 ساعت 1:47 | بازدید : 64 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

همایش بین المللی علامه بیتوشی در سردشت آغاز به کار کرد

 همایش یک روزه و بین المللی بزرگداشت شخصیت علمی و عملی علامه بیتوشی در شهرستان سردشت صبح امروزچهارشنبه آغاز به کار کرد.
 

به گزارش خبرنگار کردپرس، همایش   بین المللی بزرگداشت شخصیت علمی و عملی علامه بیتوشی صبح امروز چهارشنبه با حضور شخصیتهای علمی از اقلیم کردستان عراق، تهران و سنندج در سالن مجتمع فرهنگی و هنری اداره ارشاد و اسلامی سردشت آغاز به کار کرد.

«کاوه حیاک» دبیر این همایش به کردپرس گفت: 40 مقاله به دبیرخانه این همایش ارسال شده است که هفت مقاله از شهرهای اربیل سلیمانیه و کرکوک است.

وی افزود: هیئت داوران  همایش متشکل از دکتر نادر کریمیان، عبدالسلام امامی و آراز محمد صالح از کشور عراق بعد از بررسی این مقاله ها، 15 مقاله برتر از انتخاب کردند.

حیاک در ادامه گفت: در این همایش یک روزه هفت مقاله ارائه می شود و دیگر مقالات  در کتاب مجموعه مقالات همایش چاپ می شود.

 بر اساس برنامه اعلام شده، در این همایش  دکتر شعله طهیری، محمد علی صالح ماموستا(ماموستا قره داغی) از سلیمانیه ، دکترشهباز محسنی ، دکتر عبدالله محمد محمود قره داغی از کرکوک، عدنال عبدالقادر هورامی، محمد  سورانی و محمد زبیر بایزی مقاله های خود را ارائه می دهند.

  دکتر نادر کریمیان، دکتر عبدالسلام امامی   در این همایش  سخنرانی می کنند.

 یکی از عالمان وادبیان خدمتگذار ادبیات عربی و علوم قرآنی علامه بیتوشی می¬باشد که در اواخر قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم هجری قمری می زیسته اند.

علامه بیتوشی که اسم ونسب ایشان بدین شرح است: شیخ عبدالله بن شیخ حمد بن اسماعیل بن ابراهیم  بن عزالدین الشافعی الکردی آلانی الخانخلی البیتوشی اهل روستای بیتوش (از توابع سردشت کردستان ایران، حدفاصل بین آلان ایران آلان عراق) منسوب است.

بیتوشی ملا عبدالله دانشمندی متبحر، شاعری توانا، نویسنده ای چیره دست، ادیبی بلیغ و امامی بزرگ در علوم اسلامی بوده که آثار و تالیفات بسیار ارزنده و پر ارزشی را به نظم و نثر از خود به یادگار گذاشته است. پدرش ملا محمد بن اسماعیل بن ابراهیم بن عزالدین می باشد.

نقل از خبر گزاری کرد پرس

علامه بیتوشی در حدود سال ۱۱۳۵ (ه.ق) در روستای بیتوش و در خانواده ای که بیشترشان و از جمله پدرش ملا محمد که در روستای بیتوش سمت تدریس داشته و اهل فضل و ادب و دانش بوده، دیده به جهان گشوده است. همچنین ملا محمود برادر بزرگ علامه بیتوشی که به (ملای بزرگ) در منطقه آلان مشهور و معروف می باشد از لحاظ هوش و حافظه کم نظیر بوده است .

او را آلانی خانخلی نیز نامیده‌اند، چون پدر یا اجدادش در خانخل(روستایی در جنوب شرقی بیتوش) می‌زیستند.

علامه بیتوشی دوران کودکی و نوجوانی خویش را در روستای بیتوش بین خانواده و عشیره خویش گذراند و بزرگ شد. وقتی که به سن تمیز رسیده خواندن را نزد پدرش آغاز کرده و نزد پدر، به رسم آن روزگار به یادگیری قرآن، علوم عربی و کتابهایی چون گلستان سعدی پرداخت. بعد از ختم قرآن کریم و کتب متداوله فارسی و نصایح و آداب به آموختن علوم عربی پرداخته و با وجود اینکه پدرش در علوم عقلی و نقلی مقام والایی داشته؛ به هر کس و هرجا علوم زمان وجود داشت، روی می آورد.

 او که بعد از مرگ پدر ۱۵ سال بیش نداشت، جهت آشنایی بیشتر با خارج از آن محیط همراه با برادر بزرگ خود (ملا محمود) تصمیم می گیرند و نزد علامه فهیم و یگانه عصر ملا محمد مشهور به (ابن الحاج) در قریه (سنجوی) از توابع آلان می روند و تا زمانیکه در اصول و فروع علوم پخته می شوند (و آنهم چند سالی طول می کشد) ملازم خدمت آن دانشمند بوده اند. سپس به قریه (ماوران) در منطقه (هه ولیر) رفته، مدتی هم در آنجا اقامت کرده و در خدمت عالم صاحب فضل (مولانا صبغه الله حیدری) کسب فیض نموده اند که در آن هنگام در (ماوران) تدریس می کرده است. بعد از آن به مدارس و جوامع دیگری در پاره ای از شهرهای عراق روی نهاده و تا به نهایت درجه ای که در بین محصلین کردستان در آن زمان معمول بوده رسیده اند و به قول فارغ التحصیل شده اند و آخرالامر در شهر (احساء) اقامت می کنند. ملا محمود در یکی از مدارس آنجا و علامه بیتوشی هم در مدرسه دیگری به تدریس مشغول می شوند .

در سال ۱۱۷۸ (ه . ق) عشق وطن و شوق دیدار اقوام و دوستان موجب می شود که هر دو به مسقط الراس خود یعنی قریه بیتوش باز گردند. ولی متاسفانه به محض رسیدن با چنان رویداد دلخراشی مواجه می شوند که سر از پا نشناسند و آنهم از دست دادن و به رحمت ایزدی پیوستن پدرشان بوده است. فرمانروای آن زمان بیتوش که (یوسف بن شیخه بیگ) بوده و تمام مردم روستا به گرمی از آنها استقبال می نمایند و به دلایلی (ملا محمود) را مجبور می کنند که دیگر دور شدن از بیتوش را از سر بدر کند و در بیتوش ماندگار شود و در مسند پدرش به تدریس بپردازد. ملا محمود هم درخواست مردم بیتوش را می پذیرد، در بیتوش می ماند و تا آخر حیات خویش مدرس و امام جمعه و جماعت آنجا بوده و نوادگان فرهیخته ای را از خود به جای گذاشته است .

اما برای علامه ملا عبدالله ماندن در جائی که برای وصول آرزوهایش مساعد نبوده، او را خوش نیامده؛ لذا تصمیم گرفته که از آنجا رو به بغداد یا بالاتر برود.

گویند بیتوشی چون خواست راهی بغداد شود، تنها دارایی خود را که همان القاموس المحیط بود، فروخت تا هزینۀ راه کند، اما پیش از فروش کتاب آن را سراسر حفظ کرد.

این دومین سفر علامه بیتوشی بوده که زادگاه خویش را ترک نموده و اوائل سال ۱۱۸۰ (ه .ق) به وقوع پیوسته است. ابتدا به خدمت استاد استادان، علامه سرشناس در میان علمای عراق (صبغه الله افندی حیدری) کبیرکه قبلاً نیز در روستای (ماوران) نزد او کسب فیض نموده و درس خوانده، رسید .بعد از آن بقصد هر جائی که خدا مقدر کرده باشد بغداد را ترک نموده و به نزد دوستش (شیخ درویش گوازی عباسی) در بصره رفته و سپس به کویت و سواحل خلیج فارس سفر کرده و به ولایت (احساء) از توابع (هجر در بحرین) رسیده . با (شیخ احمد بن عبدالله انصاری خزرجی احسائی) که بعدها حاکم احساء شده تماس برقرار کرده است. شیخ احمد آن کسی است که بیتوشی منظومه مشهور به (کفایه) را به نام وی تالیف کرده است و در میان ایشان علاقه ای محکم و برادری صادقانه و خالصانه حاصل شده است .

در اواخر سال ۱۱۸۱ باز درد دوری از وطن و آرزوی دیدار با فاملین او را بر آن وا می دارد که به بیتوش باز گردد. مدتی طولانی در بیتوش می ماند. در اواخر شعبان سال ۱۱۸۶ به قریه (هزارمرد) و به زیارت استادش (ابن الحاج) می رود و در آنجا با خط زیبای خود تقریطی به نثر و نظم بر یکی از رسائل استادش می نویسد. در آن هنگام (شیخ معروف نودهی برزنجی) هم در خدمت علامه ابن الحاج مشغول تحصیل بوده و آنجا درس می خوانده است شیخ معروف جوانی ۲۰ ساله و بیتوشی ۵۰ سال از عمر با ارزش خویش را سپری کرده بود. به علت نامی بودن بیتوشی و تعریف های زیادی که از نامبرده به گوش شیخ معروف رسیده و همیشه آرزوی دیدارش را داشته، فرصت را غنیمت دانسته و از استادش (ابن الحاج) اجازه گرفته و تقاضا کرده که علامه بیتوشی تا وقتی در آنجاست در حجره¬ی وی مهمان باشد. استادش نیز درخواست وی را می پذیرد و تا زمانی که بیتوشی در آنجا می ماند به صورت خستگی ناپذیر از آن دریای شعر و ادب و بلاغت به کسب فیض پرداخته است .

در اواخر سال ۱۱۸۸ (ه . ق) برای سومین و آخرین بار بیتوشی کردستان را ترک نموده و به بغداد و از آنجا به بصره رفته است .اوائل سال ۱۱۸۹ وارد بصره شده و در مدرسه (رحمانیه) آنجا به عنوان مدرس تعیین گردید. بعد از فاصله کمی (صادق خان زند) به آنجا لشکرکشی می کند. مدت ۱۶ ماه بصره را در محاصره خود نگاه می دارد و بیتوشی نیز به ناچاری در آن دام محبوس می ماند . بعد از آن و اواخر سال ۱۱۹۰ (ه . ق) بصره را ترک می گوید و به احساء می رود .

در دهه ششم (بین ۵۰ و ۶۰ سالگی) از عمرش دختر (شیخ عبدالقادر) قاضی احساء را به همسری اختیار می کند و از این زن صاحب دخترانی نجیبه و عفیفه ای می شود . از آن تاریخ به بعد در احساء ماندگار و به افاده و افاضه و تحقیق مشغول می شود. یکی از کتاب هایش یعنی (الکفایه) را به نام حاکم احساء (شیخ احمد احسائی) ترتیب و به او تقدیم می کند. بواسطه این عمل حاکم از او استقبال و تکریم فراوان نموده، دنیا به علامه بیتوشی روی می آورد و به وسعت زندگی از لحاظ مادی و ترقی معنوی نائل شده و از طرف حاکم و ادبا و وجها به انعام و اکرام و مقامی رسیده که جز عده ای انگشت شمار بدان مقام در درجه و احترام نرسیده اند. بنابراین حاکم وقت آنطور که لایق شان و مقام بیتوشی بوده او را تکریم نموده و دائما با مال و جاه دست کرمش به سوی او دراز بوده است. او را کمک می کرده و به رعایت مقام علمیش او را زیر سایه چتر کرم و رعایت خود جا داده است .

بیتوشی در سال وفاتش برای زیارت دوست خود (شیخ درویش عباسی) از احساء به بصره آمده و پس از اندک مدتی از وصولش به بصره وفات یافته است. سال وفاتش را ۱۲۱۰ یا ۱۲۱۱ (ه . ق) نوشته اند. در حال غربت دور از اولاد و اقارب و زادگاه خویش و در سن قریب به ۸۰ سال عمر افتخار آفرین، در زبیر و در مقبره (شیخ حسن بصری) به خاک سپرده شده است .

ویژگی ها و قدرت حافظه بیتوشی

 بیتوشی در سخنرانی و بدیهه گویی و اقامه دلیل و حاضر جوابی، از اعاجیب روزگار بوده و در مناظره و مجادله کسی تاب برابری با او نداشته است .

در باره قدرت حافظه او نوشته اند: در اوائل تحصیل، وقتی که با برادرش ملا محمود تصمیم به مسافرت به بغداد را می گیرند چیزی برای خرج سفر نداشته اند و دارائی آنان منحصر به دو کتاب بوده است : ۱- قاموس المحیط فیروز آبادی در لغت ۲- تحفه المحتاج شیخ ابن حجر هیتمی مکی در فقه. در ظرف چند شبانه روزی ملا محمود تحفه را و ملا عبدالله قاموس را حفظ کرده، پس از آن کتاب ها را به فروش رسانیده و از بهای آن ها خرج راه خود را تامین نموده اند و بعد از به مقصد رسیدن هر کس کتاب حفظ شده را با خط مبارکشان بدون کم و کاست نوشته اند .

شعر و شاعری بیتوشی

بَیْتوشی، عبدالله بن محمد، ادیب شافعی مذهب و شاعر سدۀ ۱۲ق/۱۸م که به ۳ زبان عربی، فارسی و کردی شعر می‌سرود.

وی از نوجوانی به شعر علاقه‌مند بود و از آنجا که به تصوف نیز گرایش داشت، گاه در اشعارش، خود را درویش خطاب کرده است. گویند وی در جوانی کتاب الکافی فی علمی العروض و القوافی را سرود تا قریحۀ شعری خود را در بوتۀ آزمایش گذارد.

بیتوشی ضمن اشعار مربوط به مواضع و مسائل علمی در سایر زمینه ها از قبیل: مدح ،عشق ، توصیف، رثاء ، عتاب و گله ، شوخی و مطایبه دست داشته و قصاید و غزل و قطعات و دو بیتی های زیادی سروده که متاسفانه قسمت زیادی از آن ها از بین رفته است .

بیتوشی در لغت عرب قاموس متحرکی بوده است. در ادبیات عرب و اصطلاحات ادبی اگر او را متنبی عصر و حریری زمان خود بدانیم ، چیزی به گزافه نگفته ایم. تا کسی مراسلات و نوشته های او را ندیده باشد ، مشکل است با ما در این مقوله هم آواز و هم عقیده شود .

از خصوصیات شعری وی می‌توان به کارگیری صنایع شعری چون: استعاره، جناس، تضمین، توریه، تشبیه و نیز استفاده از مضامین بدیع اشاره کرد. وی در مجون نیز دستی داشت. اسلوب شعر وی چون شاعران کهن، با گریه بر اطلال و دمن آغاز می‌شود.  از اشعار وی می‌توان به قصیدۀ مشهور او در وصف زادگاهش، و قصیده‌ای دیگر در اشتیاق و یاد بغداد اشاره کرد.

بیتوشی بیشترین اشعار مدحیۀ خود را به حاکم احساء تقدیم کرده است. این اشعار گاه با مناسبتهایی نیز همراه بوده است؛ مثلاً قصیده‌ای در ۳۸ بیت به مناسبت عید فطر و قطعه‌ای در ۱۵بیت به مناسبت سفر حاکم به بادیه حاکم احساء نیز که خود ادیب و شاعر بود، گاه بیتوشی را با اشعاری پاسخ داده، و او را ستوده است.

از دیگر کسانی که بیتوشی مدح کرده است، می‌توان به سعدون‌بن‌عرعر، حاکم قبلی احساء، سلیمان‌بک‌شاوی حمیری، احمدبن‌محمدبن رزق و احمدبن درویش کوازی عباسی  اشاره کرد.  همچنین بیتوشی در قصیده‌ای سُداسی، در بحر کامل ـ که خودش شامل ۱۷ قصیده و ۱۱ قطعه می‌شود ـ استادش ابن‌حاج را مخاطب قرار داده، و او را ستوده است.

نکتۀ مهم در احوال بیتوشی آن است که وی به‌رغم گرایش به زبان عربی و اقامت طولانی در سرزمینهای عرب‌نشین، هیچ‌گاه از زبان فارسی روبرنتافت. مضمون تنها بیت کردی نقل شده از او نشان می‌دهد که آثار شاعران بزرگ ایران را می‌خوانده، و می‌کوشیده است به این زبان نیز شعر بسیراید.

ئه گه ر له ش دووره لیت، گیان هه ر له ویبه

سر و سارده له شم، تووشه به بی تووش،

ده لین دژواره چاو سوما له ده س دا

به وه رازیم که (بیتووشی )م نه بی تووش.

 از جمله اشعار فارسی وی می‌توان به قصیدۀ ۱۳ بیتی او به مناسبت تولد یوسف‌بن‌شیخه‌بک در ۱۱۵۵ق/۱۷۴۲م اشاره کرد. علاوه براین، ۶ دو بیتی و ۵تک بیت از شعر فارسی وی در منابع ذکر شده است. حتی برخی از بزرگان معانی بعضی از اشعار عربی وی را برگرفته از اشعار فارسی می‌دانند.

نثر عربی بیتوشی، بنا به سنت آن روزگار، سخت متصنع، و به همین سبب، مورد توجه بود. مکتوبات وی از رسائل گرفته تا تقاریظ، منظومه‌ها و شروح، همه از شهرتی خاص برخوردار است. از رسائل وی می‌توان به «الرساله العراقیه» خطاب به عبدالله‌بن‌صبغه الله‌حیدری ماورانی اشاره کرد که در ۱۱۹۷ق/۱۷۸۳م نوشته است. از دیگر رسائل قابل ذکر وی، نامۀ او به سلیمان‌بک‌شاوی، از صاحب منصبان بزرگ بغداد است که در آن برای نجات بصره از او یاری طلبیده است. نامۀ دیگری از او خطاب به ابن‌حاج و نیز عبیدالله‌افندی حیدری است.

مستندات و خلاصه آثار علامه بیتوشی

 بیتوشی دارای ۲۲ اثر و منظومه های زیادی در باب تعداد حروف معانی از احادی و خماسی می باشد که قسمتی از آن ها به چاپ رسیده و قسمتی هم همچنان باقی اند. بیتوشی در سخنرانی و بدیهه گویی و اقامه دلیل و حاضر جوابی، از اعاجیب روزگار بوده و در مناظره و مجادله کسی تاب برابری با او نداشته است . بیتوشی در لغت عرب قاموس متحرکی بوده است. در ادبیات عرب و اصطلاحات ادبی اگر او را متنبی عصر و حریری زمان خود بدانیم، چیزی به گزافه نگفته ایم همچنین وی دارای حافظه ای خارق العاده ای بوده است.

بیتوشی قصیده ای را خطاب به استادش (ابن الحاج) سروده است که می توان از آن ۱۶ قصیده دیگر و یازده قطعه با بحور و اوازن مختلف استخراج کرد.

آثار و تألیفات

جامع‌ترین اثر دربارۀ وی، کتابی است به نام البیتوشی که محمدخان در ۳۰۱صفحه نگاشته است.

منابع وی یا نسخه‌های متعددی از آثار بیتوشی است که وی در اختیار داشته ویا یادداشتهای خود بیتوشی است که وی دربارۀ زندگی، سفرها، دوستان و یا سال تألیف آثارش بر حاشیۀ نسخه‌هایش نوشته است.

منابع فارسی نیز از وی غفلت نکرده‌اند و از او به عنوان «پارسی‌گوی کرد» یاد کرده، و شرح‌حالی از وی آورده‌اند.

۱ـ الکافی (منظومه‌ای در عروضی و قوافی ـ۳۲۷ بیت ـ سال ۱۱۳۸ خورشیدی نوشته شده)

۲ ـ الوافی بحل الکافی (شرحی است بر الکافی)

۳ ـ تحف الخلان لاشحاذالاذهان

۴ ـ حدیقه السرائر فی نظم الکبائر (سال ۱۱۴۹ خورشیدی به نظم در آمده ـ ۷۲۹بیت)

۵ ـ طریقه البصائر الی حدیقه السرائر (شرح منظومه حدیقه السرائر ـ ۱۱۵۴خورشیدی)

۶ ـ المکفرات لکل ذنب سابق و آت، منظومه‌ای در ۴۹ بیت که آن را در احساء در ۱۱۹۴ق به نظم کشید.

۷ ـ المبشرات شرح مکفرات

۸ ـ کفایه المعانی فی نظم حروف المعانی (منظومه‌ای در حروف معانی ـ ۶۷۲بیت – ۱۱۵۱ خورشیدی نوشته شده، سال ۱۲۸۹ در استامبول چاپ شده)

۹ ـ الحفایه بشرح الکفایه (شرح برمنظومه کفایه المعانی فی نظم حروف المعانی)

۱۰ ـ صرف العنایه بکشف الکفایه (مختصری از شرح الکفایه – ۱۹۲۲ در شهربصره به چاپ رسیده)

۱۱ ـ حواشی مدون بر شرح فاکهی (علم نحو ـ ۵۴۵ صفحه ـ ۱۱۶۸ خورشیدی تألیف شده است)

۱۲ ـ حواشی مدون بر کتاب البهجه المرضیه شرح الالفیه در صرف و نحو

۱۳ ـ منظومه‌ای در بیان افعالی که هم لازم و هم متعدی استعمال می‌شوند (۵۵ بیت)

۱۴ ـ شرحی بر منظومه فوق

۱۵ ـ منظومه‌ای در بیان افعالی که هم واوی و هم یایی بکار می‌روند (۷۷ بیت)

۱۶ ـ شرحی بر منظومه فوق

۱۷ ـ منظومه‌ای در بیان مثلثات افعال و اسماء

۱۸ ـ شرحی بر منظومه مثلثات افعال و اسماء

۱۹ ـ الموائد المبسوطه فی الفوائدالملقوطه (۱۵۰ بیت)

۲۰ ـ منظومه‌ای در بیان مؤنثات سماعی (۳۵ بیت)

۲۱ ـ منظومه‌ای در بیان مصادر شاده

۲۲ ـ منظومه‌ای در بیان خصایص حضرت رسول (ص)

     پ
به زمزیران خوش آمدید - زمزیران مرجع اطلاعات و نوشته های متعدد در مورد دو شهر پیرانشهر و سردشت است .هر روز به ما سر بزنید ، مارا نقد کنید و پیشهادات خود را برای ما ارسال کنید تا شاهد پر بارتر شدن مطالب این وبلاگ باشید. له ده سپیکی وتاردا، ده‌مهه‌وێ سوپاسی تیکرای هونه ران،ویژه وانان،هه لبه ست وانان،نووسه ران،وه رگیران وهونه رمه ندان بکه م که بی پسانه وه له خزمه ت کلتوور و که له پووری نه ته وه ی کورد دا هه دا ناده ن وژینی خویان ته رخان کردووه بو هه رچی زیاتری گه شانه وه ی ئه ده ب و ویژه ی کورده واری.

موضوعات مرتبط: پایگا ه های خبری , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


عه بدولخالق نه قیب (سه رده شتی)
یک شنبه 8 ارديبهشت 1398 ساعت 1:42 | بازدید : 102 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

عه بدولخالق  نه قیب (سه رده شتی)

من ناوم عه بدولخالق نه قیب کوری مه رحوومی موحه ممه دسالحی نه قیب(یه کیک له ئه دیبان و خه ت خوشانی به ناو بانگی ولاته که مان)کوری مه ر حوومی حاجی ئه حمه دی نه قیبه له بنه ماله یه کی ئایینی و مام ناوه ندی له سالی 1325ی هه تاوی له شاری سردشت(گه ره کی مزگه و تی جامیعه)له دایکی خوشه ویستم ئامنه ی مه لا قاسمی با نه یی له دایکبووم..... دووکورو سی کچم هه یه و به مووچه ی ته قاعودی(بازنشستگی) ژیانمان تیپه رده که ین.........

به پیویست ده زانم بو ئه وه ی که میک له لایه نی ژیانی هونه ریم بو خوینه رانی  به ریز شی که مه وه که چون بوو بو لای شیعروئه ده ب چووم .هیما به مه تله بیک که م که بووبه ها نده ری من بو لای جیهانی شیعر و دنیای ئه ده ب.

له راستی دا من هه ر له سه ر ده می  منالیمه وه عاشق و شه یدای موسیقا و گورانی بووم......هه ستم به ده نگخوشی خوم کرد بوو وه  وه گه لیک جاران له گه ل  دوست و  هاوه لانم له نیو ره ز و باغ و چیمه نی رازاوه ی ده ورو به ری شاره که مان گورانیم ده گوت.هه ست و ئه وینی موسیقا به شیک له ووجوود و ژیانی منی داگرتبوو........

گورانی ببو شوق و حه سره تی من .به لام داخه که م هه تا گه وره و گه و ره تر ده بووم کوت و به ندی داب و نه ریتی  دوا که و توویی به تایبه ت له و سه ر ده مه دا  زیاتر له ده ست و پیم ده هالا و ریی پی نه ده دام به ته رزیکی ئاشکرا و به ر چاو گورانی بلیم. تا وای لیهات. هیور هیور ئه م هه ست و خروشه پر له جوشه م  بیره حمانه سرکوت کرا و پیم وایه ئه گه ر  به پیچه وانه ی ئه م بارودوخه ناله باره هه لیکم بوره خسا با ئیستاله بواری موسیقا و گورانی دا گه لیک سه رکه و توو ده بووم و هیمان خزمه تیکی گرنگ و هه راوم به جهاتی هونه ری موسیقا ده کرد....به کورتی ئه م به هره سه رکوت کراوه یه م که ئیستاش  له حه سره تی  دا ئاخ هه لده کیشم و دل و ده روونم ده کروژی. له خاکه لیوی سالی 1356ی هه تاوی دا له شوینیکی دیکه وه سه ری  هه لدا.........له پر شتیک له ده رونم دا ژیرو روو بوو..... ئه وینی شیعر له ناخم دا کلپه ی ساند و هه ستم  کرد که جیگا بو جیهان و زامیکی تر ده کریته وه و برینی کونی موسیقا به شیعر ساریژ ده بیته وه : تومه ز به سه ر چاوه ی ئه فسوونای گشت ئه وینه کان گه یشتووم......

له راستی دا سه ر هه لدانی شیعری من عوقده ی سه ر کوت کراوی موسیقا بوو له گه ل دانانی هه و ه لین شیعرم به ناوی(به هاری سه رده شت) کاری بی برانه وه له م بواره داده ستی پی کرد و ئیستاش هه ر به رده وام به م کاره دریژه ده ده م و خه ریکی دانانی شیعر و کاری وه ر گیرانم.

به کورتی ئیستا ته نیا دالده و په نای من شیعره. باوه ربفه رموون هه رکاتیک شیعریکی جوان و هه ست بزوینم ده ست ده که وی و ده یخوینمه وه گریان به روکم ده گری و ئه سرین له چاوم دا قه تیس ده مینی شیعر په ناگایه کی له شکان نه هاتووی  ئه ووی ئه و تویه که منی له ته ووژمی هیرشی بوردومانگه لی په یتا په یتای ئه م ژانه ژینه زه لیل  کوژه به رده وام پاراستووه و له چنگیان رزگاری کردووم.........

شیعر بو من په ناگاو سه نگه ریکه که زه برو زه نگی  گشت تاویر و گاشه به رده کانی زه مانی سه رجه م  خستوته سه رشان و خوراگرانه له ئاست ئه م  دیارده سه خت و دژوارانه دا راوه ستاوه.

ئه گه رشه و دالده و په نای شه که تا نه و ئاسمان په ناگای ئه ستیره کان.......شیعر بو من هه م  شه وه و هه م ئاسمان و هه م  سه نگه ره.

شیعر بومن ئارمان و ئامانجه ئایدولوژی نیهایی ئینسانه و به ر له ئینسان و ئه م کوره ی  خاکیه دا  له دایک بووه.

شیعر ئایه تیکی هه میشه یی و به رده وامه  و ئه و ینیکی ئه به دیه و من ده مه وی وه هاله م ئایه ته هه میشه یی و ئه به دیه دا بتویمه وه که له سه ر ژیان له گه ل مه رگ به ربه ره کانی بکه م. هیچ گولیک توانای تاریف کردن و مه د ح کردنی بون و به رامه ی گو ل به لکوو ته نیا بو بون کردنی و به س..زور جار بیرده که مه وه که دوای مه رگی من شاعیریکی ئه ویندار له سووچیکی ئه م کوره ی خاکیه دا به چ شیعریک ده گا.. ئاره زو ده که م  که بتوانم ئاهه نگی شیعری سالانی دا هاتوو ببینم: جالیره بو ئه و ه ی  زیاتر سه رتان نه ئیشینم نموونه له شیعره کانم پیشکه ش به ئیوه ی خوشه و یست ده که م.

به بو نه ی بوردوما ن کردنی شیمیایی سه ر ده شتی خویناوی به فه رمانی صه ددام ئه و نیره نه هه نگه شیته ی میژووی لخین کردبوو وه ئیسکی خوره تاوی ده کروشت

 

منبع وبلاگ کردستان من

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

((سوگا))

بو سویه له دل دیت و خه فه تباره ولاتم

قه ت وینه یی ئه مرو نه بووه شارو دیهاتم

دل پر غه م و پرژانه  بریندارو په روشه

هه ر جه رگه وه کووره له گرفین و خروشه

پی ده شت و چیا .به نده ن و لا پا ل و که ژوکو

لیی نیشتووه ته م .خه لکه ده کا شیوه ن و رو رو

هه رماتم و سوگایه ئه واشین و شه پوره

هه ر لایه ده چی چه مه ریه و شینی به کوره

شین گیری جگه ر گوشه یه تی دایکی خه فه تبار

هه ر باوکی کلوله که ده کا شیون و ها وار

فرمیسکه که ده رژی وه کوو بارانی به هاری

هه ر خوشک و برایه که ده که ن شیوه ن و زاری

هه ر خوینی شه هیدانی نه مر مانه رژاوه

هه ر میشکی صه دان لاوه له گشت لاوه پژاوه

په ر په ر بووگولی سویسن و نه سرین و هه لاله

بر ژاوه دلی نیرگزو شللیرو گولاله

ئا سو شه به قی داوه به خوین سوور و شه لاله

هه ر کو ته لی را زا وه یه وا چه شنی گولا له

صه ددامی دزیو مل هوری جه للاد بزانه

ها کا له پرا توش بکه نه په ندی زه ما نه

هه رد یته وه ئه وروژه به لی روژی سزادان

ئه و روژه که هه و ری خه فه ت و مه ینه تی را دان

هه ر قه تره یه کی خوینی شه هیدانی گه لی کورد

پیک دینی هه زاران نه به زی کوردی وه کووگورد

ئه و کورده نه وه ی کاوه یی ئا سنگه ره هه یها ت

میشکت ده پژینیت و ده گا به وپه ری ئا وات

((ها کا== هه ربینا))

پیش بینیه کی  که له و  شیعره دا به دیی ده کری جیگای سه رنج و سه ر سوورمانه کی ده یگوت رژیمی صه ددام په نجا سا لی دیکه ش خوراده گری. به لام خه باتی  خویناوی ساله های سالی گه لانی عیراق به تایبه تی  گه لی کورد له کوردستانی عیراق ئه وه ی سه لماند که حوکمی حاکمه و ده ردی موفاجات.

((تاکی))

ئا ئه و پیره دار به رووه

له و به نده نه

لقیکی به شان و با هوی را گرتووه و ..........

لقه که ی تر:

له شه ویکی تو فا نی دا

به پیلانی گژه باوه

بی ره حمانه تیک شکاوه!

ئاخر تا که ی؟ تا که ی؟ تا که ی؟

ئه م داره ئازار چیشتوه

به بی تاوان

له ژیرشریخه ی بروسکه و ئاگر باران

له سه نگه ری ته نیایی دا

خوی را گری؟

((دارستان))

دارستا نیک ئاگری گرت

ره وه ئه سپیک

له ده و ری گر ده یا نحیلاند!

گول ئاخی بو هه لده کیشا

کانی فرمیسکی ده رشت و

چه میک له دوور ده یزریکاند!

دار به روه کانی  که ناریش:

را ده ژان و ده یان نا لا ند...

**

- با – هه لیکرد................

هاواری نیو دارستانی

به گو یچکه ی هه وردا چرپاند

هه و ر راسا و .....

به گرم و هوور

هه موو ده شت و چیای هه ژاند!

بارانیکی به خور دایکرد.

((شه نگه بی))

چومی خورین

چاوی لیلی

به که فی سپی و به فرینی شه پو له کان ده شواته وه و ......

به تیله ی چاوی عاشقی

له دیمه نی دلرفین و

شه نگ و شوخی تو ئه روانی.......

ئه ی شه نگه بیی!

((کاتی مردم))

کاتی مردم

بمخه نه سه ر  تا ته شوری ئاخه کا نتان!

تیر. تیر . بمشون:

به عه تری گولجا ره گه نمیکی پی ده شت و

زه نگول  زه نگول ئاره قی

نیو چاوانی وه رزیره کان!

گولاو پر ژینی با لام که ن: به شه ونمی به ره به یان.

بمنینه سه ر شان وبا هوی په له هووریکی کوچه ری.....

به سه ر بنار و ئا سودا

شور بیته وه و ..........

له نیو له میه ری زریانا

هه ر چوارقو ژبنی و لاتم بپشکینی

به نیو جه نگه لی هاواردا بگرمینی و

دوور دوور بمبا.......

له قوولایی ئا سمانا

په ری زاده ی شیعره کانم

له نیو که ژاوه ی ئه وینا

بیته سه رم و

له سه ر ته رمی سه ر براوی خه و نه کانم

شین بگیری و ........

حه یران بیژی بالا که م بی!

((مه زاره که م))

به گولیکی ره نگا و ره نگ و

به تریفه و لاو که سووره و شه و قی چرای شیعره کانم وه رازینن

با کو مه لی په پو و له کان

له ده وری گلکوی بی نازم کو ببینه وه و

به بیریته ی کورده واری

چو پی کیشی زه ماو ه ندی ئه م کو چه بن!

**

به  شه پو لی سه ر که شی ده ریام  بسپیرن!

یا له سوو چیکی ئاسمان

هانام بده ن

هه تا چه شنی ئه ستیره کان

بسو و تم بو و لا ته که م

بو کوردستان...............بو کوردستان........

* * *

بیر یته  = سه مای به کو مه ل

 



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مصدومان شیمیایی سردشت همچنان چشم انتظار همت مسئولین
یک شنبه 8 ارديبهشت 1398 ساعت 1:39 | بازدید : 51 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

مصدومان شیمیایی سردشت همچنان چشم انتظار همت مسئولین

 

۳۰ سال و ۴۸ روز از بمباران شیمیایی سردشت، تنها شهر مسکونی جهان، توسط رژیم بعث عراق می گذرد که در آن بمب هایی از نوع خردل و آرسنیک چهار نقطه اصلی و همچنین سرچشمه آب شرب شهر را آلوده کردند و قسمتی دیگر از بمب ها در ورودی شهر، دهستان آلان با بیش از […]

۳۰ سال و ۴۸ روز از بمباران شیمیایی سردشت، تنها شهر مسکونی جهان، توسط رژیم بعث عراق می گذرد که در آن بمب هایی از نوع خردل و آرسنیک چهار نقطه اصلی و همچنین سرچشمه آب شرب شهر را آلوده کردند و قسمتی دیگر از بمب ها در ورودی شهر، دهستان آلان با بیش از ۴۰ روستا و همچنین روستای مظلوم رش هه رمی پیاده شدند.

دلیل استفاده از ترکیب خردل و آرسنیک در این بمباران برای ماندگاری بیشتر اثرات آن تا ۱۰۰ سال در طبیعت است تا مردمی که در طول هشت سال جنگ تحمیلی پشت به کوهستان های سربه فلک کشیده کردستان و در کنار رزمندگان اسلام حاضر به ترک خانه و کاشانه خود نبودند را زمینگیر کند.

هنوز هم مردمی هستند که با یادآوری گذشته نه چندان دور دچار هیجان می شوند از بی صدایی هواپیماهایی که در ۷ تیر سال ۶۶ بر فراز کوه “گرده سور” در بخش شرقی شهر سردشت، بر خلاف روزهای دیگر بمباران، نمایان شده و پرواز کردند و در فاصله ای نزدیک به ساختمان ها با فرود بمب های شیمیایی یادگاری همیشگی بر دل و جسم مردم این شهر نهادند و سپس پا به فرار گذاشتند.

در جریان بمباران شیمیایی سردشت ۱۱۸ نفر شهید و بیش از ۸ هزار مصدوم برجای ماند و اگرچه سی سال از آن روزها می گذرد اما هنوز هم درب شهادت به روی آنها گشوده است.

مردمی که با تحمل دردهایی از نوع اعصاب، تاول، سرفه های خشک و پی در پی، خشک شدن آب چشم ها، دردهای شکمی و غیره این سالها را تا به امروز سپری کردند ولی دیگر هیچ وقت انتظاری به علاج دردشان ندارند و مصرف بهترین داروهای جهان هم برای آنها تنها مسکنی بیش نیست.

برای التیام مقداری از دردهای آنها تعدادی از مصدومان شیمیایی سردشت که مدارک بالینی و صورت سانحه داشتند بلافاصله به عنوان جانباز شیمیایی شناسایی و معرفی شدند که تعداد آنها به کمتر از ۱۰۰ نفر می رسید.

درست در سال ۸۱ بعد از تشکیل انجمن دفاع از حقوق مصدومین شیمیایی سردشت اولین کمیسیون های پزشکی تشکیل شد و بعد از آن کمیسیون ها هر چند سال یکبار تشکیل می شدند و عده ای را به عنوان جانباز شیمیایی شناسایی می کردند که تا به امروز تعداد آنها اگرچه بیشتر شده و به نزدیک ۱۵۰۰ نفر رسیده است اما باز هم مانده تا آمار واقعی آن.

رزگار محمدپور یکی از بازماندگان بمباران شیمیایی شهر سردشت در آن روزها ۳  سال سن داشته و تا حدودی چیزهایی یادش می آید. با آهی که از ته دلش آمد، گفت: همسایه دیوار به دیوارمان، اهالی محله، نزدیکان و اقوام همه به نوعی گرفتار بوی خردل و سبزی تازه ای شده اند که آن روز جنایتکارانه بر سر ما ریختند.

وی ادامه داد: شهر از دست بمباران هواپیماهای رژیم بعث در امان نبود. خانه ما در محله “نیزه رو” در حاشیه شهر سردشت است. ” پدرم یکی از کسانی بود که پناهگاهی در داخل کوه چسبیده به منزلمان ساخته بود و در شرایط وخیم به آن مکان مراجعه می کردیم. حدودا ۱۵ متر دراز و سپس با حالتی خمیده امتداد داشت. گاهی اوقات بیشتر از ۵۰ – ۶۰ نفر در آن جمع می شدند.

وی افزود: پشت بام بازی می کردم که هواپیماها آمدند. یکی از همسایه ها به سرعت من را داخل برد. آن روزها اتومبیل بسیار کم بود. برای انتقال مردم به بیرون شهر تعدادی خودرو جلو درب منزل ما ایستاده بودند. تا منطقه “پیرشیخ” در جوار رودخانه زاب و در ۷ کیلومتری شهر سردشت سوار شدیم. به مدت یکماه زیر چادرهایی که به ما دادند نان خشک خوردیم و اقامت کردیم.

رزگار اظهار کرد: چیز زیادی از روز بمباران شیمیایی یادم نمی آید. ولی مادرم میگوید لحظاتی بعد از بمباران سرفه هایم شروع شد و هر لحظه بیشتر می شد تا اینکه بعد ۲ ساعت شروع به استفراغ های شدیدی کردم. همین موضوع زمینه ای برای خشک شدن کیسه صفرا و جراحی آن در سال ۷۰ شد و گرنه …

رزگار با زبان بدنی، مدام دست هایش را تکان می دهد تا بیشتر نسبت به آن دوران و دردهایی که هنوز هم به یادگار برایش مانده آشنایم کند. از درد در شکم، کمر و سینه اش می گوید. از چشم هایی که خشک هستند و با قطره خیس می شوند. خارش پوستی که در نبود رطوبت جانش را فرا می گیرد. و حساسیتی که ریه هایش به برخی فصول دارد. و حالت هایی که فارغ از اوقاتی است که یک انسان سالم می تواند تجربه کند.

وی با بیان خاطره ای از برگزاری اولین کمیسیون های پزشکی در سردشت، گفت: همراه برادرم مغازه کامپیوتری داشتیم. اداره بنیاد شهید سردشت فرم های تکمیل مشخصات شرکت در کمیسیون ها را به ما سپرد. به مدت حدود یکماه هر کسی درخواست داشت راهنمایی می کردیم. اما خودمان از قافله عقب افتادیم و در زمان مراجعه به بنیاد شهید دیگر فرم ها را بسته بودند.

رزگار با بیان اینکه هیچ جایی درد ما را درک نمی کند ادامه می دهد: کمیسیون ها سال های بعد هم تشکیل شدند و علیرغم انتظار مصدومین زیادی برای شرکت در آنها، متاسفانه از اطلاع رسانی ضعیفی استفاده می شد که در اعتراض به این موضوع مراجعاتی به ادارات مربوطه شهرستان و مرکز استان هم شد اما جواب های گنگی به ما می دادند.

وی تصریح کرد: در نهایت سال ۹۴ توفیق شد و در کمیسیون پزشکی شرکت کردم. اول ما را به متخصصان چشم، پوست و ریه در ارومیه معرفی کردند. با توجه به مدارکی که در اختیار دارم هر کدام از آنها که من را معاینه کردند از احتمال شیمیایی بودن من مطالبی را روی کاغذ نوشتند تا تحویل کمیسیون های پزشکی بدهم. اما در نهایت و در کمیسیون ها موافقت نشد.

وی افزود: در نامه های جداگانه ای به نماینده سردشت پیرانشهر در مجلس، فرماندار و مسئولان کشوری از جمله رییس جمهور ارسال کردم اما هیچوقت …

هستند مصدومان شیمیایی زیادی که مدارک بالینی دارند اما به دلیل نداشتن صورت سانحه و برخی مدارک لازم دیگر هر دفعه از کمیسیون های پزشکی که تشکیل می گردد رد می شوند.

در این خصوص برای پیگیری بیشتر به سراغ عضو هیئت رئیسه انجمن دفاع از حقوق مصدومین شیمیایی سردشت رفتیم که وی مطالبی را بیان کرد.

**همه مردم سردشت شیمیایی هستند مگر خلاف آن ثابت شود**

صالح عزیزپور اقدم گفت: در بمباران شیمیایی سردشت گاز خردل و آرسنیک برای ماندگاری بیشتر در طبیعت با هم ترکیب شده است و آثار آن ۵۰ تا ۱۰۰ سال در محیط ماندگاری دارد و تاثیرگذار است. به همین خاطر، می شود با این اصل که «همه مردم این شهر شیمیایی هستند مگر خلاف آن اعلام شود»، بیشتر مردم سردشت را شیمیایی معرفی کرد چون خیلی از افراد در داخل سردشت نبودند اما به خاطر تماس هایی که با مصدومین داشتند آنها هم به این درد گرفتار شدند.

وی افزود: بر اساس آمار و شواهد و همچنین طبق گفته های دکتر فروتن که در روز بمباران شیمیایی پزشک معالج حاضر در سردشت بود و سال های بعد در کتاب خاطراتش به آمار شیمیایی شده ۸۰۲۴ نفر از اهالی سردشت اشاره می کند و همچنین یک روز بعد از بمباران شیمیایی دکتر ولایتی وزیر امورخارجه وقت کشورمان طی نامه ای به سازمان ملل از آمار ۴۵۰۰ نفر که طی حملات رژیم صدام شیمیایی شدند خبر می دهد.

این عضو هیئت رئیسه انجمن دفاع از حقوق مصدومین شیمیایی اظهار کرد: چهار نقطه در وسط شهر سردشت، ۲ نقطه در ورودی شهر، روستای ره ش هه رمی و بیش از ۴۰ روستای دهستان آلان مورد اصابت بمبهای شیمیایی قرار گرفت و حتی دو هفته بعد از بمباران های شیمیایی نیز مصدومین به بیمارستان ها و مراکز درمانی سراسر کشور اعزام می شدند.

وی ادامه داد: سندی مبنی بر تایید بمباران شیمیایی شهر مسکونی سردشت از سوی ارتش رژیم بعث عراق در دست است که آمار مصدومین شیمیایی را ۴۶۰۰ نفر شهروند عادی و ۶۰۰ نفر از بسیجیان غیور طی اطلاعیه ای اعلام کرده است و به نوعی تاییدیه ای بر کثرت مصدومین است.

عزیزپور اقدم بیان کرد: متاسفانه تا قبل از سال ۱۳۸۰ هجری شمسی تنها کمتر از ۱۰۰ نفر احراز جانباز شیمیایی شده بودند اما با شکل گیری انجمن و بعد از آن با تشکیل کمیسیون های پزشکی این آمار هرچند بیشتر شد و به کمتر از ۱۵۰۰ نفر رسید اما هنوز هم تا آمار واقعی آن فاصله زیادی وجود دارد.

وی افزود: از بنیاد شهید و امور ایثارگران درخواست شده که تمامی افراد مدعی زیر ۱۰ درصد به استناد کتاب دکتر فروتن، پزشک حاضر در سالروز بمباران شیمیایی سردشت، جانباز شیمیایی شناخته شوند و در صورت داشتن اعتراض بررسی کنند که اگر درست بود درصد را افزایش دهند و اگر غیر از آن بود هرگونه امتیاز جانبازی را از فرد مدعی قطع کنند.

وی در رابطه با احراز جانبازان مصدومین شیمیایی یکی از مشکلاتی که وجود دارد نبود صورت سانحه آن دوران است، گفت: کمیسیون های پزشکی را تا حدودی متقاعد کرده ایم که آنها اقدامات تشخیصی را انجام دهند و برای دریافت صورت سانحه از فرمانداری اقدام شود.

وی به یکی دیگر از مشکلات در خصوص احراز جانبازی شیمیایی اشاره کرد و گفت: آیا پزشکان حاضر در کمیسیون ها قدرت تشخیص مصدوم بودن و یا نبودن مردم سردشت به خاطر گذشت سی سال از آن روزها را دارند؟ چون بسیاری از مصدومین علیرغم داشتن مدارک بالینی توسط این پزشکان سالم تشخیص داده می شوند. البته پزشکان هم مقصر نیستند و نمی توانند اثبات کنند مگر آنکه چاره اساسی اندیشیده شود.

وی به ارائه پیشنهادی در مورد تشخیص محدوده قرارگیری مصدومین پرداخت و افزود: از کارشناسان خبره نظامی در مورد بمباران شیمیایی شده در سردشت بهره گیری شود و تعداد بمب ها، نقاط، قدرت تخریب و اثرگذاری آنها و هم میزان تحت الشعاع قرار دادن محدوده را مورد بررسی قرار داده و بر اساس آن خانواده ها را شناسایی و تحت پوشش قرار دهند.

از مشکلات دیگر مصدومین شیمیایی داشتن مشکل اعصاب است اما در کمیسیون ها تنها مشکلات ریوی مورد تاکید است در شرایطی که شاید این مواد بر ریه ها تاثیر نگذاشته باشد. مردم این شهر به عنوان یکی از مقاوم ترین شهرهای کشور هرگز در طول ۸ سال دفاع مقدس شهر را خالی نکرد اگرچه از نقاط جنگی بود. و همانگونه که دیدن این صحنه ها قطعا بر اعصاب آنها تاثیر منفی گذاشته است.

عضو هیئت رئیسه انجمن دفاع از حقوق مصدومین شیمیایی سردشت بیان کرد: انجمن دفاع از حقوق مصدومین شیمیایی سردشت قدرت اجرایی ندارد و به همین خاطر با مسئولان بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور در نشست هایی این موارد به اطلاع آنها رسیده است ولی هنوز جوابی به ما نداده اند.

وی با بیان اینکه ما به دکتر حسین دهقان رئیس بنیاد شهید وقت که وزیر دفاع دولت یازدهم نیز بود در نشست هایی به ایشان گفته ایم که اگر روزی سازمان ملل کتاب اسناد تعداد مصدومانی که هم اکنون شناسایی شده اند را از ما بخواهد ما چه جوابی به آنها خواهیم داشت. یا باید به این میزان که اعلام شده آمار جانبازان شیمیایی را داشته باشیم یا اعلام کنیم که در این خصوص کم کاری شده است.

**بر اساس قانون دولت مکلف به تشکیل کمیسیون های پزشکی و تعیین درصد جانبازی است / نمایندگان مجلس کوتاهی کرده اند**

دبیر کمیته حقوقی انجمن دفاع از حقوق مصدومین شیمیایی در خصوص قانون الزام دولت به شناسایی و حمایت از جانبازان شیمیایی اظهار کرد: بر اساس این قانون دولت موظف به تشکیل کمیسیون های پزشکی است و بنیاد شهید و امور ایثارگران به عنوان متولی، مجری و مسئول این قانون مکلف به ارائه گزارش ۹ ماهه عملکرد و فعالیت هایش از تعیین درصد جانبازی به کمیسیون اجتماعی مجلس است.

عثمان مزین با بیان اینکه متاسفانه هم مجلس جدید و هم نمایندگان شهرهای شیمیایی شده این مصوبه قانونی را مورد غفلت قرار داده اند، افزود: اگر قصد احقاق حق قربانیان از دیدگاه قانونی و از طریق مجلس وجود دارد، باید از ظرفیت های قانون استفاده شود و چنانچه قوانین نارسا و ناقص هستند آنها را اصلاح و قوانین متناسبی تصویب شود.

به گفته وی، این قانون مصوب سال ۷۹ بوده و جزو حداقل خواسته های انجمن، مصدومین شیمیایی و قربانیان این سلاح ها است.

مزین ادامه داد: مجلس بایستی دولت را پاسخگو کند که چرا بعد از گذشت ۳۰ سال از بمباران شیمیایی سردشت و اینکه گفته می شود کمیسیون های شناسایی و احراز جانبازی درست و منطبق قانون تشکیل شده ولی تنها ۲۰ درصد قربانیان شناسایی شده است و همچنین تنها ۵ درصد را مستحق دریافت مقرری ماهیانه می داند.

** ۱۰ هزار مدعی شیمیایی در کمیسیون های پزشکی شرکت کردند / صورت انحه از فرمانداری دریافت می شود

رئیس اداره بنیاد شهید و امور ایثارگران سردشت در گفتگو با خبرنگار بُلفَت با بیان اینکه تا کنون بیشتر از ۱۰ کمیسیون پزشکی برای شناسایی مصدومین شیمیایی تشکیل شده است، اظهار کرد: بر اساس آمارهای موجود بیش از ۷ هزار نفر در کمیسیون های پزشکی شرکت کرده و از این میزان تعداد ۱۵۰۰ نفر به عنوان جانباز شیمیایی شناخته شده است.

مصطفی عمری افزود: آخرین کمیسیون پزشکی شناسایی جانبازان شیمیایی در آبان سال ۹۴ برگزار شده و در جریان آن ۸۹ پرونده جدید مدعیان شیمیایی نهایی شده و به عنوان جانباز خدماتی به آنها ارائه می شود و پرونده ۲۰ نفر هم به دلیل نواقص پذیرشی و مشکلات کارگزینی باقی مانده است.

به گفته وی، احراز جانبازی افراد مدعی مصدومیت شیمیایی منوط به تایید کمیسیون های پزشکی بنیاد شهید و امورایثارگران است که در این شرایط به ماده ۳ ارسال شده و به عنوان جانباز تحت پوشش قرار می گیرند.

عمری با اشاره به اینکه افراد مدعی جانباز شیمیایی بایستی از فرمانداری دارای صورت سانحه باشند گفت: در این شرایط بنیاد شهید و امور ایثارگران موظف به تشکیل پرونده و معرفی آنها به کمیسیون های پزشکی است.

وی بیان کرد: از اوایل تشکیل کمیسیون های پزشکی شناسایی مصدومین شیمیایی تا سال ۹۴ تنها مدارک پزشکی از مدعیان جانبازی شیمیایی دریافت می شد و سپس بعد از مشاهده ضایعه شیمیایی در بدن، با هماهنگی، فرمانداری شهرستان برای آنها صورت سانحه صادر می کرد که باگذران روال قانونی و اداری به عنوان جانباز شیمیایی در بنیاد شهید و امور ایثارگران شناخته می شد.

وی به قوانین جدید در این خصوص پرداخت و گفت: در شرایط حاضر افراد مدعی با در دست داشتن صورت سانحه و یا تاییدیه از فرمانداری، بدون معطلی، کمیسیون های پزشکی برای آنها تشکیل می شود.

وی با اشاره به اینکه در هر دوره از تشکیل کمیسیون ها بالغ بر ۴۰۰ نفر در آنها شرکت کرده، گفت: متاسفانه افرادی که مدعی جانبازی شیمیایی هستند پس از رد از کمیسیون ها علیرغم محدودیت های پزشکی، اما دوباره با برگزاری مجدد در آنها شرکت می کنند که کار را برای شناسایی افراد واجد شرایط سخت تر می کند.

منبع: بلفت

انتهای پیام/

به زمزیران خوش آمدید - زمزیران مرجع اطلاعات و نوشته های متعدد در مورد دو شهر پیرانشهر و سردشت است .هر روز به ما سر بزنید ، مارا نقد کنید و پیشهادات خود را برای ما ارسال کنید تا شاهد پر بارتر شدن مطالب این وبلاگ باشید. له ده سپیکی وتاردا، ده‌مهه‌وێ سوپاسی تیکرای هونه ران،ویژه وانان،هه لبه ست وانان،نووسه ران،وه رگیران وهونه رمه ندان بکه م که بی پسانه وه له خزمه ت کلتوور و که له پووری نه ته وه ی کورد دا هه دا ناده ن وژینی خویان ته رخان کردووه بو هه رچی زیاتری گه شانه وه ی ئه ده ب و ویژه ی کورده واری.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


بازخوانی روایت قیام ملاخلیل در رد فرمان کشف حجاب رضا شاه
یک شنبه 8 ارديبهشت 1398 ساعت 1:24 | بازدید : 112 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

بازخوانی روایت قیام ملاخلیل در رد فرمان کشف حجاب رضا شاه

یاد آوری قیام ملا خلیل برای حفظ حجاب و عفت زنان و مردان کُرد در مقابل فرمان کشف حجاب رضاخانی در شرایطی که هویت اصیل کُردی تحت شدیدترین هجمه ها قرار دارد از ضروریات است. مکریان؛ ۱۷ دی ماه سالروز فرمان ننگین رضاخان قلدر مسلک پهلوی برای کشف حجاب اجباری زنان ایرانی در سال ۱۳۱۴ […]

یاد آوری قیام ملا خلیل برای حفظ حجاب و عفت زنان و مردان کُرد در مقابل فرمان کشف حجاب رضاخانی در شرایطی که هویت اصیل کُردی تحت شدیدترین هجمه ها قرار دارد از ضروریات است.
مکریان؛ ۱۷ دی ماه سالروز فرمان ننگین رضاخان قلدر مسلک پهلوی برای کشف حجاب اجباری زنان ایرانی در سال ۱۳۱۴ هجری شمسی است.
فرمانی که با نافرمانی مدنی و تمرد اکثریت مردم ایران علی الخصوص اقوام اصیلی چون کُردها روبه رو شد.
رضاخان که محصول سياسي جريان روشنفکری لائيک و اميدوار به غرب در ايران بود، در سفری به ترکیه که تنها سفر خارجی وی هم محسوب می شود تحت تاثیر روش های غربگرایانه و به اصطلاح تجدد خواهانه اتاتورک قرار گرفت و به محض بازگشت از این کشور با حمايت سياست خارجي و در چارچوب دخالت‌هاي مستقيم انگليس در امور داخلي  کشور و همچنين به توصيه مشتی از روشنفکران غربگرا، حجاب را به عنوان مهم‌ترين مانع بر سر راه ورود زنان به کاروان تمدن بشری عنوان کرد.
تمایل رضا خان به کشف حجاب زنان در بی توجهی به خواست علما در اعتراض به سفر شاه  و ملکه بی حجاب افغانستان به ایران نمود عینی یافت و پس از آن، با تمامی ‌توان کوشيد تا به هر قيمت شده حجاب را از سر زن ايرانی بردارد. وی که تفکر نظامي‌گری و قلدر مابانه ای داشت، راه‌حل فيزيکی را برگزيد و از طريق امنيه‌های خود، در تمامی‌ شهرها برای تحقق اين هدف کوشيد و به تمام معنا فاجعه آفريد. اين اقدام که در برخورد مستقيم با يک سنت شرعی عميق و ريشه‌دار بود، کينه مردم را نسبت به پهلوی برانگيخت. شاید توده‌های مردم از نفوذ سياست خارجی سر درنمی‌آوردند، اما همه آنان خصوصاً علمای دینی درک می‌کردند که رضاخان به دنبال بر باد دادن سنن شرعی آنهاست.
رضا شاه در روز هفدهم دی ماه ۱۳۱۴ که برای اعطای گواهينامه فارغ‌التحصيلان به دانشسرای عالي رفته بود، در حالی كه ملكه ايران و دختر بزرگش بدون حجاب بودند و لباس‌های اروپايی به تن كرده بودند، طی نطقی از كشف حجاب و پيشرفت زنان سخن گفت: «… شما زنها بايد اين روز را كه روز سعادت و موفقيت شماست روز بزرگی بدانيد و از فرصتی كه بدست آورد‌ه‌ايد براي خدمت به كشور خود از آن استفاده كنيد… شما خواهران و دختران من حالا كه داخل جامعه شده‌ايد و برای پيشرفت خود و كشورتان اين قدم را برداشته‌ايد بايد بفهميد كه وظيفه شما اين است كه برای كشور خودتان كار كنيد، سعادت آينده در دست شماست».
بدين سان از فردای آن روز، بر سر كردن چادر در خيابان‌های تهران و دیگر شهرها ممنوع شد و دولت و ساير دستگاههای اجرائی در كشور موظف گرديدند برای پيشبرد اين طرح در ولايات مختلف بكوشند. به همين منظور از اقدامات تبليغاتی و انتظامی در حد وسيعی بهره‌گيری شد و حتی مسئولين در بسياری از موارد، كاربرد قوه قهريه را نيز در اولويت قرار دادند.
آموزگاران و دختران دانش‌آموز از داشتن حجاب ممنوع شدند و افسران ارتش با زنانی كه حجاب داشتند راه نمی‌رفتند. در اتوبوس زنان با حجاب را راه نمی‌دادند و در معابر پاسبان‌ها از اهانت و كتك‌زدن به زن‌هايی كه چادر داشتند با نهايت بی‌پروايی و بی‌رحمي فرو گذار نمي‌كردند. حتی بعضی از مأموران بخصوص در شهرها و دهات زن‌هايی را كه پارچه روی سر انداخته بودند، اگر چه چادر معمولی نبود از سر آنها كشيده و پاره پاره مي‌كردند و اگر زن فرار می‌كرد او را تا توی خانه‌اش تعقيب می‌كردند و به اين هم اكتفا نكرده اتاق زن‌ها و صندوق لباس آنها را تفتيش كرده، اگر چادر از هر قبيل می‌ديدند پاره پاره می‌كردند يا به غنيمت می‌بردند.
در این میان و از منطقه مُکریان روحانی متنفذ و صاحب احترامی در بین عشایر منگور به نام « ملا خلیل گوره میر » علیه دستور کشف حجاب و یکسان شدن لباس از سوی «رضاخان میرپنج» قیام کرد.
این روحانی کُرد که شناخت دقیقی نسبت به سنن و عقاید ریشه دار مردم منطقه داشت به خوبی می دانست عفت و حیا از بارزترین خصلت های زنان کُرد به شمار می رود و لباس زنان و مردان کُرد از معدود پوشش هایی است که هم راستا با اعتقاد راسخ کُردهای مسلمان کاملاً با قالب اسلوب و قواعد شرعی حجاب در دین مبین اسلام همخوانی دارد.

طبل و دولنگ پهلوی!
روایت های مختلفی از چرایی و چگونگی قیام ملا خلیل در اسناد و کتب تاریخی بیان شده است. برخی، قیام ملا خلیل را یک جنبش ناسیونالیستی برای خفظ فرهنگ و لباس کُردی دانسته و برخی دیگر آن را یک حرکت اسلامی بر می شمارند.
غنی بلوریان یکی از شخصیت های سیاسی تاریخ معاصر کُرد در صفحات ۲۷ و ۲۸ کتاب خاطراتش از زبان یکی از نوکران خانه ی پدری اش آورده است:
در سال ۱۹۲۷«ملا خلیل گورمه ری» علیه دولت رضا شاه قیام کرد. رضا شاه به تقلید از «کمال آتاتورک» فرمانی صادر کرده بود که همه ساکنین ایران « کت و شلوار» اروپایی به تن کنند و کلاه پهلوی بر سر بگذارند، که در منطقه ما به «طبل و دولنگ پهلوی» مشهور بود. کلاه پهلوی شبیه کلاه کنونی پلیس فرانسه بود، ملا خلیل که یکی از روحانیون با نفوذ عشیره منگور بود، تسلیم این فرمان نشد و علیه آن قیام کرد.
ارتش ایران بر ملا خلیل یورش برد، ولی چون پیروزی به دست نیاورد، رضا شاه مجبور شد در برابر خواست ملا خلیل عقب نشینی نماید و مردم روستاهای کُردستان از پوشیدن طبل و دولنگ پهلوی نجات یابند و جیره و مواجب برای ملا خلیل و چند رئیس عشیره منگور تعیین کنند. آن سال هنوز در مهاباد و منطقه منگور به سال ملا خلیل مشهور است و هر کودکی در آن سال در مهاباد از مادر متولد شده نام خلیل بر او نهاده اند.
فرمان رضا شاه در شهرها همچنان جاری بود، حکومت در آن زمان برای گرفتن مالیات از فروش تولیدات روستائیان در چهار سوی شهر مهاباد «راه دارخانه» تاسیس کرده بود و {از مردم} مالیات می گرفت، در هر یک از این پست های راه دارخانه یک نفر پلیس قیچی به دست نیز حضور داشت. هر کس با شلوار کُردی وارد شهر می شد، این پلیس خشتک شلوار کُردی اش را می برید و شلوار را تبدیل به دامن می کرد. به همین دلیل وقتی که ارباب یا یکی از اهالی روستا به مهاباد می آمدند، طبل و دو لنگ پهلوی را نیز به خورجین الاغ خود آویزان می کردند و در نزدیکی شهر طبل بر سر می نهادند و دولنگ را نیز به پا می کردند.
بلوریان یکی از سران حزب دمکرات به شمار می رود اما در نیمه راه گرایشات چپی پیدا می کند و به عضویت حزب توده در می آید با تکیه بر تفکراتش در مورد تاثیر فرمان کشف حجاب بر زنان کُرد در روایتی ناقص و تحریف شده و بدون اشاره به بی حرمتی امنیه ها به زنان کُرد تنها به این جمله بسنده می کند که: « در همان زمان بود که چادر در بین زنان از مُد افتاد!».

جهاد در راه حفظ حجاب
فریدون حکیم زاده در کتاب سردشت در آینه اسناد تاریخی، شورش ملا خلیل را این گونه بازگو نموده است :
«غایله ی ملاخلیل در اثر تمرد از پوشیدن لباس متحدالشکل و به سرنهادن اصلاح آن زمان کلاه پهلوی برپا گردیده بود. رضاخان دستور کشف حجاب و ممنوعیت لباس کردی و برسر گذاشتن کلاه را صادر کرده بود. در این شرایط مرحوم ملا خلیل که مفتی و پیشوای مذهبی منطقه سردشت و به خصوص ایل منگور بود به تنهایی به مقابله برخاست و این عمل را حرام اعلام نموده و اعلام جهاد کرد. در اندک مدتی چند هزار تن از مردان دلاور کرد به دور شمع وجودش حلقه زدند.
مرحوم عبدالعزیز مفتی در هشتم شعبان ۱۳۰۷ ه.ش از تهران عازم مهاباد و بوکان شد و به شور و مشورت پرداختند اما نیروهای ملا خلیل اقدام نظامی را شروع کرده و شهر مهاباد را محاصره کردند. جهاد گران، توانستند چند تن از نظامیان از جمله فرمانده نظامی به نام سروان اسماعیل قلعه بیگی را در جنگ نابود کنند.
نمایندگان اعزامی مجلس شورای ملی به مقابله روانی با موضوع پرداختند. چند تن از شیوخ و علمای مورد احترام را برای جلوگیری از گسترش قیام وادار کردند که لباس روحانیت و مشایخی و کردی را از تن در آورده و کت و شلوار و کراوات پوشیده و کلاه پهلوی بر سر نهند.
با مشاهده این اوضاع چند تن از مشایخ و روحانیون از عمل خود نادم گشته مطیع شدند اما بر گرداگرد ملاخلیل همچنان عده ای از مردان جهادگر با تفنگ های کهنه و حتی خنجر و چوب دستی آماده جهاد بودند و جالب اینکه در کنار این امرا و فرماندهان ارتش ایران علیه ملاخلیل نیروهای روسی نیز به فرماندهی تاتاریوف نامی شرکت داشتند.
در ۱۰/۲/۱۳۰۸ آخرین اخبار به ملاخلیل و جهاد گران توسط هواپیمای نظامی در منطقه پخش شده و آنها را دعوت به تسلیم کردند ، اما کسی وقعی ننهاد.
نیروهای نظامی بمباران منطقه را شروع کردند و ملاخلیل مجبور شد با عبور از پل مرزی قلاتاسیان به خاک عراق مهاجرت کند . پس از سرکوب این قیام رضاخان از ملاخلیل دلجویی کرده و با سران سپاه ، ایشان پس از مدتی مهاجرت به خاک ایران بازگشته و تا پایان عمر با عزت و شرافت زندگی کردند».

شهدای مدافع عفاف و هویت
یکی دیگر از منابعی که می توان در این باره به آن استناد کرد گزارشات کنسولگری های خارجی در منطقه و خصوصاً نامه نگاری های کنسول بریتانیا در تبریز است.
مقامات این کنسولگری در چندید گزارش به تحرکات روحانیون کُرد علیه فرمان رضا شاه اشاره می کنند و از شهادت دهها نفر از یاران ملا خلیل در مقابله با فرمان کشف حجاب رضا شاه و در درگیری با نیروهای ارتش پهلوی خبر می دهند.
“فرین” کفیل سرکنسول بریتانیا در تبریز در خصوص قیام ملا خلیل این گونه گزارش می دهد:  حسنعلی خان آصف، کارمند ایرانی کنسولگری تبریز، در نامه‌ای به تاریخ ۱۴ ژانویه ۱۹۲۹ که دیروز به دست من رسید، می‌نویسد: «کردستان تقریباً ناآرام است. مقامات نظامی با استفاده از اتومبیل‌های شخصی نیروهای خود را روانه ساوجبلاغ کرده‌اند. می‌گویند در سردشت و مناطق مجاور آن کُردها علیه خلع‌سلاح، تغییر کلاه و سربازگیری سر به شورش برداشته‌اند. نیروهای کمکی دارند وارد تبریز می‌شوند تا از آنجا به طرف ساوجبلاغ حرکت کنند.
از یک تاجر شنیده‌ام که در ۸ یا ۹ ژانویه ملا حلیف[خلیل]، یکی از شیوخ کُرد، به ساوجبلاغ حمله کرد، ولی با ۳۵ کشته و ۱۰۰ مجروح مجبور به عقب‌نشینی شد، در حالی که از نیروهای ایرانی فقط ۱ افسر کشته و سه سرباز مجروح شدند.
روز گذشته از سرگرد وودوارد، وابسته نظامی بریتانیا در تهران، اطلاع یافتم که بر اساس اخبار تلگرافی واصله، نیروهای ارتش ایران در درگیری‌های نزدیک سردشت شکست خورده‌اند».
در ۱۶ مارس ۱۹۲۹ او می‌افزاید: «احتراماً عطف به گزارش شماره ۳۹ مورخ ۲۵ ژانویه ۱۹۲۹ در ارتباط با شورش در کُردستان، به اطلاع می‌رساند که  حسنعلی خان آصف، کارمند ایرانی کنسولگری تبریز، در نامه مورخ ۲۱ فوریه ۱۹۲۹ خود، که به دلیل بدی وضعیت جاده تهران و تبریز دیروز به دست من رسید، نوشته است که کُردهای منگور که در نزدیکی ساوجبلاغ (مهاباد) زندگی می‌کنند در ماه ژانویه به این شهر حمله کردند و همزمان سایر کردها نیروهای ایرانی مستقر در سردشت را محاصره کرده‌ا‌ند.
در ساوجبلاغ، کُردهای منگور پس از دادن ۴۰ کشته از جمله پسر رئیس منگورها، حمزه آقا، مجبور به عقب‌نشینی شدند. سپس نیروهای کمکی به سردشت اعزام شدند و با کشتن ۹۰ تن از شورشیان از جمله ۵ تن از رؤسای آنها، نیروهای ایرانی را از محاصره درآوردند و کُردها را به عقب راندند. پس از این کُردها تسلیم شدند و گزارش‌ها حاکی از آن است که اوضاع در هر دو شهر ساوجبلاغ و سردشت کاملاً آرام است. با این حال، امیرلشکر آذربایجان به همراه ۴۰۰۰ سرباز ارتش در آن منطقه باقی خواهد ماند.
بنابر اطلاعات مندرج در این گزارش، کردهای منگور ساکن در نزدیکی ساوجبلاغ این شورش را آغاز کردند و زمان حمله خود را مقارن با ماه‌های سخت زمستان قرار دادند تا آنطور که پیش‌بینی می‌کردند پیشروی نیروهای دولتی را با دشواری مواجه سازند. با این حال، عملکرد سریع و فعال نیروهای دولتی منجر به شکست کامل کردها شد…
شنیده‌ام که چندین آشوبگر، که عمدتاً ملا هستند، در این ناآرامی دست داشته‌اند.

تحریف هویت اصیل کُردی
در روزگاری که شبکه های اجتماعی و ماهواره ای به شدت در حال تبلیغ سبک زدگی غربی هستند و الگوها و شخصیت های غریبه برای جوانان ما بیشتر از پدران و ماردانشان آشنا هستند. در شرایطی که روزانه صدها و هزاران عکس از دختران و زنان کُرد در شبکه های اجتماعی نظیر اینستاگرام توسط نامحرمان لایک می خورند و هویت کُردی تحریف شده ای از سوی از رسانه هایی که فقط زبانشان کُردیست تبلیغ می شود. یاد آوری قیام ملا خلیل برای حفظ حجاب و عفت زنان و مردان کُرد خالی از لطف نبوده از ضروریات است. زیرا جوان تحت تاثیر ماهواره ها باید بدانند حفظ حجاب یکی از دغدغه های اصلی مردمان کُرد این دیار بوده و اگر امروز کسانی با بهره گیری از غفلت دستگاههای متولی فرهنگ به تبلیغ هویت کُردی خالی از روح متعالی دین و حجاب به عنوان یکی از مظاهر آن می پردازند در حقیقت هیچ شناختی از کُردها نداشته و ندارند و تنها در راستای اهداف سیاسی و اقتصادی دشمنان این آب و خاک گام برمی دارند.

رسول گلباخی
منابع:
۱ـ مهدي صلاح، كشف حجاب، زمينه‌ها، پيامدها و واكنش‌ها، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، ۱۳۸۴، ص ۱۱۸٫
۲ـ حكايت كشف حجاب، تهاجم فرهنگي غرب و كشف حجاب، تهران، موسسه فرهنگي قدر ولايت، ۱۳۷۸، ص ۲۵٫
۳- ج‍ن‍ب‍ش‌حقوق زن‍ان‌در ای‍ران‌ از طغیان، افول و سرکوب از ۱۲۸۰ ت‍ا ان‍ق‍لاب‌۵۷/ ال‍ی‍ز س‍ان‍اس‍اری‍ان‌؛ مترجم نوشین احمدی‌خراسانی. ت‍ه‍ران‌،اخ‍ت‍ران‌، ۱۳۸۴،ص۱۰۰ تا ۱۰۳
۴- ئاله کوک، خاطرات غنی بلوریان، موسسه رسا، چاپ سوم ۱۳۹۴، ص ۲۷٫
۵- خبرگزاری کردپرس، قیام ملا خلیل در مهاباد؛ قیام حیا و غیرت، محمد امین کریمی فر.
۶-پایگاه خبری مکریان، آشنایی با ملا خلیل گوره مه ری، جلال ابراهیمی
۷- سردشت در آینه اسناد تاریخی، فریدون حکیم زاده، نشر رهرو مهاباد، ۱۳۸۳٫

منبع : پایگاه خبری مکریان

به زمزیران خوش آمدید - زمزیران مرجع اطلاعات و نوشته های متعدد در مورد دو شهر پیرانشهر و سردشت است .هر روز به ما سر بزنید ، مارا نقد کنید و پیشهادات خود را برای ما ارسال کنید تا شاهد پر بارتر شدن مطالب این وبلاگ باشید. له ده سپیکی وتاردا، ده‌مهه‌وێ سوپاسی تیکرای هونه ران،ویژه وانان،هه لبه ست وانان،نووسه ران،وه رگیران وهونه رمه ندان بکه م که بی پسانه وه له خزمه ت کلتوور و که له پووری نه ته وه ی کورد دا هه دا ناده ن وژینی خویان ته رخان کردووه بو هه رچی زیاتری گه شانه وه ی ئه ده ب و ویژه ی کورده واری.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


تاریخچه بیمارستان امام خمینی سردشت
یک شنبه 8 ارديبهشت 1398 ساعت 1:59 | بازدید : 164 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

بیمارستان امام خمینی سردشت
سالەکانی 1340
سالەکانی چلی هەتاوی بو کە بەردی بناغەی بیمارستانی 15 تەختوخابی شاری سەردەشت بە ئامادە بونی بەرپرسانی سەربازی و ئەمنی و گەورە پیاوان و ماقولانی شاری سەردەشت داندرا و ناوی لیندرا نەخوشخانەی فەرەح(فەرەح پەهلەوی :ناوی هاوژینی شای ئیران بو).. ئیستا کە زیاتر لە پەنجا سال بە سەر دروست کردنی ئەم نەخۆشخانە تیپەر دەبێ بە خۆشیەوە بینایەکە هەر وا لە سەر پێیە و لە بەرانبەر سەدان بۆمەلەرزە و ئاگر کەوتنەوە و تۆپ و موشکبارانی رژیمی بەعسی عیراق خۆ راگر بوە و هیشتاش دەیان سالی دیکەی عومرە ...
پادگانی شار و مالەکانی قەدیمی شار لە وینەکەدا دیارن
منبع : نقل از صفحه فیس بووک سردشتی جاران (با اندکی دستکاری)جهت آرشیو و مراجعات پژوهشی پژوهشگران
عکس در آرشیو عکس شماره:1254

به زمزیران خوش آمدید - زمزیران مرجع اطلاعات و نوشته های متعدد در مورد دو شهر پیرانشهر و سردشت است .هر روز به ما سر بزنید ، مارا نقد کنید و پیشهادات خود را برای ما ارسال کنید تا شاهد پر بارتر شدن مطالب این وبلاگ باشید. له ده سپیکی وتاردا، ده‌مهه‌وێ سوپاسی تیکرای هونه ران،ویژه وانان،هه لبه ست وانان،نووسه ران،وه رگیران وهونه رمه ندان بکه م که بی پسانه وه له خزمه ت کلتوور و که له پووری نه ته وه ی کورد دا هه دا ناده ن وژینی خویان ته رخان کردووه بو هه رچی زیاتری گه شانه وه ی ئه ده ب و ویژه ی کورده واری.

موضوعات مرتبط: تاریخچه ادارات در سردشت , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


رێ پێوانی ناو پێکەنین
یک شنبه 8 ارديبهشت 1398 ساعت 1:53 | بازدید : 57 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

رێ پێوانی ناو پێکەنین
تەنیا بۆ یەکەم جار
لە باوەشی پەنجەکانی شێعرا
مەرگ غەریب غەریب ئەگری
ئاخۆ ئەیزانی ئەم جارە
گۆرانییەک میوانیەتی
بلیند بلیند
بە بارتەقای چیاکانی
هەموو جیهان پێ ئەکەنێ
مەرگ ئەزانێ
بۆ دیتنی ئەو
رێ پێوانێکی بێ برانەوە
لە ناو ئەم پێکەنینەهەتا هەتاییەدا
ئەبێ بکا

لە ئەنجاما خۆشی
ئەبێ بە ئەو
ئەبێ بە خەندە و
لە باوەشی گۆرانیەکی
کێوی دا
غەریبانە ، پێ ئەکەنێ .
مەرگ غەریبانە پێ ئەکەنێ .

کەریم کوری باوەرەکانمان
گلێنەی چاومان
هەڵۆی هەموو چیاکانی جیهان
تۆ گۆرانیەکی پیرۆزی
سروودێکی ، شین شین
لە باوەشی ئاسمانێکی
هەتا هەتایی دا وەرکەوتوویی
بنوو بنوو
هەموو وشەکانی خۆشەویستی و
جوانیت پێ دا ئەدەین
ئێمەش لە جنوونێکی بێ برانەوەدا
جێ بهێڵە
تا کوو
لە خەیالی حەسانەوەی
سەرچیا و چایەکی گێلاسی و
باڵای ئەرغەوانی تۆ و
هێندی ورکە خەندی ، بەڵاڵووکی و
سوور بوونەوە و شەرمی جوانت
بتلێینەوە ،
تۆ هەڵۆی شاخەکانی رووحی ئێمەی
تۆ سیاچامەی دڵی ئێمەی
تۆ هی ئێمەی . تۆ تۆ
کاکە گیان تو خوا بنوو بنوو بنوو.

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مرۆڤ بوون شەرتە:
یک شنبه 8 ارديبهشت 1398 ساعت 1:47 | بازدید : 82 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

بەرێز ئەسکەندەری بەهارمەست بۆ یادی کاک غەفور :
مرۆڤ بوون شەرتە:
بەو پێیەی هەموومان مرۆڤین،ئەوەی کە گرینگەو هەموومان پێی ناگەین مرۆڤ بوونە!
ئیفلاتوون چوار ڕەوشتی بنەڕەتی بۆ مرۆڤ وەک ڕەوشتی بەرزی مرۆڤایەتی دەست نیشان کردوە "بیرمەندی ،بوێری ،نێوانگیری ،دادپەروەری" کە بە "چوار ڕەوشتە بەرزەکە" ناویان دەرکردووە.واتە کەسێک بەیەکەوە هەڵگری ئەو چوار خەسڵەتە بێ دەتوانین بڵێین گەیوەتە ترۆپکی مرۆڤایەتی.بە درێژایی ژیانی ئێنسانەکان و لە ناو ئێمەشدا کەسانێک بوون و دەبن کە بە هۆی ڕەوشت بەرزیان و بیرمەندی و ئازیەتی و دادپەروەریان و شوێن دانەری ئەرێنیان لە سەر بیرو هزری تاکەکانی کۆمەڵگا و بە هەوڵ و تێکۆشانی بەردەوامییان و جۆری چالاکی و خەمی گشتی....
دەبنە سەرمایە کۆمەڵایەتی ،هەر بۆی کۆمەڵگای مرۆڤی قەرزداریانە.ئەو بیرمەندو هەڵکەوتانە بە گوێرەی سروشتی هەڵسو کەوتیان لە چوار چێوەی ژیانی تایبەتی و تایبەت بە خۆیان و کەسانی نزیکیان دور دەکەونەوە و هەموو هێزو تواناو باشترین کاتەکانی ژیانیان بۆ خزمەتی کۆمەڵگاکەیان تەرخان دەکەن .
بە بیانوی( 28) ی جۆزەردان ساڵ وەگەڕی کۆچی دوای یەکێک لەو کەسایەتییە ڕەوشت بەرزو هەڵکەوتوانەی سەردەشت کە بە حەق ئەو تایبەتمەندیانەو زۆرتر لە خۆ دەگرێت ڕێزدار "غەفوور ئیبڕاهیمی"، وەک ئەمەگناسی و یادێک لە ڕابردوی پڕ سەروەری و جێگای شانازی، ئەو چەند دێڕە دەکەینە دیاری بۆ ڕوحی پاکی بەڕێزیان و خۆشە ویستان و کەس و کار و هەموو ئەوانەی ڕێزی مرۆڤە گەورەکانی ناو کۆمەڵگای خۆیان لایە.
بەڵام نە لە توانای ئێمەدایەو نە لەو دەرفەتە کەمە دا دەتوانرێت وەکو خۆی مافی خۆی پێ بدەین .ماوەتەوە بڵێین ئێمە قەرزداری ئەو جۆرە کەسانەین.کەس وکاری و نزیکانی ئەو مرۆڤە جیاوازانە ، ماندوو بوون و چەرمەسەری و تەرخان کردنی باشترین کاتەکانی ژیانیان کەدەبوو لە ناو ئەوان دابن بەڵام لە پێناو بیرو باوەڕیان کەوا خەمی گشتی و هەست کردن بە بەرپرسیایەتی لە ئاست کۆمەڵگادا بە شانازیەوە یاد بە کەنەوە.
ڕوحی ئەو مرۆڤە گەورانەو هەموو ئەوانەی گەیشتونە ئەو ترۆپکە بەرزەی ڕەوشتی مرۆڤی شاد بێت و ڕێگایان بەردەوام و پڕ ڕێبوار....
لە کۆتایدا سوپاس و پێزانین بۆ بەڕێوە بەر یان بەڕێوە بەرانی لاپەڕی" پاشەرۆک" کە لەوەبیر هێنانەوەی و ئاوڕدانەوی ئەو کەسایەتیانە جێ پەنجەیان دیارە .
کەسانێک کە خوازیارن لە سەر بەڕێز کاک غەفوور زۆرتر بزانن
سەردانی ئەو ناو نیشانەی خوارەوە بکەن.

به زمزیران خوش آمدید - زمزیران مرجع اطلاعات و نوشته های متعدد در مورد دو شهر پیرانشهر و سردشت است .هر روز به ما سر بزنید ، مارا نقد کنید و پیشهادات خود را برای ما ارسال کنید تا شاهد پر بارتر شدن مطالب این وبلاگ باشید. له ده سپیکی وتاردا، ده‌مهه‌وێ سوپاسی تیکرای هونه ران،ویژه وانان،هه لبه ست وانان،نووسه ران،وه رگیران وهونه رمه ندان بکه م که بی پسانه وه له خزمه ت کلتوور و که له پووری نه ته وه ی کورد دا هه دا ناده ن وژینی خویان ته رخان کردووه بو هه رچی زیاتری گه شانه وه ی ئه ده ب و ویژه ی کورده واری.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


ره حمانی حاجی غه فوری
یک شنبه 8 ارديبهشت 1398 ساعت 1:34 | بازدید : 73 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

شاری سەردەشت هەر بە خاوەنی گەورە پیاوان و کەسایەتیە ماقول و ناسرا و خاوەن ریز و حورمەت ناناسریت و تەنانەت کەسانیکمان هەن بەقەت هەمو کەسایتیە ناسراوەکانی شار ; ناوبانگیان هەیە و زۆربەیان هەر بە هاتنی نیوەکەیان بزە دێتە سەر لیومان..  رەحمانی_غەفوری_حاجی_شەخسەی یک لەو ئازیزانەیە کە بە قەد تەمەنی شارەکەمان ; بیرەوەری بۆ زۆربەی خەلکی شار و گوندەکانی سەردەشت جی هیشتوە و هەرچەند ئازارمان داوە و دلی پر لە خوشەویستیمان هیشاندوە ئەو بە بزەی لیوی و قسە خۆشەکانی ویرای سازکردنی ساتێکی خوش و گەمە و گەپیکی پیکەنیناوی ; گەورەیی و لیبوردنی مرۆڤیکی راستەقینەی به ئیمە نیشان داوە.. مرۆڤیک وەک پەپولە پاک و وەک فریشتە میهرەبان و وەک رەفیقیکی راستەقینە یک رەنگ و بێ ریا .. رەحمان بە پیچەوانەی نازناوی ( رەحمانە_گودەرمانە) هەمو کات بە قسە خوشەکانی بۆتە هۆی لەبیر چونەوەی خەم و خەفەتی زۆریک لە ئیمە ; ئەگەر چی بۆ ساتیکی کورتیش بوبێ ...رەحمان یادگاری یک بەرەی پر لە شانازیە ; رەحمان پرە لە خوشەویستی ; رەحمان ئالای لیبوردن و قەلای خوشەویستی و یک رەنگیە رەحمان مەکۆی قسەی خوش و گازەندەیە... رەحمان دلی بەقەد هەمو ئاسمانەکان گەورەیە..با بە قسەکانمان ئازاری نەدەین بە هەلسوکەوتی نامرۆڤانە و نەشیاو دلی گەورەی رەحمان نەشکێنین..با ریز لە مروڤایەتی خۆمان و رەحمان بگرین...رەحمان بە پیچەوانەی تەمەنی زۆری هیشتاش دلی وەک گولیکی ساوا و ناسک وایە دلی پرە لە خوشەویستی و هەر لە سەردەمی مندالی خوی دا ماوەتەوە .. هیشتاش گەورە نەبوە هەرچەند تەمەنی لە زۆربەمان زیاترە بەلام دەرون و دلی پرە لە دونیای یک رەنگی و خوشەویستی ... تکایە ئازاری مەدەن ; نە بە قسە و نە بە هەلسوکەت ...لەگەلی رەفیق بن ..دلی مەشکێنن .. ئەویش وەک هەمومان پیویستی بە خوشەویستی و میهرەبانیە .. پێویستی بە رەفیق و برادەرە.. جار جارەش با ئیمە گوێ بدینە قسەی دلی رەحمان و بزانین چ شتیک ئازاری دەدات ...با جار جارە ئیمە برینی بە لاواندنەوەیک ساریژ بکەین...رەحمان یادگاری جارانی سەردەشتە .. رەحمان یادگاری یک شارە . تکایه با رەحمانەکان بپاریزین

به زمزیران خوش آمدید - زمزیران مرجع اطلاعات و نوشته های متعدد در مورد دو شهر پیرانشهر و سردشت است .هر روز به ما سر بزنید ، مارا نقد کنید و پیشهادات خود را برای ما ارسال کنید تا شاهد پر بارتر شدن مطالب این وبلاگ باشید. له ده سپیکی وتاردا، ده‌مهه‌وێ سوپاسی تیکرای هونه ران،ویژه وانان،هه لبه ست وانان،نووسه ران،وه رگیران وهونه رمه ندان بکه م که بی پسانه وه له خزمه ت کلتوور و که له پووری نه ته وه ی کورد دا هه دا ناده ن وژینی خویان ته رخان کردووه بو هه رچی زیاتری گه شانه وه ی ئه ده ب و ویژه ی کورده واری.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


کۆلانی مام حاجی
یک شنبه 8 ارديبهشت 1398 ساعت 1:14 | بازدید : 86 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

کۆلانی مام حاجی
تەنیا بۆ بیرەۆەری
کۆلانی مام حاجی و فروشتنی دۆۆ و شەربەت و شروب و مەشکەفی و گولێدانە کوڵیو و هاۆاری حوسینی حافزی کە دەیگوت ئەو شەربەتە بێ عیلەتە و دەنگی مەحەمەدی زەلاوی کە دۆیەکەی تێک ۆەردەدا و هاۆاری دەکرد شویت و نەعنام تێ کردو تێکەل لە گەل دەنگی گورانی ئیستریوی سەلیمی فەهیمی کە ئاهەنگی حەسەن زیرەک و رەحمان قادری ۆەسەر داویشت و خۆی لەبەر دەرگا رادەۆەستا ودەستێکی لە بن پشتێند دەنا و دەسحێبەکەی هەل دەسوراند ; مام حاجیش سۆهان و پەشمەکی لە سەر تەنەکێکی لە پێش دۆکانێ دادەنا لەگەل کارتۆنێکی پر لە شوکولیاتی کام و شتی خۆاردنێ ولە بەر دەرگا رادەوەستا و مەحمود چەپە لە سەر چوار سەندەلیکی موار پایە دا دەنیشت و بە تۆز تەکینەکەی میش و تۆزی لە شتی دوکانێ دور دەکرد و جار جارەش دەستیکی لە جەمەدانەکەی دەدا و راستی دەکردەوە و بە سەر سورمانەوە گۆێی رادەگرت لە هاۆاری عەولاسوری بو شروبی جایەزەدار و پەرویزی شافعی و فەرهاد قەنادیان کە شروب و مەشکەفیان پی بو و سێۆەکلیۆە ی خوسرەوی شێخی و شەکرەسێوی مەنسوری لە گەل ۆەرە بۆ ئالاسکای سارد و شیرنی خوسرەوی رەحمانی نەنێ و بلالوکی سور و جوانی سەر کاغەذی (سیا دانیشتوی گەرەکی ئاشان و گولێدانی رەحیمی سالەقەسابی لە نێو خوێ واوکی رەش و سوێری ناو تەنکەی رۆنی و لە کۆتای دا پەشمەک و سۆغان و راحەتەلقومی مام حاجی و هاتوهوریا و هەلات هەلاتی مندالان و تۆزتەکێنەکەی دەستی مەحمود چەپە و سەرباقی هەموان ! بۆگەنیوی مستەراحەکان و چرە دوکەلی کەبابی حاجی سەعید و فالودە و بەستەنی حامیدی شەکەریازی وهاۆاری بۆ ئاگاداری بۆ ئاگاداری کۆپینی رۆن و برینجی ئیعلام کرای مینە بێتوشی بە بلێندگۆی دەستیەۆە و شێعر و دروشمەکانی مەلاباقی ; بۆتە بەشێکی جیانەبو لە بێرەۆەری و خۆشێەکانی خەلکی سەردەشتی جاران
یادی بە خیر
نقل از صفحه فیس بووک سردشتی جاران (بدون دستکاری)

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

 

 


برچسب‌ها: سردشتی جاران ,


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


ناسنامەی بنەمالەکانی قەدیمی سەردەشت
جمعه 6 ارديبهشت 1398 ساعت 16:14 | بازدید : 102 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

ناسنامەی بنەمالەکانی قەدیمی سەردەشت

شاری سەردەشت هەر لە کاتی دامەزراندنی هەتا ئیستا بە بێ جیاوازی زۆریک لە پیکهاتە جوراوجۆرەکانی لە خۆ گرتوە لە موسولمان و ئەرمنی و جو  و چەندین پیکهاتەی دیکە.بە پشت بەستن بە هیمای مرۆڤایەتی و  پیکەوژیان هەتا ئیستا توانیویەتی بە سەربلندی قۆناغەکانی مەدەنیت و پیشکەوتن بە باشی تێپەر بکات و بە ئامانجی سەرەکی  خۆی کە گەیشتن بە کۆمەلگایکی ئاشتیخواز و پر لە جوانی و  ئەوین و مرۆڤایەتیە بگات .کۆمەلگای شاری سەردەشت پیکهاتوە لە چین و توێژەکانی نەجیب و رەسەن کە بە بێ جیاوازی دانان لە نیوان خەلکی شار و میوانانی زیدە ئازیزی سالانیکی زۆرە دەست لە ناو دەست و یک دل و یک رەنگ  شارەکەیان بەرەۆ پیشکەوتن و شکۆمەندی هان داوەو پالپشتی یکتر بون و لە قوناغە سەخت و دەژوارەکان دا پشت و پەنای یکتر بون ;چەپلە بە یک دەست لێ نادرێ و گەر هیمەت و ئیرادەی هەمو چین و توێژەکانی کۆمەلگای  سەردەشتی جاران و ئیستا نەبوایە بە دلنیایەوە سەردەشتی ئیستا بونیات نەدەندرا و بە ئامانجی خۆی نەدەگەیشت.هینانە سەر باس و لیکولینەوە لە سەر ناساندنی ناسنامەوە وکۆلکە و بنچینەی بنەمالەکانی رەسەن و سەرەکی  و ئەسیلی سەردەشت;نەک بۆ شانازی کردن و فەخر فروشتن بە سەر یک دا بەلکو تەنیا بۆ زانیاری و تۆمارکردن لە مێژو دا ئەنجام دەدرێ و هیچ مەبەستێکی دیکەی لە پشت نیە و هەر کەس و هەر چینێک لە سەردەشت دەژی و لە ئاوەدان کردنەوەی سەردەشت بەشدارە بە گشتێ سەردەشتین و هیچ جیاوازیکیان لە نێو دا نیە و شارەکەمان بە جوراوجوری ئەو چین و توێژانەوە جوانە.

ئەم بنەمالانەی کە لە خۆارەوە نێویان هاتوە دوای پرس و راو و لیکۆلینەوەیکی زۆر;بە بنەمالە سەرەکیەکانی سەردەشت دادەندرێن

( تکایە گەر هەلەیک لە ناسنامەکا دا هەیە ئیمە ئاگادار بکەنەوە

سەردەشتیە  قەدیمیەکان

  • فاتحی;رەحمان ; هەباس و محمود: بەرەی ئەحمەدی فاتێ
  • فەتاحی:مەحەمەد; عەولاو ; فەتاح :بەرەی حاجی غولام
  • رەزازادە   سەمیعی ;  خەتیبی و  عەبدوالرەحمانی(مەلا کەریم )  : بەرەی  مەلا رەزای
  • قوربانی: عەبدولعەزیز  ، رەحیم(رەحمەت و مەجید)و رەحمان (کامران;هادی;میهدی):بەرەی ،مام قوربان
  • نەباتی و ،قادری(میرزا مامە ):بەرەی ،عەولا نەبات
  • ینەچی(پقادر) ،خەرازی(خەلیل) ،هیدایەتی (سالحوکە) ،قەنادیان(حەمەگەورە):بەرەی ،مام رەحمانی
  • قاسمیانی :  خەلیفە قاسم  خەلیفە مینه ، مەلا قاسم ناسراو بە مەلای سور یان کاک مەلا ، مەلا عەبدولا ناسراو بە مەلا  عەولا،تالەبانی ، مەلا خالید ،مەلا مەحەمەد،مەلا ئەحمەد،مەلا مەحەمەد ئەمین، مەحمود،خورشید و فاتمه:   بەرەی،خەلیفە مینە
  • قوڕەێشی ،حوسینی: حەسەن ; غەفور ; رەسول; عەولا; مستەفا : بەرەی ،سەید قادر
  • حوسین زادە حوسین ;عەبدول;رەسول(ۆەستا سەلیم):بەرەی ،وەستا سەلیمی
به زمزیران خوش آمدید - زمزیران مرجع اطلاعات و نوشته های متعدد در مورد دو شهر پیرانشهر و سردشت است .هر روز به ما سر بزنید ، مارا نقد کنید و پیشهادات خود را برای ما ارسال کنید تا شاهد پر بارتر شدن مطالب این وبلاگ باشید. له ده سپیکی وتاردا، ده‌مهه‌وێ سوپاسی تیکرای هونه ران،ویژه وانان،هه لبه ست وانان،نووسه ران،وه رگیران وهونه رمه ندان بکه م که بی پسانه وه له خزمه ت کلتوور و که له پووری نه ته وه ی کورد دا هه دا ناده ن وژینی خویان ته رخان کردووه بو هه رچی زیاتری گه شانه وه ی ئه ده ب و ویژه ی کورده واری.

موضوعات مرتبط: پژوهش ها , تاریخ سردشت , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


یادیک له دایکێکی دلسۆز حاجی ئایشەمامان
جمعه 6 ارديبهشت 1398 ساعت 15:45 | بازدید : 162 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

یادیک له دایکێکی دلسۆز حاجی ئایشەمامان
یادی حاجی ئایشەمامان دایکی ئازیز و دلسۆزی شاری سه رده شت بەرز رادەگرین کە زۆربەی خەلکی سەردەشت بە شیوەیک قەرزداری ئەون .. ئەو کاتەی کە نەخۆشخانەی تایبەت بە ژنان و مندالبون  و یان هیچ ئامراز و کەرەسەی دیکەی بونیان نەبو کۆچکردو حاجی ئایشەی مامان بە هیمەت و بوێری خۆی رۆژ یان نیوە شەو ، لە گەرما و سەرما دا  ، بو یارمەتی دایکانی دوگیان  هەمو کاتیک ئامادە بو و بە گیان و دل ئەرکی ئەخلاقی و کۆمەلایەتی خۆی وەک پزیشکیکی خۆمالی بە جێ دەگەیاند و لەو سەردەمە دا زۆربەی خەلکی سەردەشت بە دەستی نازداری ئەم خوشەویستە هاتونەتە سەر دونیا... .. روحی شاد و یادی بەخیر دو حاجی ئایشەی مامان بە هیمەت و بوێری خۆی رۆژ یان نیوە شەو ، لە گەرما و سەرما دا  ، بو یارمەتی دایکانی دوگیان  هەمو کاتیک ئامادە بو و بە گیان و دل ئەرکی ئەخلاقی و کۆمەلایەتی خۆی وەک پزیشکیکی خۆمالی بە جێ دەگەیاند و لەو سەردەمە دا زۆربەی خەلکی سەردەشت بە دەستی نازداری ئەم خوشەویستە هاتونەتە سەر دونیا... .. روحی شاد و یادی بەخیر
به که میک ده ست کاری وئا لو گور له کانالی تیلگرامی سه ده شتی جاران ورگیراوه
مهاباد - محمد فاضل شوکتی

به زمزیران خوش آمدید - زمزیران مرجع اطلاعات و نوشته های متعدد در مورد دو شهر پیرانشهر و سردشت است .هر روز به ما سر بزنید ، مارا نقد کنید و پیشهادات خود را برای ما ارسال کنید تا شاهد پر بارتر شدن مطالب این وبلاگ باشید. له ده سپیکی وتاردا، ده‌مهه‌وێ سوپاسی تیکرای هونه ران،ویژه وانان،هه لبه ست وانان،نووسه ران،وه رگیران وهونه رمه ندان بکه م که بی پسانه وه له خزمه ت کلتوور و که له پووری نه ته وه ی کورد دا هه دا ناده ن وژینی خویان ته رخان کردووه بو هه رچی زیاتری گه شانه وه ی ئه ده ب و ویژه ی کورده واری.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
پیوندهای روزانه
نظر سنجی

از کدامیک از مطالب را می پسندید:

خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 30
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 50
بازدید ماه : 934
بازدید کل : 287223
تعداد مطالب : 84
تعداد نظرات : 11
تعداد آنلاین : 1





 تماس با ما
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان زمزیران و آدرس zmziran.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 84
:: کل نظرات : 11

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 5

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 30
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 50
:: بازدید ماه : 934
:: بازدید سال : 1574
:: بازدید کلی : 287223