دانشنامه اطلاعات تاریخی و جغرافیائی و فرهنگی سردشت وپیرانشهر
ناسنامەی بنەمالەکانی قەدیمی سەردەشت
جمعه 6 ارديبهشت 1398 ساعت 16:14 | بازدید : 102 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

ناسنامەی بنەمالەکانی قەدیمی سەردەشت

شاری سەردەشت هەر لە کاتی دامەزراندنی هەتا ئیستا بە بێ جیاوازی زۆریک لە پیکهاتە جوراوجۆرەکانی لە خۆ گرتوە لە موسولمان و ئەرمنی و جو  و چەندین پیکهاتەی دیکە.بە پشت بەستن بە هیمای مرۆڤایەتی و  پیکەوژیان هەتا ئیستا توانیویەتی بە سەربلندی قۆناغەکانی مەدەنیت و پیشکەوتن بە باشی تێپەر بکات و بە ئامانجی سەرەکی  خۆی کە گەیشتن بە کۆمەلگایکی ئاشتیخواز و پر لە جوانی و  ئەوین و مرۆڤایەتیە بگات .کۆمەلگای شاری سەردەشت پیکهاتوە لە چین و توێژەکانی نەجیب و رەسەن کە بە بێ جیاوازی دانان لە نیوان خەلکی شار و میوانانی زیدە ئازیزی سالانیکی زۆرە دەست لە ناو دەست و یک دل و یک رەنگ  شارەکەیان بەرەۆ پیشکەوتن و شکۆمەندی هان داوەو پالپشتی یکتر بون و لە قوناغە سەخت و دەژوارەکان دا پشت و پەنای یکتر بون ;چەپلە بە یک دەست لێ نادرێ و گەر هیمەت و ئیرادەی هەمو چین و توێژەکانی کۆمەلگای  سەردەشتی جاران و ئیستا نەبوایە بە دلنیایەوە سەردەشتی ئیستا بونیات نەدەندرا و بە ئامانجی خۆی نەدەگەیشت.هینانە سەر باس و لیکولینەوە لە سەر ناساندنی ناسنامەوە وکۆلکە و بنچینەی بنەمالەکانی رەسەن و سەرەکی  و ئەسیلی سەردەشت;نەک بۆ شانازی کردن و فەخر فروشتن بە سەر یک دا بەلکو تەنیا بۆ زانیاری و تۆمارکردن لە مێژو دا ئەنجام دەدرێ و هیچ مەبەستێکی دیکەی لە پشت نیە و هەر کەس و هەر چینێک لە سەردەشت دەژی و لە ئاوەدان کردنەوەی سەردەشت بەشدارە بە گشتێ سەردەشتین و هیچ جیاوازیکیان لە نێو دا نیە و شارەکەمان بە جوراوجوری ئەو چین و توێژانەوە جوانە.

ئەم بنەمالانەی کە لە خۆارەوە نێویان هاتوە دوای پرس و راو و لیکۆلینەوەیکی زۆر;بە بنەمالە سەرەکیەکانی سەردەشت دادەندرێن

( تکایە گەر هەلەیک لە ناسنامەکا دا هەیە ئیمە ئاگادار بکەنەوە

سەردەشتیە  قەدیمیەکان

  • فاتحی;رەحمان ; هەباس و محمود: بەرەی ئەحمەدی فاتێ
  • فەتاحی:مەحەمەد; عەولاو ; فەتاح :بەرەی حاجی غولام
  • رەزازادە   سەمیعی ;  خەتیبی و  عەبدوالرەحمانی(مەلا کەریم )  : بەرەی  مەلا رەزای
  • قوربانی: عەبدولعەزیز  ، رەحیم(رەحمەت و مەجید)و رەحمان (کامران;هادی;میهدی):بەرەی ،مام قوربان
  • نەباتی و ،قادری(میرزا مامە ):بەرەی ،عەولا نەبات
  • ینەچی(پقادر) ،خەرازی(خەلیل) ،هیدایەتی (سالحوکە) ،قەنادیان(حەمەگەورە):بەرەی ،مام رەحمانی
  • قاسمیانی :  خەلیفە قاسم  خەلیفە مینه ، مەلا قاسم ناسراو بە مەلای سور یان کاک مەلا ، مەلا عەبدولا ناسراو بە مەلا  عەولا،تالەبانی ، مەلا خالید ،مەلا مەحەمەد،مەلا ئەحمەد،مەلا مەحەمەد ئەمین، مەحمود،خورشید و فاتمه:   بەرەی،خەلیفە مینە
  • قوڕەێشی ،حوسینی: حەسەن ; غەفور ; رەسول; عەولا; مستەفا : بەرەی ،سەید قادر
  • حوسین زادە حوسین ;عەبدول;رەسول(ۆەستا سەلیم):بەرەی ،وەستا سەلیمی
به زمزیران خوش آمدید - زمزیران مرجع اطلاعات و نوشته های متعدد در مورد دو شهر پیرانشهر و سردشت است .هر روز به ما سر بزنید ، مارا نقد کنید و پیشهادات خود را برای ما ارسال کنید تا شاهد پر بارتر شدن مطالب این وبلاگ باشید. له ده سپیکی وتاردا، ده‌مهه‌وێ سوپاسی تیکرای هونه ران،ویژه وانان،هه لبه ست وانان،نووسه ران،وه رگیران وهونه رمه ندان بکه م که بی پسانه وه له خزمه ت کلتوور و که له پووری نه ته وه ی کورد دا هه دا ناده ن وژینی خویان ته رخان کردووه بو هه رچی زیاتری گه شانه وه ی ئه ده ب و ویژه ی کورده واری.

موضوعات مرتبط: پژوهش ها , تاریخ سردشت , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


سنگ نبشته ،یا سنگ نگاره ی برده مافوره لیک بن (پیرانشهر)
جمعه 31 ارديبهشت 1395 ساعت 8:12 | بازدید : 1135 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

سنگ نبشته ،یا سنگ نگاره ی برده مافوره لیک بن (پیرانشهر)


سنگ نگاره يا هنر صخره اي چيست؟
سنگ نگاره ها يا هنرهاي صخره اي، کهن ترين آثار تاريخي و هنري بجای مانده از بشر هستند. به تعبيري بستر به وجود آمدن حروف رمزي، خط، تبادل پيام، زبان، تاريخ، اسطوره ها، هنر و فرهنگ از سنگ نگاره هاست و آنها از بهترين ابزارهاي رمزگشايي ما قبل تاريخ هستند. تعداد آنها فقط در يك منطقه محدود در ايران به بيش از 21 هزار مورد مي رسد كه عمر بعضي از آنها به چهل هزار سال مي رسد و بشر تا کنون موفق به کشف هيچ پديده تاريخي و هنري بدين قدمت نشده است.
به زبان ساده؛ به هر تصوير و نگارشي بر روي سنگ، سنگ نگاره يا هنر صخره اي مي گويند. اگر اين نوشته ها يا نقاشي ها، بر روي سنگ با رنگ يا امثال آن باشد به آنها Pictographs و اگر نقوش يا نوشته ها از طريق كنده كاري ها (حك يا حجاري مثبت يا منفي*) بر روي سنگ ها انجام شده باشد به آنها Petroglyphs. petrographs مي گويند. اغلب در درون غارهاي قديمي از نقاشي يا نوشته هاي با رنگ استفاده شده (Pictographs) كه عموماً عمر آنها در برابر عوامل طبيعي بسيار كوتاه است و علت ماندگاري آنها از هزاران سال قبل تا كنون در دسترس نبودن و محفوظ بودن آنها در برابر عوامل طبيعي بوده است. اما سنگ نگاره هاي كنده كاري شده (Petroglyphs) علاوه بر اينكه در غارها كشف شده اند، در محوطه هاي باز و بيرون غارها نيز وجود دارند. قسمت اعظم سنگ نگاره هاي محيط هاي باز در برابر عوامل طبيعي مثل سرما، گرما، باد، باران و يخ زدگي از بين رفته اند و مي روند. از طرف ديگر متاسفانه به علت عدم آگاهي مردم نيز تعداد بسيار زيادي از آنها تخريب و نابود شده است.
سال يابي سنگ نگاره هاي ايران از ديدگاه صاحب نظران متفاوت است. به نظر تعدادي از آنان قدمت بعضي از سنگ نگاره هاي ايران به پنج تا چهل هزارسال هم مي‌رسد، اين سال يابي ها اكثراً از طريق کارکردهاي مقايسه اي بوده واز رويكردهاي علمي نوين (ريزفرسايش و راديوكربن) كمتر بهره گيري شده است.
نقوشي كه بر ديواره سنگي كوه ها و دره ها ديده مي شود؛ براي زيست شناسان، تاريخ دانان، جامعه شناسان، مردم شناسان، باستان شناسان، نماد شناسان، دوستداران اسطوره ها، تاريخ فرهنگ، تاريخ زبان و هنرهاي تاريخي و تزييني، بسيار جالب و ديدني مي تواند باشد؛ اين كه چرا تقربياً 90 درصد نقوش سنگ نگاره هاي ايران بز كوهي است. قسمت اصلي آن به اسطوره ها، فرهنگ، دين و اعتقادات مردم باستان ايران زمين مربوط مي شود.
اين محوطه ها با نقوشي كه ذكر شد، واقعاً موزه هاي سنگي هنرهاي صخره اي هستند كه هر بيننده با ذوقي را به شدت تحت تاثير قرار مي دهند. به راستي چگونه در زماني كه افراد سواد خواندن و نوشتن نداشته اند، چنين با دقت و ظرافت هنر آفريده اند.
نياكان ما باورها، ايده ها و تقدس هاي خود را در زيستگاه ها و بعضاً روي ظروف و لوازم زندگي خود (سفال ها، سنگ نگاره ها، سنجاق هاي سينه) تصوير و حك مي كرده اند. اين نقوش و تصاوير بيان كننده پيام هاي گوناگوني هستند كه انسان هاي حكاك و نقاش هنرمندانه، ايده پردازي كرده اند به شكلي كه امروز آن نقوش و تصاوير با صاحب نظران و اهل فن خود سخن مي گويند و صاحب نظران در كنار آنها احساس لذت مي كنند.
سنگ نگاره ها(Petroglyph) دسته اي از آثار باستان شناسي است كه در مجموعه بزرگتري به نام هنر صخره اي مي گنجد، شامل هر اثري از انسان كه روي سنگ طبيعي پياده شده باشد از نقاشي هاي پيش از تاريخ بر ديوار غارها گرفته تا سنگ نگاره ها كه آثاري كنده شده روي سنگ ها و صخره هاي رها در طبيعتند. باستان شناسان آغاز سنت سنگ نگاره ها را با پايان دوران پارينه سنگي و كوچ انسان از غارها به دشت ها و شروع نو سنگي همراه مي دانند.به اين ترتيب قدمت آنها را حداكثر 12هزار سال مي دانند و اوج ظهور اين آثار بسته به سرزمين هاي مختلف بين10 تا 5 هزار سال پيش تخمين زده مي شود.
در کوه های کردستان ،نقاشیهای بسیار ارزشمند و تاریخی از دوران باستان ، به شیوه کنده کاری بر روی صخره هاو دیوار غارها بر جای مانده است و تحقیقات شخصی نشان می دهد که این آثار مربوط به دورانهای مختلف ، و در سالهای مابین 3هزار تا 10هزار سال پیش ، به وسیله ساکنان کردستان ترسیم شده اند . در ایران تقریباً از سال ( 1348ه .ش)به بعد ،شناسایی و بر رسی بر روی هنر صخره ایی مناطق مختلف شروع شده است .
قدمت و تنوع سنگ نگاره ها در ايران متنوع و بسيار زياد است. هرجا كه زيستگاهي بوده بي ترديد آثاري از حيات پر احساس و هنرمندانه آنها قابل كشف و رويت است. سفال هاي برجا مانده، نقوش سنگ نگاره ها؛ اين نشانه ها خود نمادي از سير زندگي و احساسات قوي آن ملت نسبت به پديده هاي فرهنگي بوده است. نكته جالب توجه اينكه، نياكان ما با اين نمادهاي ساده كه از خود به يادگار گذاشته اند؛ تا وقتي انسان حيات دارد سخن مي گويند. اين نشان از عظمت ملت ها دارد كه زمان قادر به استهلاك آنها نيست. حاصل حيات و عظمت انسان ها آثار و بدايع آنهاست. كه نياكان ما به شايستگي از عهده آن برآمده اند. به راستي ما براي آيندگان چه اثري از خود به يادگار گذاشته ايم!؟
در حوزه شهرستان پیرانشهر تعداد 113 تپه تاریخی تو سط كارشناسان نمایندگی میراث فرهنگی این شهرستان شناسایی و به ثبت سازمان رسیده است كه این امر حاكی از تاریخی بودن منطقه و شكل گیری و وجود تمدنهای نیرومند ودرخشان قبل از اسلام مانند تمدن ماننا، پارسوا، اورارتو، مادها، زاموا و تمدن اسلامی می باشد.  که کتیبه برده ماموره یکی از این آثار می باشد ، كتیبه برده مافوره  در منطقه لیک بن پیرانشهر واقع شده است ( روستای لیك بن )

برده مافوره (قالی یا قالیچه سنگی)

این کتیبه سنگی بنا به بررسیهای باستان شناسی انجام شده توسط تیم های میراث فرهنگی استان آذر بایجان غربی متعلق به هزاره اول قبل از میلاد می باشد.

در اطراف این کوه چندین تپه ی باستانی با تاریخ قبل از اسلام همچنین آثار یک دژ محکم کوهستانی شناسایی شده اند که حکایت از تاریخ کهن و پر فراز ونشیب این منطقه دارد. اما به هرحال آنچه مسلم است این است که هنوز با آثار  باستان و تاریخی این منطقه بصورت کارشناسانه و علمی برخورد نشده است و شاید اگر روزی این ناحیه را بروی میز جراحی کارشناسان و متخصصان تاریخ ببینیم، گره کور بسیاری از رازها و نهفته های تاریخ باستانی منطقه باز شده و به بسیاری از مجهولات تاریخی پاسخ داده شود.
موقعیت عمومی منطقه­ای که محل کتیبه برده مافوره در آن قرار گرفته در حقیقت پایان قسمت اصلی جلگه موزون متشکل از بخش اصلی سرچشمه رودخانه (زێ) یا زاب کوچک و نقطه آغاز بخش شمالی کوهستان(له‌ندی شێخان) میباشد، جاده کوهستانی مهاباد گردکشانه – پیرانشهربعد از گذر از شیب تند و پیچ و خمهای خطرناک و روستاهای کانی باغ و حاجی غلده را طی کرده و درست در میانه این دو روستا با شیب نسبتا” کمتری به روستای لکبن می­رسد.
منظره ی پرهیبت در عین حال بسیار زیبای تنگه­ی (گلو) از فاصله ی یک کیلومتری روستا بخوبی هویداست. معبر بسیار تنگ و باریک است و آب زلال آن که به صورت دائمی در جریان است، شکوه دلفریبی به منطقه می دهد، در بخش جنوبی تنگه و در کمرکش کوه در ارتفاع 5/3 متری محل کتیبه ای به ابعاد یک متر در دو متر کنده شده که عدم وجود هر گونه نوشته ای بر آن حاکی از دو وضعیت است، اول این که آنقدر فرسایش یافته که خطوط به کلی از بین رفته و دوم اینکه قبل از نوشتن آنچه هدف بوده حادثه ای چون، مرگ فرمانروا یا شکست وی در جنگ و نظایر آن موجب گردیده که حکاکی صورت نگیرد، گرچه فرم کند کاری سنگی آن تا اندازه ای شبیه کتیبه های دوران ساسانی است، اما با مراجعه به تاریخ اجتماعی منطقه، بعید می نماید که کتیبه در چنین دورانی کنده شده باشد،   با توجه به وجود نیروهای متعدد نیرومند، مانا و پارسوآ در آغاز هزاره ی اول قبل از میلاد و چگونگی (اوآلکی)، آخرین فرمانروای مانایی به احتمال بسیار زیاد، کتیبه مذکور یادگار شخصیت نامبرده است و اگر هم از وی نباشد احتمالا” مربوط به یکی از فرمانروایان مانایی در نخستین سده های هزاره ی اول قبل از میلاد است، چون به  طور قطع و یقین یکی از  دروازه­های طبیعی و صعب العبور دژ مرکزی( قلاتی شای) همین معبر تنگ و باریک  گلو بوده ، پس محل کتیبه ی ورودی نیز نمی تواند،بی ارتباط با دژ فوق الذکرباشد، شاید اگر حتی یک کلمه یا یک حرف از کلمات یا حروف باقی بود، حداقل امکان داشت زمان دقیق آن را مشخص نمود، اما متاسفانه هیچگونه، آثاری از خطوط بر آن باقی نیست و خود نویسنده به دقت تمام و حتی در مواردی با درشت نمای موجود نقاط مختلف سطح کتیبه را بررسی نموده و بلاخره به این نتیجه رسیده که سطح موجود فاقد هرگونه کنده کاری اغوی است، البته،وجود خزه ها خود قدمت و دیرینگی وضع موجود را ثابت می کند، به هر صورت کتیبه ی برده مافوره و محل قلاتگاه آن، تاریخی به درازای نخستین تمدنهای مکتوب منطقه دارد.
کلمه­ ی برده مافوره در زبان رایج کردی ترکیبی از دو واژه ی(برد) به معنای سنگ و (مافوره) به معنای قالی و قالیچه است، با ابعاد مشخص و تعین شده چون نامگذاری آن براساس این کتیبه با ابعاد مشخص و مستطیل شکل بوده، بنابراین وجه تسمیه­ ی مناسبی می­تواند باشد، امید است در آینده پرده از رازهای تاریخ تاریک اینگونه اماکن برداشته شده و چراغی روشن، فرا راه تمدن منطقه باشد.

به کوشش : محمد فاضل شوکتی

منابع و مآخذ:
آرشیو وبلاگ زمزیران
مجله سرزمين من شماره 69 اسفند ماه 1389
كتاب «موزه هايي در باد»  مرتضي فرهادي - استاد جامعه شناس
وبلاگ کانون کوه نوردان مهاباد
مقاله تحقیقی جمال لحافیان
محمود پدرام : مجموعه آثار تاریخی - پدیدآورنده: محمود پدرام، مهرداد رامیدی نیا، اسماعیل عبدالله زاده، سیروان محمدی قصریان، رحمت نادری، شهرناز اعتمادی (ویراستار)، یوسف حسن زاده (به اهتمام)، هلن تایلور (ویراستار)

به زمزیران خوش آمدید - زمزیران مرجع اطلاعات و نوشته های متعدد در مورد دو شهر پیرانشهر و سردشت است .هر روز به ما سر بزنید ، مارا نقد کنید و پیشهادات خود را برای ما ارسال کنید تا شاهد پر بارتر شدن مطالب این وبلاگ باشید. له ده سپیکی وتاردا، ده‌مهه‌وێ سوپاسی تیکرای هونه ران،ویژه وانان،هه لبه ست وانان،نووسه ران،وه رگیران وهونه رمه ندان بکه م که بی پسانه وه له خزمه ت کلتوور و که له پووری نه ته وه ی کورد دا هه دا ناده ن وژینی خویان ته رخان کردووه بو هه رچی زیاتری گه شانه وه ی ئه ده ب و ویژه ی کورده واری.

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


فراز هائي از زندگاني معلم دلسوز ماموستا احمد مولاني سردشتي(دارساويني)
سه شنبه 21 ارديبهشت 1395 ساعت 18:54 | بازدید : 374 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

فراز هائي از زندگاني معلم دلسوز  ماموستا احمد مولاني سردشتي(دارساويني)
من علمني حرفا قد صيرني عبداً
به مناسبت روز معلم در ارديبهشت سال 1395 به دوران گذشته خود مروري افكنده و بياد معلمان دلسوزي كه شمع وجود خود را به پاي تعليم و تعلم  دانش اموزان اين خطه روشن و جواني خود را در كلاسهاي درس صرف نمودند مي افكنم  ، لذا به پاس اين همه عشق ورزي و خدمت اينجانب كه در دوران دبيرستان افتخار شاگردي اين استاد بزرگ در دروس علوم عربي، منطق، و فلسفه را داشته ام ، يادي از اين استاد بزگوار مي نمايم  لذا ، اين مجمل رابه روحپر فتوح و پاك شادروان ماموستا احمد مولاني و فرزندان و شاگردان ايشان كه معلمان و مسئولين كنوني سردشت مي باشند تقديم ميدارم.
محمد فاضل شوكتي ، پيرانشهر، ارديبشهت ماه سال 1395
ازدل نرود هر آنكه از ديده برفت
احمد مولاني فرزند مولان و خانمه در تاريخ  2/8/1310 از پدر به نام مولان و مادر بنام : خانمه در روستاي  سوتو از توابع بخش نمشير شهرستان بانه بدنيا امده اند .
مرحوم استاد مولاني در طول زندگي دوبار ‏، بار اول در  تاريخ 2/3/1336 با بانو كافيه حسني(بانه،سو تو) و بار دوم در تاريخ :01/01/1346 با بانو زينب بايزيدي شموله اي ازدواج نموده كه ثمره اين دو ازدواج فرزندان بنامهاي: (طيبه،سعدي،هادي،ابوبكر،ثريا،كلثوم، عبدالرحمن،محمد،پرويز،و حميرا) مي باشد.
سرانجام استاد در تاريخ 5/10/1370 در شهر سردشت ، شهري كه بدان عشق مي ورزيد و ايام زندگي پر بار خود را در ان سپري نموده بود به علت ناراحتي سرطان پرستات كه سالهاي واپسين زندگي را بدان گرفتار بود  اين دنياي فاني را ترك فرمودند. روحش شاد و روانش قرين امرزش و مغفرت الهي باد .

زندگی نامه استاد احمد مولانی به اختصار
در  سال 1310هجري شمسي در خانواده اي كشاورز و دهقان بافضيلت و منفق در روستاي حوزه هفت نمشير بانه كودكي چشم به دنيا مي گشايد . از بدو تولد طبق عادات مرسوم او را بر پشت غربال مي خوابانند كه بايد تداعي محروميت و فقر و در عين حال علاقه به كشاورزي و سنت ديرينه انها باشد.
خانمه مادر كودك و مولان پدر او خرسند و شادمان ،مسرور و سرحال به گونه هاي گردويي او بوسه زده و برق چشمانشان را آراسته رخسار او مي كنند و به او دل مي بندند . در مراسم نامگذاري كودك ، نامي كه سر آمد نامهاست براو مي نهند“احمد”دوران طفوليت در همان روستا سپري مي شود ، زندگي پاك و بي آلايش ، ساده و غير تصنعي  ادامه مي يابد تا به سن مدرسه مي رسد .
در سن هفت سالگي (1325)به سفارش پدرش قرآن را نزد عموزاده اش حاج ملا حسين حسني فرا مي گيرد و مقدماتي از علم صرف و نحو را فرا مي گيرد. بعد از آن بدنبال يادگيري معارف اسلامي مي رود و به خيل طالبان معارف اسلامي يعني طلبه ها كه به “فقه”   بودند مي رود . به راستي كه آنها طالب علم بوده اند ، چون براي كسبعلوم ديني  مشكلات فراواني را متحمل مي شدند و دوريها كه در غربت گذرانده اند و دق الباب خانه ها كه كرده اند تا جيره خود را از هم كيشان نشان بگيرند.
بعد از دوسال يادگيري در“سوتو”   به يكي روستاهاي مكريان كوچ نمودودر آنجا روستاي زنبيل   يكي از روستاهاي بوكان كه روستاي سيدان مشهور بود رفت.درآن موقع ملا سيد عبدالله سوتويي كه يكي از عالمان ديني منطقه كردستان است و مدتي امام جمعه سقز بودند روحاني  روستاي زنبيل و مدرس بود.استاد مولاني براي ادامه تحصيل عازم  روستاهاي  ترجان منطقه بوكان و بوبكتان منطقه سقز مي شود .در زماني كه استاد در طلب علم از جائي به جاي ديگر كوچ مي كرد پدرش حاج مولان در سال 1331 از روستاي سوتو به روستاي بيكش بانه كوچ نموده و يعد از يك سال ديگر يعني سال 1332 حاج مولان پدرش روستاي دارساوين  را كه در ان زمان خرابه بود آباد كرد و عازم  انجا شد.طلبه جوان يا به زبان ساده مردم كردستان  فقه احمد به درسش ادامه مي داد و روز به روز كه به معلوماتش اضافه مي شد كنجكاوتر مي گرديد تا جائي كه راضي به تحصيل در هر جائي و پيش هر استادي نبود. به اين خاطر به جاهاي زيادي از جمله عراق رفت و محضر اساتيد زيادي را ديد و نكته ها فرا گرفت و اندوخته ها ، اندوخت.  اكثر اساتيد او را تحسين مي كردند و به فرزانگي او به عنوان يك شاگرد مي باليدند و او را به رخ ديگر شاگردان مي كشيدند و درايت او را تحسين مي كردند و به فرزانگي او به عنوان يك شاگرد مي باليدند  و اورا به رخ ديگر شاگردان مي كشيدند و درايت اورا تحسين مي كردند .
ماموستا مولاني حدود دو سال در عراق مشغول ادامه تحصيلات حوزه وي خود بود ،در مدتي كه ايشان در عراق مشغول تحصيل علوم ديني بودند، بدليل مخاصمات بين دول ايران و عراق ارتباط بين دو كشور ايران و عراق قطع شده  بود لذا در مدت دوسالي كه ايشان در عراق حضور  داشتند ، خانواده از ايشان بي اطلاع بوده و گمان دستگيري و زنداني بودن ايشان از طرف دولت وقت عراق و حتي فوت ايشان ميرفت.پس از دوسال ايشان مجددا به ايران باز مي گردند و در روستاي بلكه از توابع شهرستان بانه نزد عالم آن روستا ملا محمود تلمذ نمودند سپس به روستا هاي پسوي از توابع دهستان لاهيجان شرقي پيرانشهر و روستاي ماسوي از توابع نقده وروستاي لاهيجان پيرانشهر نزد ماموستا عبدالله روحاني كسب فيض نموده اند.مدت اقامت ايشان در سه روستاي ذكر شده حدود دوسال مي باشد.تا اينكه ذهن كنجكاو ايشان وي را به منطقه سردشت روستاي سيسير روستائي كه اساتيد بزرگي همچون ملا كريم فدائي و ملا عبدالرحمن سيسري و ماموستا ابراهيم اسماعيل زاده را پرورانيده است .
استاد مولاني حدود يك سال و نيم در محضر ماموستا ابراهيم اسماعيل زاده كه يكي از عالمان مشهور منطقه بود تلمذ نمودند.و در روستا هاي هند آباد و ليلانه و سارتكه نيز به يادگيري علم بلاغه،و اصول حكمت و تفسير و شرح حديث مشغول بود. ايشان علوم فوق را در محضر اساتيدي مانند : ملاسيد سلام سلامي در روستاي نلاس و ماموستا ملا عبدالله محمدي در روستاي قره قصاب  نقده فرا گرفتند.
سرانجان ماموستا مولاني در سال 1339 مدرك و گواهي افتاء و اجتهاد را در شهرستان مهاباد در محضر ماموستا حسين مجدي از علماي تراز اول كردستان در ان زمان  دريافت كردند..
از ان پس به عنوان شخصي فعال در عرصه هاي فرهنگي و ديني و سياسي ايفاي وظيفه  نموده و در كسوت روحانيت مدتي امام جمعه و جماعت در روستاي دارساوين مشغول خدمت بودند .
در سال 1340 بعنوان سر دفتر 39 ازدواج دارساوين منصوب ، در سال 1341 به استخدام اداره آموزش و پرورش سردشت در آمدند و و اين سر اغاز زندگي ايشان علمي ايشان بود در سال 1347 بعنوان معلمي دلسوز در مدارس شهر سردشت به تدريس مشغول شد. در اوايل سال 1349 بعلت روحيه جوانمردانه و عدم همكاري با ساواك و افشاگري فساد مامورين ساوارك در منطقه به همراه دهها تن از معلمان سردشتي به شهر قزوين تبعيد گرديد ، بيش از يك سال از سكونت ايشان در قزوين ايشان به طور متفرقه در مدارس دولتي موفق به اخد مدرك ديپلم گرديد .همان سال در كنكور سراسري شركت و در رشته ادبيات عرب در دانشگاه اصفهان با رتبه عال پذيرفته شدند . لذا به شهر اصفهان عزيمت و ضمن تدريس به تحصيل در دانشگاه با مشقات فراوان مشغول گرديدند .دوران تحصيل ايشان بدليل داشتن فرزندان زياد و امكانات كم بسيار به سختي طي گرديد .ايشان تعريف مي كددند شبها بعد از اينكه فرزندام به خواب مي رفتند تاز كار مطالعه من تا پاسي از نيمه شب اغاز مي گرديد.سعي و تلاش و هوش ايشان منجر به اعطاي لوح تقدير  از طرف وزير آموزش عالي به ايشان گرديد.
بلاخره در تاريخ 9/6/1355 موفق به اخذ دانشنامه ليسانس در رشته زبان و ادبيات عرب ار دانشگاه اصفهان گرديدند.و پس از اخذ مدرك ليسانس مجددا به شهر سردشت باز مي گردد و در تاريخ 1/7/1355 بر سر كلاس مي رود و اين سرآغازي جديد در زندگي فرهنگي ايشان بحساب مي آيد .
معلومات ديني و علوم كلاسيك و شوخ طبعي و هوش و فراصت وبيان خاطرات و لطيفه هاي شيرين ايشان را به دبير دوست داشتني نزد دانش آموزان و همكاران تبديل نموده بود ،فصاحت و بلاغت ايشان روح تشنه دانش اموزان را نوازش مي داد و ايشان را به معلمي واراسته و محبوب  تبديل نموده بود.ايشان يكي از دبيران خوشنام منطقه بودو در سنگر دانش در شكوفائي استعداد هاي نسل جوان خدمات شايان توجهي ارائه مي كرد.
ايشان از بدو تاسيس صندوق قرض الحسنه حمزه سيد الشهداء سردشت در سال 1361 تلاش بي وقفه اي در كمك به محرومان و نيازمندان داشتند مدتي مديد رياست هئت مديره اين موسسه را برعهده داشته اند .
در سال 1367 ايشان به عنوان سر دفتر طلاق 22 سردشت منصوب گرديدند و در اين جهت نيز خدمات ارزنده اي براي مردم انجام دادند و توانست بسياري از خانوادهاي ضعيف بنيان را ترميم نمايد و از فروپاشي انها جلوگيري نمايد .ماموستا مولاني ضمن اينكه شخصي بسيار فاضل و دانا بود ، بسيار متواضع و كم توقع و خوش برخورد و خستگي ناپذير بودند.
ايشان در سردشت يكي از فعالترين افرادي بود كه در جهت رفاه مردم م محروميت منطقه فعاليت داشتند و در مجالس و محافل تصميم گيري و هيئت هاي مختلفه شهر شركتي فعال داشتند و يك از مشاورا برجسته و صاحب نظر تمام مقامات شهر بودند.
اين استاد بزرگوار در تاريخ 5/10/1370 به دنبال دست و پنجه نرم كردن مديد با بيماري جانكاه ،فرمان خدايش را لبيك گفته و از اين دنياي فاني رخت بر بستند .
امروز در فراق تو ديگر بشام شد
اي ديده پاس دار كه خفتن حرام شد
شرح غمت بوصف نخواهد شدن تمام
جهد م به آخر وآمد و دفتر تمام شد.

 منابع :
يافته هاي شخصي و حضور دوران دبيرستان در سركلاس درس شادروان احمد مولاني
مصاحبه با ابوبكر مولاني فرزند ارشد شادروان ماموستا احمد مولاني
مصاحبه شخصي با ايشان در بيمارستان امام خميني تبريز به هنگام مداواي بيماري
دوستان و همقطاران وهمكاران شادروان مولاني
وبسايت پاشه روك (جزوه تحقيقي دانش آموزان سردشتي)كريم احمديان،احمد احمديان،محمد خضر زاده،يونس عبدالله پوري،فريدون حسني،جعفر اميني،خضر ممندي،آيت الله قيامي،خسرو خضري،محمد ابراهيم پور،طاهر شفائي،خالد ملكاري،علي كاكا اغا زاده،قاسم محمدي،غفور ابراهيمي ، طاهر شفائي،به سرپرستي و راهنمائي دبير ادبيات دبيرستانهاي سردشت جناب اقاي محمد نيك پي ) .
ساير منابع انترنتي

به زمزیران خوش آمدید - زمزیران مرجع اطلاعات و نوشته های متعدد در مورد دو شهر پیرانشهر و سردشت است .هر روز به ما سر بزنید ، مارا نقد کنید و پیشهادات خود را برای ما ارسال کنید تا شاهد پر بارتر شدن مطالب این وبلاگ باشید. له ده سپیکی وتاردا، ده‌مهه‌وێ سوپاسی تیکرای هونه ران،ویژه وانان،هه لبه ست وانان،نووسه ران،وه رگیران وهونه رمه ندان بکه م که بی پسانه وه له خزمه ت کلتوور و که له پووری نه ته وه ی کورد دا هه دا ناده ن وژینی خویان ته رخان کردووه بو هه رچی زیاتری گه شانه وه ی ئه ده ب و ویژه ی کورده واری.

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


عمر ابراهيمي كاموسي مشهور به چختی
جمعه 27 فروردين 1395 ساعت 18:58 | بازدید : 865 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

 

 

 

 

 

 

 

به نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه برنگذرد
خداوند نام و خداوند جای
خداوند روزی ده و رهنمای


با اصحاب قلم پيرانشهر بيشتر آشنا شويم
زندگي و اشعار قصيده سراي پيرانشهری:


عمر ابراهيمي كاموسي (چختی)

به کوشش محمد فاضل شوکتی


زندگی نامه
ماموستا عمر ابراهيمي كاموسي مشهور به چختي يكي از شعرا و نويسندكان توانمند پيرانشهر (اشنوزنگ) مي باشد .اين بزرگورار در دوران زندگي ادبي خود رنجهاي بسياري را متحمل شده است كه قلم از بيان آن قاصر است. متاسفانه قدر بيشتر بزرگان را تا در ميان ما و در قيد حيات هستند را نمي دانيم اما به محض اينكه از ميان ما رفتند پي به خالي بودن جايگاه اين عزيزان مي بريم و خلائي كه در نبود آنها بوجود مي آيد را احساس مي كنيم .شاعران و نويسندگان و كلا اهل قلم در ميان قوم خودشان احساس غريبي مي كنند ،اي كاش اينگونه نبود شاعر بزرگ كردستان نالي اين موضوع را در چند بيت بسيار زيبا بيان نموده است :
عـــــــه زیــــــــــزان من ئه وا روییـــــم له لاتــــــان
له مــــــه زلــــوومان به لا چــــــــــول  بی و  ولاتان
مه لین  که لکی نه بوو رویی جــــه هـــــه ننــــه م
ســـــه رم قه لغانـــــاه بو تییـــــری   قـــه زاتــــــان
که ئیــــوه ن پادشای لـــــوتف و   عــــه دالــــه ت ؟
به خــــوا حه یفــــه بره نجینـــــن گـــــه داتـــــــان !
ئــــــه گــــه رچی خاکـــــو خــــــولی   ره گـــــوزارم
به ســــه ر ما خــــــو   گــــوزه ر  ناکــــا  ســــه باتان
که من روییــــم   جه هه ننه م   پــــر مـــه که ن لیــم
له من خالـــــی  مه که ن   کوشــــکوو  ســـــه را تان
منم سه ر  که ر ده تان   بو   له شکـــری    غــــــــه م
ده ترســــــیم من   بــــــروم   بشکـــــــی  سوپاتان !!
ئه گه ر   سه ر بوو ؟   ئه گه ر دل بوو ؟  ئه گه ر رووح ؟
هه مــــوو   روییــــــن    ئیتــــر   چیـــــه  تـه مـــا تان ؟
سه فه رمـــــان   چونــــکه   ریی    هـــــاتوو   نه هاته
دوعـــــامان   بــــو بــکه ن     ئیــــوه و   خـــــوداتـــــان
ئه وه ند ،   ئه رجوو   ده کا " کوردی " که    جـــــارجــار
بکــــه ن  یــــادی   موحیــــببی    بــــــــی ریـــاتــــــان
شیعر : ماموستا کوردی

در حقيقت بايستي از اين بزرگان در مراكز دانشگاهي و حوزه وي و فرهنگي و ساير مراكز فرهنگي استفاده كرد .بي شك اهل قلم مشلات فراواني دارند و جا دارد جامعه و نسئولين براي رفع مشكلات آنها تلاش نمايند .
يقينا آثار بيشتر اين بزرگان و ساير شاعران كردستان مانند نالي، محوي،هه ژار،هيمن،حه قيقي ماندگار خواهد بود.
ماموستا چختي عالمي بزرگ،شاعري پر تلاش،و با همت و ريز بين آينده نگر و دلسوز و خوش اخلاق و شوخ طبع است از خدامند متعال آرزوي توفيق روز افزون و سلامتي جسمي و روحي براي ايشان داريم و اميدواريم از اثرات و ثمرات و هنر ايشان بطر پيوسته بهرمند باشم و آثار جديد ايشان بر سرمايه هاي معنوي كتابخانه كردستان بفزايد .
نويسندگان و شاعران شناسنامه فرهنگي و سرما يه هاي معنوي هر دياري هستند، با شناخت سرمايه هاي فرهنگي پي به عظمت و بزرگي فرهيختگان هر شهر و دياري پي مي بريم،هرچه تعداد اهل قلم يك ديار يا منطقه بيشتر باشد مي توان حدس زد كه بار فرهنگي و ادبي غني تري در آنجا حاكم است.شاعران زبان گوياي مردم هستند ، زبان حال و تاريخ نويساني كه تاريخ منظوم را به آيندگان ما منتقل مي كنند .
اين بار نيز به سراغ شاعري گمنام ولي پركار شاعري كه از سن دوازده سالگي شروع به سرودن شعر نموده است مي رويم

عمر ابراهيمي كاموسي
نام پدر : اسمعيل شماره شناسنامه : 570 تاريخ تولد : 20/01/1341 محل تولد : پيرانشهر - شنوزنگ تاريخ صدور : 14/01/1350 محل صدور : پيرانشهر - شنوزنگ شماره ملي : 6-930872-289
ملا عمر ابراهيمي كاموسي مشهور به (چه ختي)شاعر قصيده سرا، نويسنده و مترجم پيرانشهري متولد سال 1341 در روستاي شنوزنك از توابع شهرستان پيرانشهر در استان آذر بايجان غربي از پدر به نام اسماعيل(طايفه حمه زين قه ره قشلاق) و مادر بنام آمنه:( طايفه معروف برايمي حاجي عه لي كه ندي )متولد مي شود ، دوران كودكي خود را
از تولد تا يازده سالگي در روستاي شنو زنگ مي گذراند (روستائي از توابع دهستان لاهيجان غربي پيرانشهر )، اين شاعر قصيده سراي پيرانشهري ، همچون اكثر اديبان و نويسند گان كردستاني از حجرهاي سنتي كردستان سر بر آورده است . و خود را وامدار حجره مي داند و معتقد است ، حجره هاي سنتي كردستان در حفظ و پاسداشت و انتقال ادبيات و فرهنگ و فولكلور كردستان از گذشته تا به امروز نقش پر رنگي داشته اند.
اساتيد ي كه آقاي عمر ابراهيمي كاموسي نزد آنها تلمذ نموده است :
1. ماموستا سيد نورالدين واژي.
2. ماموستا رحمن غزلي.
3. ماموستا ملا عزيز شريفي.
4. ماموستا يوسف فتاحي (گرگول پائين).
5. ماموستا ملا محمد بداقي.
استاد عمر ابراهيمي كاموسي مي گويد از سال 1353 يعني از 12 سالگي شروع به سرودن شعر نموده است ،از همان دورا استاد ايشان در حجره به قريحه و استعداد ايشان در سرودن شعر پي برده و به ايشان پيشنهاد انتخاب يكي از تخلص هاي شعري زير را مي دهد .
دليل انتخاب نام مستعار چختي در اشعار:
من نزد ماموستا رحمن غزلي در روستاي گردكسپيان درس مي خواندم ، مي دانست به شعر علاقه دارم سه تخلص را به بنده پيشنهاد كردند(هيوا،وريا،چه ختي)
از ميان اسامي فوق تخلص چختي كه به معناي : (كسي كه فريب نمي خورد،گول نمي خورد،(آبديده)سفته، مقابله گر،حاضر جواب) انتخاب مي كند و از آن به پس با تخلص چختي به سرودن اشعار خود ادامه مي دهد ،
ماموستا چختي ، دوران زندگي خود را از لحاظ ادبي به سه دوره تقسيم بندي مي كند و اظهار مي دارد در اين دوران ها شاعران زير بر وي تاثير به سزائي در نوشتن و بيان انديشه هايش داشته اند داشته اند :
دوره اول يا به قول خودشان فاز اول زندگي( سر آغاز شروع به نوشتن و سرودن )
در فاز اول و ابتداي شروع به سرودن اشعار (ماموستا رحمن غزلي ،وفائي مهابادي ،طاهر بگ جاف)
در فاز دوم نويسندگي و سرودن اشعار از (ملا محمد كويي، ئه حمه دي كور)
در فاز سوم نويسندگي و سرودن اشعار از (فاز سوم:ماموستا هيمن،نالي ، حريق)
هم دوره اي ها ماموستا عمر كاموسي در دوران تحصيلات حوزه وي :
1. ماموستا ملا زاهد شريفي زنگ آبادي(صوفيان).
2. ماموستا اسعد شريفي (شنو زنگي)
3. ملا علي رحيمي چيانه.
شا گرداني كه در محضر ايشان تلمذ نموده اند :
1. ملا عثمان مام رش(بادين آبادي)
2. ملا رحمن مام رش(بادين آبادي)


علايق
استاد عمر كاموسي به كوه نوردي،علا قه زيادي داشته و معتقد است كوه نوردي ورزشي مفرح است به غذاهاي محلي علاقه دارد و از ميان غذاهاي محلي از( كوكي به قه نداوي- هه لواي ئاردي-) بيشتر خوشش مي آيد و در مجموع به غذاهاي شيرين علاقمند است ، از ميان ميوه ها از گلابي و انار بيشتر خوشش مي آيد . از ميان خوانندگان كرد به : سيد علي اصغر كردستاني،يدالله محمدي،مظهر خالقي،محمد صديق تعريف،شجريان،ناظري علاقمند مي باشد تمام كردن ديوان اشعارش بنام ديوان چختي را شيرين ترين خاطره دوران زندگي خود مي داند و از چند سال اول زندگي خود را كه بچه دار نمي شد بدترين خاطره دوران زندگي خود مي داند ، او علاوه بر آثار ارزشمند و ماندگار خود هفت فرزند (2 پسر و 5 دختر ) نیز به یادگار نهاده است .
از ميان مجموع اثرات خود از اشعار
1 – خانه خوي نووح و گه مي
2 – گولي پاراو(ماموستا سيد مصطفي محموديان“ يك تخميس براي اين شعر سروده است”)
بيشتر خوشش مي ايد بنظر ايشان جزو برترين اثرات ايشان محسوب مي شود
از مجموع آثار ايشان هيچكدام تا كنون بدليل تنگدستي به زيور چاپ نرسيده است ايشان هدف اصلي از نوشته هايش ، را خواندن و در اختيار قرار گرفتن اثراتش به د ست مردم مي داند ، و حاضر است اگر كساني پيدا شوند كتابهايش را با سرمايه خودشان به چاپ برسانند با گرفتن حدود 80 تا 100 جلد از هر اثر كليه منافع و عوايد را به سرمايه گذار تقديم نمايد .
اين قصيده سراي پيرانشهر در پيرانشهر، روستاي گرگول سفلي ساكن بوده و مسئوليت امامت جمعه و جماعت اين روستا را بر عهده دارد


آثار عمر ابراهیمی کاموسی :
1. ديوان چختي در دو قسمت.
2. شعرا صورتي نه ناسراو (شعرا سوره ناشناخته قرآن كريم)
3. چند دليل آشكار بر وجود پروردگار(چهار دليل آشكار بر وجود پروردگار)ترجمه بخشي از كتاب “ العقيده الاسلاميه و ا‘سسها :عبدالرحمن حسن حَبَنكه
4. دو ياداشت و دوازده برداشت (بحث انواع تفسي قرآن كريم).
5. سه له في سالح بو هه ده في نا سالح (مسائل فكري اسلامي).
6. حه وت ترينگه(حهفت با به تي كو مه لايه تي )(حه وت ترينگه : نوعي غذاي محلي : لپه، پيازؤ نمك، روغن،فلفل،كلم، باقلا).
7. كاكل و هوزاني نويژ.(ناصر سبحاني)
8. پاش ما وه ي هونرا وه كاني ماموستا چه ختي.
9.تازه لي گه ري
مقالات :
سبک چختی :
نمونه از اشعار چختی

به زمزیران خوش آمدید - زمزیران مرجع اطلاعات و نوشته های متعدد در مورد دو شهر پیرانشهر و سردشت است .هر روز به ما سر بزنید ، مارا نقد کنید و پیشهادات خود را برای ما ارسال کنید تا شاهد پر بارتر شدن مطالب این وبلاگ باشید. له ده سپیکی وتاردا، ده‌مهه‌وێ سوپاسی تیکرای هونه ران،ویژه وانان،هه لبه ست وانان،نووسه ران،وه رگیران وهونه رمه ندان بکه م که بی پسانه وه له خزمه ت کلتوور و که له پووری نه ته وه ی کورد دا هه دا ناده ن وژینی خویان ته رخان کردووه بو هه رچی زیاتری گه شانه وه ی ئه ده ب و ویژه ی کورده واری.

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


قبرستان چهل شهیدان پیرانشهر
جمعه 27 فروردين 1395 ساعت 11:9 | بازدید : 488 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

بسم الله الرحمن الرحيم

ولا تحسبن الذين قتلو افي سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون

قبرستان چهل شهيدان پيرانشهر

به کوشش : محمدفاضل شوکتی

مقدمه :

تحقيق و پژوهش در خصوص تاريخ ديرين اين منطقه و استخراج وقايع تاريخي كاري است بس دشوار ، چرا كه منابع و مستندات تاريخ مربو ط به اين منطقه بسيار كم بوده و

قصد از اين پژوهش مكتوب نمودن اخبار و مطالبي است كه سينه به سينه ازنياكان اين خطه به ما رسيده است و تحقيق و تفحص دقيق تر را به متخصصين و اهل فن رشته تاريخ مي سپارم ، بسياري از مطالب ذكر شده جاي نقد دارد

شايد به تاكيد بتوان گفت اين مكتوب اولين اقدام در جهت نماياندن حوادثي باشد كه به شيوه ميداني انجام ميگيرد ، به ذعم بسياري از اهل ادب و قلم منطقه سلسله رواياتي كه در خصوص قبرستان چهل شهيدان انجام مي شود در حد شايعه بيشتر نيست و معتقدند كه منابع موثق قابل اطمينان جهت استنادي وجود نداردوليكن نگارنده اينطور فكر نمي كندو وجود قبرستاني با اين نام خود سندي محكم در اثبات حدوث حوادثي تاريخي در اين منطقه است ، يافته هاي خود را هر چند در حد حدس و گمان باشد متوب نموده و تقديم دوستداران اين خطه مي نمايم ، ديگرا مي توانند سطوري بر اين مطلب اضافه نمودن يا مطالبي را حذف نماين ، نقد عزيزان هر چه باشد به اطلاعات در خصوص اين موضوع كمك خواهد تمود .

بر روي بسياري از تپه ها و كوهها، بر دامنه سربالائي ها، در دشت و دمن و حتي در كوچه و محله بسياري از شهرهاي كردستان ، مزار مردان نيكو كاري ديده مي شود كه بر روي مزارشان درخت كاشته شده يا پارچه هاي به رنگ سبز يا پارچه هاي رنگا رنگ ديگردي آويزان شده است واين مزارها يا مقابر كه در نزد مردم با احترام خاصي نگريسته مي شو در سراسر كردستان ديده مي شود و بيشتر اين مزارها متعلق و افراد نيكو كار يا متديني بوده كه در طول ايام زندگي خوش مشغول عبادت، آباداني و خدمت به مردم بوده اند وبعد از مر گ اين اشخاص مزارشان تبديل به زيارتگاه شده است. و اصطلاحا به شخص يا چاك مشهور شده اند.

از اين دست مقابر و مزار . آرامگاهها به وفور در گوشه و كنار كردستان ديده مي شود كه براي هر كدام سرگذشت و تاريخچه اي از طريق مردم و ريش سفيدان سينه به سينه به ما منتقل شده است . كه صحت و يا سقم اين مطالب بر ما پپوشيده است

به زمزیران خوش آمدید - زمزیران مرجع اطلاعات و نوشته های متعدد در مورد دو شهر پیرانشهر و سردشت است .هر روز به ما سر بزنید ، مارا نقد کنید و پیشهادات خود را برای ما ارسال کنید تا شاهد پر بارتر شدن مطالب این وبلاگ باشید. له ده سپیکی وتاردا، ده‌مهه‌وێ سوپاسی تیکرای هونه ران،ویژه وانان،هه لبه ست وانان،نووسه ران،وه رگیران وهونه رمه ندان بکه م که بی پسانه وه له خزمه ت کلتوور و که له پووری نه ته وه ی کورد دا هه دا ناده ن وژینی خویان ته رخان کردووه بو هه رچی زیاتری گه شانه وه ی ئه ده ب و ویژه ی کورده واری.

|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


دیما نه یک له گه ل هونه رمه ندی شمشال ژه نی پیرانشاری محمود ئیقتیدار
سه شنبه 19 اسفند 1393 ساعت 17:12 | بازدید : 998 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

دیما نه یک له گه ل هونه رمه ندی شمشال ژه نی پیرانشاری محمود ئیقتیدار

 

به زمزیران خوش آمدید - زمزیران مرجع اطلاعات و نوشته های متعدد در مورد دو شهر پیرانشهر و سردشت است .هر روز به ما سر بزنید ، مارا نقد کنید و پیشهادات خود را برای ما ارسال کنید تا شاهد پر بارتر شدن مطالب این وبلاگ باشید. له ده سپیکی وتاردا، ده‌مهه‌وێ سوپاسی تیکرای هونه ران،ویژه وانان،هه لبه ست وانان،نووسه ران،وه رگیران وهونه رمه ندان بکه م که بی پسانه وه له خزمه ت کلتوور و که له پووری نه ته وه ی کورد دا هه دا ناده ن وژینی خویان ته رخان کردووه بو هه رچی زیاتری گه شانه وه ی ئه ده ب و ویژه ی کورده واری.

|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نامه اهالی سردشت به وزارت خارجه
سه شنبه 14 بهمن 1393 ساعت 1:19 | بازدید : 503 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

سردشت در مسیر تاریخ به روایت اسناد تاریخی
به کوشش : محمد فاضل شوکتی
شماره سند : 145
موضوع : در خواست درویش پاشا از اهالی سردشت مبنی بر تسلط عثمانی
تاریخ : رمضان 1268 هجری قمری
کارتن :13
پرونده :5/7
نامه اهالی سردشت به وزارت خارجه

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

پساز درج رمز مطلب را مطالعه فرمائید


موضوعات مرتبط: پژوهش ها , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


بازیهای محلی سردشت
سه شنبه 14 بهمن 1393 ساعت 1:9 | بازدید : 792 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

بازیهای محلی سردشت
ده سره رفاندن
خوزین
دایه مه مده به گورگی
چه له ک حه مزه ل
خه سته کین
بازه لین
حه لو حه اوای به شه ققان
جورابین
میشین
مه زره ق داکوتان
بوکه به بارانه
جکین
باره خوی
پینج به رده
دارو هه لو کین
گوین
قه ری قه رین
ئه سوتام ئه برژام

به زمزیران خوش آمدید - زمزیران مرجع اطلاعات و نوشته های متعدد در مورد دو شهر پیرانشهر و سردشت است .هر روز به ما سر بزنید ، مارا نقد کنید و پیشهادات خود را برای ما ارسال کنید تا شاهد پر بارتر شدن مطالب این وبلاگ باشید. له ده سپیکی وتاردا، ده‌مهه‌وێ سوپاسی تیکرای هونه ران،ویژه وانان،هه لبه ست وانان،نووسه ران،وه رگیران وهونه رمه ندان بکه م که بی پسانه وه له خزمه ت کلتوور و که له پووری نه ته وه ی کورد دا هه دا ناده ن وژینی خویان ته رخان کردووه بو هه رچی زیاتری گه شانه وه ی ئه ده ب و ویژه ی کورده واری.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


روستای گنه دار افسانه ها یا واقعیتها
جمعه 3 بهمن 1393 ساعت 16:1 | بازدید : 1095 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

عکس اصحابه شیخ محمد -دی ماه سال 1393

 

روستای گنه دار افسانه ها  یا واقعیتها

 پژوهشی پیرامونپیشینه و وجه تسمیه  روستای گنه دار مامش ، شهر پیرانشهر 

به کوشش : محمد فاضل شوکتی

مقدمه

نوشتن در مورد دیار آبا و اجداد شیرین است و دلنشین شیرین است ،  بی شک هیچ نوشته ای از نوع پژوهش های موردی خالی از نقص نیست، و لیکن این دلیل نمی شود که هیچ کس دست به قلم نبرد و و از نوشتن خوداری کند، نوشتن عشق است ، شاید این نوشته کامل نباشد، و حق مطلب را ادا نکند، ولیکن فتح بابی خواهد بود برای عزیزانی که بخواهند بصورت فنی تر و علمی تر این نوشته را کامل کنند .و تحقیقات دامنه داری در این خصوص انجام دهند .در پی سفری که به این روستا به همراه تنی چند از  داشتیم چگونگی امکانات روستا، سطح تحصیلات ،پیشینه تاریخی، موقعیت جغرافیائی، و وجه تسمیه این روستا برایم نا معلوم بود ، برآن شدم تا نوشته ای کوتاه م مجمل  درمورد این روستا بنویسم. سفری  به گنه دار مامش  در روز جمعه تاریخ  26/10/139

اصل مطلب

روستای گنه دار در روی تپه کوچکی واقع شده است که به کوههای اطراف مشرف است که خانه های روستا دور تا دور ان را گرفته اندو در وسط تپه قبرستان روستا قرار گرفته است.روستا متشکل از 30 خانوار که اغلب انها باهم فامیل هستند این روستا دارای برق وتلفن است اما اهالی روستا با کمبود آب دست و پنجه نرم می کنندو روستا فاقد یک پل است که در ماههای سال آب رودخانه زیاد می شود رفت و امد به روستا را با مشکلات زیادی مواجه می کند روستا داری مدرسه قدیمی که تخریبی و فاقد استفاده است که از مصالح ابتدایی چون سنگ و چوب درست شده است.و در مدرسه  جدید روستا که در حاشیه روستا واقع شده است و از خانه های پیش ساخته درست شده است که داری دو کلاس درس و یک دفتر و یک انباری کوچک و یک دستشویی درست شده است. مردم روستا معتقدند و ادعا می نمایند گنه دار مامش در شمال شرقی شهر پیرانشهر واقع شده است ،ساکنان آن از عشره مامش بوده و جمعیت روستا در تاریخ تحریر این مطلب  حدودا 20 خانوار و به نفر تقریبا 140 نفر می باشد وجه تسمیه این روستا از درختهای دور و بر اصحابه شیخ محمد که مشهور به دار گنه اسن گرفته شده است، گنه دار چیست.در زبان محلی عبارت است از درخت کنه:گنه دار به اسم درختی شده است که در هنگام شکوفه دادن گلهای شبیه کنه می دهد.  در فرهنگ هه نبانه بورینه چنین آمده است گه نه دار :درختی بلا بلند و پهن برگ است،گیاهی به هنگام نو نهالی زیبا و به هنگام پیری کج و معوج است معنی گنه دار در لغت نامه دهخدا1. گنه دار. دهی است از دهستان لاهیجان بخش حومه ، شهرستان مهاباد که در 48 هزارگزی باختر م ... گنه دا 2. گنه دار: دهی است از دهستان ایل تیمور بخش حومه ، شهرستان مهاباد که در 27500 هزارگزی جن ...گنه دار3.گنه دار: دهی است از دهستان منگور بخش حومه ، شهرستان مهاباد که در 48 هزارگزی جنوب باختر ....درفرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 چنین آمده است : گنه دار دهی است از دهستان لاهیجان بخش حومه ، شهرستان مهاباد که در 48 هزارگزی باختر مهاباد و 9 هزارگزی خاورشوسه ،خانه به نقده واقع شده است .هوای آن معتدل مالاریایی و سکنه اش 126 تن است .آب آن از رودخانه، آواچیر تأمین میشود.محصول آن غلات ، توتون ، حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی .راه آن مالرو است و تابستان میتوان اتومبیل برد..از).

گنه دار منسوب به درختان دار گه نه ای است که در حواشی قبرستان یا اصحابه شیخ محمد روئیده است، در زمانهای قدیم که امکانات کشاورزی محدود بود از روستاهای دور و بر می آمدند و شاخه ای از این درخت را قطع کرده و می بریدند و در سقف طویله و یا محل نگهدای احشام آویزان می کردند و معتقد بودند که این در خت خاصیت ضد کنه دارد و کنه را را از احشام آنها دور می کند، درخصو ص اینکه  این موضوع صحت دارد اهالی اظهار می دارند هر محل که کنه داشت و تکه ای از این  درخت را در انجا آویزان می کردند پس از چند مدت از وجود کنه پاک می شد .احتملا از نظر علمی از تنه این در خت بو و یا موادی متساطع شود که باعث دور راندن  کنه شود که این خود احتیاج به بررسی های علی متخصصین اهل فن  و می تواند موضوع تحقیقات علمی و پایان نامه های دانشگاهی شود ،ساکنان می گویند در ختان فعلی ، تنومند و بزرگ تر و زیاد تر بودند ، و سابقه این درختان به صدها سال قبل باز می گردد و هیچ کس از بدایت وجود این درختان خبر ندارد و سینه به سینه از اجداد و آباد شاند داستان این درختان برای ایشان بازگو شده است ، البته احتمال دیگری نیز میتوان مطرح کدر و ان اینکه به وا سطه مزار شیخ محمد مردم شاید اعتقاد داشتند که  روحانیت صحابه پیامبر و برکت  و جود ایشان تاثیر بر در ختان گذاشته و بعنوان باور دینی این را اعتقاد داشته اند ، لذا این گزینه به ذهن متبادر می شود .

درخت گنه دار یا دار گنه به هیکل و برگه ها به درخت گردو شباهت دارد ، کسی تا کنون از این درخ تکثیر نکرده است،مشابه این در خت در گنه دار منگور(مابین قره خضر و میشه ده) یکی دیگر از روستا های پیرانشهر وجود دارد. این روستا با وجود قرار گرفتن در جوار ردخانه (چومی ئا وژه رو) در سالهای اخیر با کمبود آب روبرو شده است . در مهاباد نز روستائی به همین نام ما بین کیتکه و خلیفان وجود دارد که مشابه این در ختان در آنجا نیز وجود دارد. در بهار وتابستان از برگه های این درختان بوئی نا مطبوع مشابه بوی سنجد متساطع می شود در محیط در ختان اصحابه ، یکی از یاران پیامیر که در ابتدای ترویج اسلام شهید شده است وجود دارد.با برسیهای انجام شده مشخص شده که ،در کردستان عراق نیز  آبادی ها ئی  به همین نام وجود دارد

مردمان منطقه طی تشریفات خاصی در خت را بریده و با خود حمل می نمودند

ساکنان منطقه ،روستاهای دور و بر عقاید خاصی به نسبت این درخت داشتند : معتقد بودن که این درخت در صورتی اثر گذاری دارد که طی تشریفات خاصی شاخه یا برگ این در خت استفاده شود

هنگامی که شاخه در خت قطع می شد بصورت هر وله یا دو باید از در خت دور می شدند بدون اینکه پشت سر خود را نگاه کند ،در غیر اینصورت فکر می کردند شاخه جدا شده از در خت اصلی خاصیت ضد کنه خود را نخواهد داشت ، سپس شاخه بریده شده را در محل نگهداری احشام آویزا می نموده و این دعا را می خواندند

دانو ده خوم ،ده ردو به لا  له و هو له ده چی

به هر حال زندگی در این روستا وجود داشته ، وجود دارد و وجود خواهد داشت

 

اسامی تعدادی از خانواده های ساکن این روستا از دیر باز تا کنون:

•بنه ما له ی (چل چوکان)(اسماعیل زاده)چوک به معنای زانواست ،بدلیل قد بلندی این لقب  از طرف قرنی آقای مامش به این خانواده نهاده شده است.رحیم چل چوک : اسماعیل زاده  : فرزندان (صابر،صالح،خالد،قادر،احمد،رحمان، جعفر)همگی اسماعیل زاده

بنه ما له ی ره حمان ئارد درشت :(خضری اقدم) فرزندان : قادر،ابوبکر،عمر،عبداله

بنه ما له ی سید طاهر هاشمی(بنا به اظهارات خودشان نسبشان به امام حسین متصل می شود): فرزندان سید علی هاشمی،سید محمد خالد هاشمی،سید ابوبکر هاشمی،سید محمد رئوف هاشمی

•بنه ماله ی ده رویش رسول (شهرت عثمانی) فرزندان مصطفی عثمانی، عمر عثمانی،زورار عثمانی

 

بنه ما له ی مام مسته فای عبدول ره حمانی(موریک) فرزندان : رحیم،قادر،محمد

بنه ما له ی سوفی لیمانی(عبدالهی) مندا له کانی مام حسن

بنه ما له ی وستا رسول (بلغاری)

بنه ما له ی حاجی مو حه ممدی زینه شه لی (سلطانی) فرزندان : مراد،حاصل،شیخ محمد،علی،سلیمان،عثمان،ابوبکر،اسماعیل،واحد،محمد امین

بنه ما له ی کاک حه سه ن مه عروفی : ( که له پیش دا ئا غای گه نه داری بوون)حاجی غفور،حاجی جعفر،مام قادر

ریش سفیدان : صابر اسماعیل زاده و شیخ محمد سلطانی

هنر مندان : رحیم اسماعیل زاده شمشال زنو حیران بیژ

فعالین: سید علی هاشمی،مصطفی معروفی،صابر اسماعیل زاده،حاج جعفر معروفیسید خضر فهیم پور : داروخانه گیاهی

 

منابع: 

برداشت ها ی شخصی

سفر شخصی به روستای گنه دار در دی ماه سال 1393

مصاحبه و گفتگوبا  اهای روستا ی گنه دار

dافته های انترنتی

لغت نامه دهخدا

لغت نامه دکتر محمد معین

دانشنامه ویکیپیدیا

فرهنگ هه نبانه بورینه عبدالرحمن شرفکندی

سوم بهمن ماه سال 1393،  پیرانشهر – محمد فاضل شوکتی

 

به زمزیران خوش آمدید - زمزیران مرجع اطلاعات و نوشته های متعدد در مورد دو شهر پیرانشهر و سردشت است .هر روز به ما سر بزنید ، مارا نقد کنید و پیشهادات خود را برای ما ارسال کنید تا شاهد پر بارتر شدن مطالب این وبلاگ باشید. له ده سپیکی وتاردا، ده‌مهه‌وێ سوپاسی تیکرای هونه ران،ویژه وانان،هه لبه ست وانان،نووسه ران،وه رگیران وهونه رمه ندان بکه م که بی پسانه وه له خزمه ت کلتوور و که له پووری نه ته وه ی کورد دا هه دا ناده ن وژینی خویان ته رخان کردووه بو هه رچی زیاتری گه شانه وه ی ئه ده ب و ویژه ی کورده واری.


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


فعالیت های علمی و پژوهشی
جمعه 5 دی 1393 ساعت 10:54 | بازدید : 826 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

 ما انسانها مثل مداد رنگی هستیم شاید رنگ مورد علا قه یکدیگر نباشیم اما روزی برای کامل کردن نقاشیمان به دنبال همدیگر خواهیم گشت به شرطی که همدیگر را تا حد نابودی نتراشیده باشیم

بررسی عوامل موثر در بروز گسترش تخلفات اداری و روشهای کنترل آن در ادارات دولتی شهرستان پیرانشهر – دانشجو محمد حسینی- راهنما محمد فاضل شوکتی - سال تحصیلی 1388-1387
فرار مغزها – فرشید قدرتی- سال تحصیلی 1388-1387
•بررسی میزان رضایتمندی مردم از شهرداری (بررسی موردی شهرداری پیرانشهر)- محمد طاهر احمدی - راهنما محمد فاضل شوکتی – سال تحصیلی 1389-1390
بررسی تاثیر بازارچه مرزی سردشت بر رفاه مردم منطقه - عبدالله واله - راهنما محمد فاضل شوکتی – سال تحصیلی 1389-1390
بررسی تاثیر سبک های مدیریتی بر رضایت مشتریان از کیفیت محصولات لبنی شرکت لبنی پیران لبن شهرستان پیرانشهر- راهنما محمد فاضل شوکتی - بنفشه زور آور- سال تحصیلی 1389-1390
بررسی عوامل موثر یر رضایت مشتریان (بررسی موردی محصولات لبنی روشناس در شهرستان سردشت)-ب اسمر محمد زاده- راهنما محمد فاضل شوکتی - سال تحصیلی 1389-1390
نقش و تاثیر توسعه کشاورزی بر پیشرفت صنعتی (بررسی موردی کشاورزی در پیرانشهر)- عایشه منصرف- راهنما محمد فاضل شوکتی - سال تحصیلی 1389-1390

نیمسال اول تحصیلی 1390-1391

1. رشته تحصیلی :مدیریت بازرگانی درس تجزیه و تحلیل و طراحی سیستم سازمان مورد مطالعه : اداره امور مالیاتی شهرستان پیرانشهر استاد : شوکتی دانشجو : جمال نصرالهی
پاییز 90
2. تجزیه  و تحلیل بانک سپه پیرانشهر ، راهنما محمد فاضل شوکتی، دانشجو عبدالله بانی ، نیمسال تحصیلی آذر 1390
3. تجزیه  و تحلیل سیستم انبار داری  استاد راهنماجناب آقای محمد فاضل شوکتی تهيه کننده صالح پام رشته مدیریت بازرگانی آذر 1390
4. تجزیه  و تحلیل شرکت سایپا   استاد راهنماجناب آقای محمد فاضل شوکتی تهیه کننده:محمد سید عبدالهی استاد مربوطه :آقای شوکتی آذر ماه
5. موضوع  تحقیق  :تجزیه و تحلیل طراحی سیستم ها و روشها هلال احمر پیرانشهر  استاد راهنما : آقای محمد فاضل شوکتی پژوهشگر : وفا آزموده پاییز 1390

نیمسال دوم 1391-1392

1. موضوع  تحقیق:«تجزيه تحليل طراحي سيستم (راديولوژي)»استاد راهنما :جناب آقاي فاضل شوكتي دانشجو :حبيب سعادت واکبر اسماعیلی بهار 91
2.  تجزیه وتحلیل سازمانی بانک کشاورزی نام ونام خانوادگی دانشجو :انور احمدی فردرس: تجزیه وتحلیل سیستمها وروشها استاد: جناب آقای شوکتی
3. تجزیه  و تحلیل حسابداری اداره پست پیرانشهر ، راهنما محمد فاضل شوکتی، دانشجو آرزو تفاخر، بهار 91 (-)
4. عنوان تحقیق:تجزیه و تحلیل اداره صنعت ، معدن و تجارت پیرانشهر  استاد راهنما:استادشوکتی گردآورنده: بشارت یحیی زاده رشته: مدیریت بازرگانی بهار 91
5. پروژه درس طراحی و تجزیه و تحلیل سیستمها  موضوع پروژه: تجزیه و تحلیل سیستم رادیولوژی مجری پروژه: محمود ابراهیم نژاد نام استاد راهنمای پروژه: جناب آقای محمد فاضل شوکتی
6. موضوع :تجزیه و تحلیل اداره پست استاد راهنما:استاد شوکتی دانشجو: معصومه قادرنژاد بهار 1391
7. تجزیه و تحلیل سیستم شرکت بیمه ایران  استاد مربوطه :  آقای شوکتی تهیه و تنظیم: نادر ولیزاده بهار 1391
8. موضوع تحقیق:تجزیه و تحلیل سازمان هلال احمر بخش داوطلبان کتاب: تجزیه و تحلیل و طراحی سیستم استاد مربوطه: جناب آقای فاضل شوکتی دانشجو: نسرین راش رشته: مدیریت بازرگانی خرداد 1391
9. تجزیه  و تحلیل ایران خودرو پیرانشهر ، راهنما محمد فاضل شوکتی، دانشجو: واحد کردی، نیمسال تحصیلی 1391
10. عنوان تحقیق : تجزیه وتحلیلسیستم ها وروش ها ی بانک صادرات استاد مربوطه: محمد فاضل شوکتی تهیه و تنظیم : یوسف محدثی صادق سال تحصیلی : 1391-1390 

نیمسال تحصیلی 1391-1392
1.تجزیه  و تحلیل شبکه بهداشت و درمان پیرانشهر ، راهنما محمد فاضل شوکتی، دانشجو علی کریمی، نیمسال تحصیلی 1390-1389
2.موضوع پروژه: تجزیه و تحلیل سیستم باغبانی مجری پروژه: آرزو طریقت  جناب آقای محمد فاضل شوکتی
3.عنوان تحقیق:تجزیه و تحلیل سیستم صدور شناسنامه برای افراد بی ورقه درسازمان ثبت احوال ( ثبت واحوال پیرانشهر)استاد راهنما:  استاد محمدفاضل شوکتی
پژوهشگران:عبدالله حمزه آقایی و برهم قران دولتوهرشته:مدیریت بازرگانی«نیم سال اول92-91»
4. تجزیه  و تحلیل سازمان تعاونی روستائی پیرانشهر ، راهنما محمد فاضل شوکتی،دانشجو عصمت پردات، نیمسال تحصیلی 1390-1389
5. عنوان تحقیق : تجزیه وتحلیل سیستم ها وروش ها ی بانک صادرات استاد مربوطه: محمد فاضل شوکتی تهیه و تنظیم : حسن پرورش نیا نیم سال اول 92-91
6. عنوان:تجزیه و تحلیل اداره برق شهرستان پیرانشهراستاد مربوطه:جناب آقای شوکتی دانشجو:دلنیا عزیزی رشته: مدیریت بازرگانی (چندبخشی) نیمسال اول  92-91
7. تجزیه وتحلیل اداره ی ورزش وجوانان پیرانشهر  راهنما محمد فاضل شوکتی، دانشجو راضیه سرخابی، دی ماه 1391
8. موضوع :تجزیه و تحلیل بانک کشاورزی شعبه لاجان استاد راهنما:استاد شوکتی دانشجو:رعنا درویشی سروکانی زمستان 1391
9. موضوع:« تجزیه و تحلیل اداره مالیات»استاد راهنما:آقای شوکتی دانشجو: سیران شیخه بگم قلعه شهرستان پیرانشهر زمستان1391
10. موضوع :تجزیه و تحلیل اداره شهرداری پیرانشهرومراحل صدور پروانه ساختمانی استاد راهنما:استاد محمد فاضل شوکتی دانشجو:سیروان مولودی نیمسال اول 90-91
11. « تجزیه و تحلیل شرکت شیر پاستوریزه پیران لبن پیرانشهر» ، راهنما محمد فاضل شوکتی، دانشجو شکری علی نژاد، نیمسال تحصیلی دی ماه 1391
12. موضـوع:تجزیه تحلیل اداره برق پیرانشهراستاد:آقای محمد فاضل شوکتی دانشجو :فاطمه پشام رشته مدیریت بازرگانی سالتحصیلی 92-91
13. کارورزی شهرداری (بر اساس کتاب تجزیه و تحلیل و طراحی سیستم)استاد راهنما:آقای شوکتی تهیه و تنظیم:فاطمه ختیال بهمن 1391
14. عنوان تحقیق:تجزیه و تحلیل سازمان بیمارستان نام پژوهشگر:فهیمه خضری استاد:آقای شوکتی درس:تجزیه و تحلیل و طراحی سیستم رشته مدیریت بازرگانی
مقطع کارشناسی سال تحصیلی 91
15. عنوان تحقيق:تجزيه وتحليل سازمان تعاوني كاوه نام آناليست:كامل يزدان پناه استاد مربوطه: جناب آقاي محمد فاضل شوكتي نيمسال اول92-91
16. موضوع پروژه عملی درس تجزیه و تحلیل سیستم ها و روش ها تجزیه و تحلیل سیستم انبارداری استاد راهنما:محمد فاضل شوکتی محقق: مراد احمدی پاییز 91
17. پروژه درس طراحی وتجزیه وتحلیل سیستمها  موضوع پروژه: تجزیه وتحلیل سیستم آموزش وپرورش مجری پروژه: معصومه پهلوان استاد راهنما: جناب آقای محمد فاضل شوکتی ،دی ماه 1390
18. موضوع :تجزیه و تحلیل اداره پست استاد راهنما:استاد شوکتی دانشجو: منصور عبدالهی رشته مدیریت بازرگانی زمستان  1391
19. موضوع : تجزیه تحلیل رادیولوژی  تهيه وتنظيم : نورالدین خضرپور استاد: آقای شوکتی رشته مدیریت

سال تحصیلی 1393-1394
1. تجزیه و تحلیل آزمایشگاه بیمارستان امام خمینی پیرانشهر- راهنما :محمد فاضل  شوکتی - دانشجو: لیلا آشناور- سالتحصیلی 93 ـ 94
2. تجزیه و تحلیل کارخانه آسو نور پیرانشهر- راهنما :محمد فاضل  شوکتی دانشجو،سحر شریفی  -  سالتحصیلی 93 ـ 94
3. پروژه عملی تجزیه و تحلیل اداره مسکن و شهرسازی پیرانشهر  -راهنما : محمد فاضل شوکتی ،دانشجو : ابراهیم خضری - سالتحصیلی 93 ـ 94
4. اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی شهرستان پیرانشهر - نام استاد : راهنما :محمد فاضل  شوکتی ،دانشجو:سمیه حسین نژاد سال تحصیلی 93 ـ 94
5. بررسی و تجزیه و تحلیل فعالیتهای کارخانه شیر پیران لبن پیرانشهر  - راهنما : محمد فاضل شوکتی دانشجو  : سمیعه خالط بیگم قلعه  سال تحصیلی 93 ـ 94
6. تجزیه و تحلیل اداره پست اداره پست پیرانشهر- راهنما : محمد فاضل شوکتی ،دانشجو  نام: یوسف حسین پور - سال تحصیلی 93 ـ94

 

 

بررسی عوامل موثر در بروز و گسترش تخلفات اداری و روش های کنترل آن در ادارات دولتی

کلید واژه:     فساد اداری، ادارات دولتی، شهرستان پیرانشهر
نویسنده(گان):     سید محمد حسینی
منبع:     ارسالی کاربران
موضوع:     پیرامون مدیریت
دسته:     مقالات متفرقه
سال انتشار:     1388
چکیده:
هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثر در بروز و گسترش تخلفات اداری و روش های کنترل آن در ادارات دولتی شهرستان پیرانشهر بود. که به روش توصیفی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق کارمندان ادارات دولتی شهرستان پیرانشهر می باشند که از بین آنها تعداد 120 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه معتبر خداداد حسینی و فرهادی نژاد (1380) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر شاخص های آمار توصیفی از آزمون های آماری دو جمله ای و فریدمن نیز استفاده شد. نتایج نشان داد که بین وضعیت اقتصادی کارکنان، ویژگی های سازمانی، ویژگی های فرهنگی، کمیت و کیفیت قوانین ،ویژگی های فردی کارکنان و بروز و گسترش فساد اداری در ادارات دولتی شهرستان پیرانشهر ارتباط وجود دارد(05/0 >(P. همچنین در بین روش های کنترل فساد اداری نیز افزایش حقوق کارکنان (34/8)، جلوگیری از فساد استخدامی(87/7)، برقراری سیستم های کنترل مالی کارآمد (65/6) به ترتیب بیشترین اهمیت را به خود اختصاص دادند (05/0p<).

 

به زمزیران خوش آمدید - زمزیران مرجع اطلاعات و نوشته های متعدد در مورد دو شهر پیرانشهر و سردشت است .هر روز به ما سر بزنید ، مارا نقد کنید و پیشهادات خود را برای ما ارسال کنید تا شاهد پر بارتر شدن مطالب این وبلاگ باشید. له ده سپیکی وتاردا، ده‌مهه‌وێ سوپاسی تیکرای هونه ران،ویژه وانان،هه لبه ست وانان،نووسه ران،وه رگیران وهونه رمه ندان بکه م که بی پسانه وه له خزمه ت کلتوور و که له پووری نه ته وه ی کورد دا هه دا ناده ن وژینی خویان ته رخان کردووه بو هه رچی زیاتری گه شانه وه ی ئه ده ب و ویژه ی کورده واری.

|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


امین شاعر مثنوی سرای سردشتی
شنبه 10 آبان 1393 ساعت 19:24 | بازدید : 805 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

 

 محمد امین امینیان
محمد امین امینیان زندگی خود را بازگو میکند: شاعر و نویسند سردشتی مثنوی سرای حاج محمد امین امینیان مشهور به امین
شاعر و ادیب و نویسنده سردشتی در هفتاد سالگی گوشه هائی از زندگی خود را برای زمزیران بازگو می کند
متولد 07/09/1329 در روستای گرویس از توابع دهستان آلان سرشت در سال 1347 ازدواج نموده و دارای 5 فرزند فرزند می باشد ایشان اظهار می دارند بیش از 14 اثر تدوین نموده که از این 14 مورد 10 عنوان انتشار و چها ر بیش از 14 اثر از ایشان منتشر شده است
شیخ عبدا لرئوف نقشبندی از عارفان و نویسندگان سردشت معتقد است :آثار حاج ملا محمد امین امینیان در نوع خود بی نظیر است  و شاید در این زمینه اولین شاعری باشد که به زبان  کردی با شعر و هنر کردی به این توضیح و تشریح قلم برداشته و به شناسائی مام میهن در قالب نظم مثنوی پرداخته است .این شاعر پرتوان،باایمان و بی نشان در منطقه آلان که از دیر باز سرزمین دانشوران بوده بهبه تحریر آثار خود پرداخته است
اقای امینیان در روستای گرویس جزو بلوک آلان سردشت در عهد ستم شاهی پهلوی به دنیا آمد ، گرویس دهکده ای است مشرف بر زاب صغیر ، درآلان شرقی و در حدود هفتاد خانوار می باشد و به وفور انار و انجیر و در این روستا یافت می شود، و همسایه مزار پیر معروف به شیخه سور است که آن ذاتی بابرکت به نام ملا الیاس کبیر ، زبانزد برنا و پیر است : در اواخر سده نهم هجری قمری بدنیا آمده و در سال هزارم هجری منطبق با ابجدیت کلمه « شیخ من» دار فانی را وداع گغته است.
روستای مذکور محل سکونت بایزید دوم ، پارسای قرن بیستم حاج احمد حافی است که به حق می توان گفت این عارف آگاه و سالک الی الله ِبشر حافی ثانی بوده است .
آقای امینیان زندگی ابتدائیش با کسب و کار کشاورزی  و شبانی و هیزم کشی در معاونت اعضای خانواده اش شروع شده و در سال 1338 هجری شمسی بنا به تصویب و صلاحدید پدرش روستا را ترک و بطرف شهر سردشت کوچ و نقل مکان می نمایند.و در آنجا نیز طبق روال قبلی به کوشش و تلاش جهت حرکت چرخ معاش ادامه می دهند ، مع هذا هیچگاه تا به حال که در مغازه خود به کسابت و فروش سروکار داند ، کتاب را رها نکرده و فراغت و استراحت خود را در اغوش کتاب و مطالعه انجام داده است.در همان عنفوان جوانی از ترس سربازی برای رژیم منحوس پهلوی و از ظلم و ستم ژاندارم و حکومت مطلق سر کار استوار در منطقه رنج می کشید.
نامبرده فرزند برومند مرحوم حاج عبدالله گرویسی است که در سال 1327 از مادرش حلیمه خانم دختر صوفی عبدالله بیژوه ای و پدرش از تیره و تبار مام الیان از خانواده دیانت و کسابت و تقوا و پارسایی به دنیا آمده و لقب شعری و تخلص غزلیش را از نام خود « امین» گرفته و به تقلید از نیاکان پیشین به خوشه چینی  از خرمن کمالات ارباب علم و دین پرداخته که با استعدادی که داشته به اندوخته مناسبی دست یافته است .ایشان با الهام گیری از قدرت حافظه ای که داشته اند و مطالعه مستمر و بی وقفه که انجام داده اند بر قصاید و اشعار خیلی از شاعران کلاسیک و نو آگاهی پیدا کرده و سرمایه و دست مایه ای در این زمینه بدست آورده است که توانسته نظم و نثر آثارش پایه ریزی کند.
توانائی امین در وصف طبیعت و ستایش باغ و چمن و دشت و دمن و ساختن مضامین شاعرانه در لباس تشبیهات و کلمات دلنشین و روشن و آشکار و محسوس می باشد.
تیز هوشی و زود یابی ایشان ار اینجا نما یان می شود و تصدیق می گردد که نامبرده بدون استاد و رفتن به کلاس ، خواندن و نوشتن را فرا گرفته و با آنکه در هیچ حجره یا حوزه ای در محضر استادی به زانوی طلبگی ننشسته و مدرسه نرفته و با آنکه کلاسی رسم  ندیده و نرفته اند ، بلکه بیشتر اندوخته های خود را از طریق مطالعات و احیانا از راه پرس و جو از از اساتید محلی مانند شیخ ملا علی نقشبندی در بیژوه، و مرحوم استاد ملا علی محمودی در سردشت و ملا صالح مراغان در دکان و گاهگاهی در طی برخی نشت و برخاست ها با جناب  مرحوم شیخ عبدالرئوف نقشبندی صورت گرفته و در خلال فرصت های فراغت خود توانسته است قدر وقت خود را بشناسد و عمر گرانبهای خود را مفت و مجانی از دست ندهد ، ایشان با و جود اینکه جزو کسبه می با شند و روزانه در محل کسب خود به مشغول به شغل چائی فروشی است تفسیر نمونه  به تعداد 27 جلد، تفسیر مراغی ده جلد و کتاب شرح مثنوی محمد تقی جعفر پانزده جلد و تفسیر نامی هفت جلد تا آخر مطالعه نماید ، بدینسان فراورده ای برای خود فراهم آورده ه اشعار آبدار،او در طول آثارش معجونی است از تاریخ و جغرافیای سردشت و منطقه
غذاهای مورد علاقه :
 فروجاو (با گوشت مرغ محلی) _کفته ، شامی کباب
موضوعات مورد علاقه برای مطالعه:
بیشتر کتابهایمذهبی و ادبی و تاریخی در مورد کردستان
دو ستان و افراد مورد علا قه شاعر و نویسند ه درکردستان  ایران :
مریوان :  ماموستا مردوخی
سقز :   ماموستا ملا محمد امامی - ملا صابر سرشیوی
بوکان:  امین گریکلانی- مامو ستا آسو
مهاباد :  احمد قاضی   -  ملا حسین گرژی، نجم الدین انیسی
اشنویه : ملا حسین شیخانی- ملا رحمان
پیرانشهر :  خالد سلیمان زاده (اویندار )– محی الدین برشان
سردشت :  ملا رسول عطوفی و عثمان ایزد پناه
بانه :  ایوب حسینی معرو ف به( سوران حسینی)، کریم دافعی، جلال رئوفی
از نویسندگان و شاعران معاصر کدام را  بیشتر می پسندید :
 ماموسنا هژار شرفکندی  ،  ملا کریم فدایی     ملا کریم نامی (مدرس)
تلخ ترین حادثه زندگی شما:
 زندانی شدن دو پسر ایشان در سال 1391
شیرین ترین حادثه زندگی شما :
 ازدواج در دوران جوانی  و داشتن فرزندان سالم
محبوب ترین افراد  نزد شما :
 ماموستا شیخ رئوف نقشبندی  ،  ماموستا ملا احمد سلیمانی (نجیبی)
کدام اثرتان را بیشتر می پسندید :
 گه شتی کردستان بخاطر اینکه در جریان نوشتن ان به جا های متفاوت کردستان سفر نموده و با دوستان فراوانی در شهرهای کردستان ارتباط داشته ام  آن جاهای متفاوت کردستان و دوستان را دیده ام  و از این سفرها خاطرات خوبی دارن .و کتاب تجوید قرآن بخاطر اینکه موضوعی قرآنی دارد.
نظر کلی شما در رابطه با نویسندگان و شاعران سردشت :
 بنظر م شاعر کسی است که اثر تدوین شده چاپ شده یا چاپ نشده داشته باشد ، با  و یا چند شعر سروده شده توسط  یک نفر نمی توان فردی را شاعر نامید

از محیط فرهنگی سردشت راضی هستید ، در صورت راضی یا ناراضی بودن چه پیشنهادی برای بهتر شدن این فضا دارید :
از طبیعت  و مردم سردشت خیلی راضی هستم و مردم را دوست دارم فقط اخیرا افرادی دست به معاملات نامشروع زده اند که این مو ضوع قلبم را آزار می دهد.
نویسندگان محبو ب شما :
دکتر یوسف قرضاوی ،استاد هژار شرفمندی ،ملا کریم مدرس
بهترین کتابی که خوانده اید :
کتابهای ملا کریم مدرس ،کتابهای دکتر یوسف قرضاوی ،کتابهای استا هژار شرفکندی
باثرات در حال تدوین تان معرفی نمائید
•    پند و ئاموژ گا ریه کانی قورئانی پیروز  
•    قصیده ای 300 بیتی در مورد بهار سروده ام برای هر بیت یک بینت بنویسم
•    له با ره ی هو به و هه واری کوردی


اثرات تدوین شده حاج محمد امین امینیان (امین):
1.    به هه شتی کوردستان (شعر)     منتشر شده (این کتاب چون « نان و حلوا ی » شیخ بهایی یا کتاب « نان و ماست» حدود چهار هزار بیت منظوم می باشد ،که در طی آن شاعر به گشت و گذار در هفت شهرستان غرب کردستان کشور ایران ، پرداخته است (سردشت،خانه،اشنویه،مهاباد،بوکان،سقز،بانه)
2.    گه شتی کوردستان ( شعر)   منتشر شده
3.    تجویدی قورئانی کریم (نثر)
4.    که شکولی عه دا له ت  (نثر)
5.    پی پیچه ی سواران(شعر)
6.    پوخته یک له میژوی کوردستان (نثر)
7.    خه ره وین (نثر)     منتشر شده
8.    ئاسوی ئه ده ب(شعر)
9.    خورجینی ئه وین (شعر)
10.    دیاری بو هو گرانی قورئان(شعر)
11.    ناوه پیرو زه کانی خوای مه زن (شیعر)
12.    شیعر له سه په ر توکی دیمه نه جوا نه کانی سه رده شت(شیعر)
13.    آیت الکرسی (نثر)
14.    شرح و ترجمه بوستان سعدی ( نثر)  منتشر نشده

در تهیه و تدوین این مطالب از منابع زیر استفاده شده است
گفتگوی حضوری با حاج ماموستا محمد امین امینیان
نوشته های ایشان از جمله مقدمه کتابهای  به هه شتی کوردستان و    گه شتی کوردستان

محمد فاضل شوکتی -  هشتم آبان ماه سال1393

توجه : خواهشمند است در نقل مطالب و عکسهای ، این وبلاگ منبع را قید نمائید :ذکر منبع علاوه بر آنکه رعایت اخلاق حرفه‌یی است، مسوولیت صحت مطالب را نیز بر دوش منبع آن می‌اندازد، ضمن اینکه ذکر منبع حتما باید در بازانتشار اخبار اختصاصی رسانه‌های دیگر نیز رعایت شود؛ زیرا حاصل تلاش، کار و بینش تهیه کننده آن مطلب است.

به زمزیران خوش آمدید - زمزیران مرجع اطلاعات و نوشته های متعدد در مورد دو شهر پیرانشهر و سردشت است .هر روز به ما سر بزنید ، مارا نقد کنید و پیشهادات خود را برای ما ارسال کنید تا شاهد پر بارتر شدن مطالب این وبلاگ باشید. له ده سپیکی وتاردا، ده‌مهه‌وێ سوپاسی تیکرای هونه ران،ویژه وانان،هه لبه ست وانان،نووسه ران،وه رگیران وهونه رمه ندان بکه م که بی پسانه وه له خزمه ت کلتوور و که له پووری نه ته وه ی کورد دا هه دا ناده ن وژینی خویان ته رخان کردووه بو هه رچی زیاتری گه شانه وه ی ئه ده ب و ویژه ی کورده واری.


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


غذا های محلی سردشت
سه شنبه 4 شهريور 1393 ساعت 19:15 | بازدید : 2914 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

غذاهای محلی سردشت :

دورون.دو کشک.سه نگه سیر.پیره زال(شورباو پنیر).که شکه ک.براسولغان.شلکینه.به ربه سیل.له په برینج.قه بولی.مزراویلکه "هیلکه به ترش" (پیاز +روغن+تخم مرغ).ترخینه.برویش.ساور.سه ر به زیره(ماش+روغن+ ....جوجکاو"پیره زال".نانه ره قه (نا+نعنا+روغن+.پنیری سور کراوه "پنیر سرخ کرده".شیر برینج "شیر برنج".دلمه.سه نگه سیر"سنگه سیر".کاردو پلاو.پنیراو.کنگر ماست.گیا برژیوه.پلاو دوکلیو.شورباو پنیر.خرماو هیلکه.گارگ سورکراوه.قیصی و رون.گه نمه کوتاو.دورون.پلاو هه رشته.شورباو کارگ.کنگرو رون.شورباو باد سرمه.مترونجه.شورباو اسرلک.شورباو ترش با کدو.له په و برینج (دستخور لپه با برنج).شورباو هلکه به کوراده ی.قاورمه.دوکلیو.هه لوا.یتیمچه.نیسکینه.ماشینه.شورباو کفته.ئه سپه ناغ.پیره زال.پشمک.گه نمه کوتاو.کلم به ترش.کاردو گه نمه کوتاو.برویش.بودراو.به ر به سیل.بورانی.پلو ساوار.ترخینه.سه نگه سیر.دوکلیو.سه روو پی.ئاشی که شکی.قوبوولی.گیلاخه.کارگ.کاله جوش.که شکه ک.که له م   به ترش.که لانه.که نگه ر.شورباو.ماشینه.میوانی.نیسکینه.هه رشته پلاو.هه لیماو.هیلکه و رونی دووشاو.هه لوا

به زمزیران خوش آمدید - زمزیران مرجع اطلاعات و نوشته های متعدد در مورد دو شهر پیرانشهر و سردشت است .هر روز به ما سر بزنید ، مارا نقد کنید و پیشهادات خود را برای ما ارسال کنید تا شاهد پر بارتر شدن مطالب این وبلاگ باشید. له ده سپیکی وتاردا، ده‌مهه‌وێ سوپاسی تیکرای هونه ران،ویژه وانان،هه لبه ست وانان،نووسه ران،وه رگیران وهونه رمه ندان بکه م که بی پسانه وه له خزمه ت کلتوور و که له پووری نه ته وه ی کورد دا هه دا ناده ن وژینی خویان ته رخان کردووه بو هه رچی زیاتری گه شانه وه ی ئه ده ب و ویژه ی کورده واری.
موضوعات مرتبط: پژوهش ها , غذا های محلی , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


شمه ای از زندگانی ماموستا عبدالله قاسمیانی
جمعه 24 مرداد 1393 ساعت 10:8 | بازدید : 696 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

شمه ای از زندکی ماموستا عبدالله قاسمیانی

به قلم محمد فاضل شوکتی

مرحوم استاد ماموستا عبدالله قاسمیانی در سال 21/01/1304شمسی در یک خانواده روحانی متولد شد. انمرحوم در زمان طفولیت و نوجوانیدر نزد علما محلی مانند حاج ملا عزیز واعظی ،و ماموستاسید هاشم  و ماموستا ملا عثمان کتابهای اولیه را خواند و چون به سن جوانی رسید مانند سایر طلاب دینی نزد علمای فاضل انزمان کسب تحصیل نمود . در سال 1328 و نزد علمای طراز اول مانندآقای مجدی در مهاباد و ایرین در سسندج به تحصیل ژرداخت در سال 1339 در دانشکده حقوق دانشگاه تهران ثبت نام و به تحصیل می پردازد استادان دانشگاه تهران  فراست و قدرت درک  و شایستگی او را در می یابند و در ظرف مدت سه سال لیسانس حقوق را از دانشکده حقوق دانشگاه تهران اخذ می نماید وایشان در طول ایام زندگی از دوران سخت زندگی دانشجوئی یاد می نمودندکه با مشکلات ز

یادی زندگی را گذرانده است و به سختی موفق به تهیه کرایه منزل و پرداخت هزینه آب و برق و بوده اند .در سال 1324 پس از مراجعت به سردشت در آموزش و پرورش استخدام می شود .و در اثنا ی خدمت ایشان از طرف ریاست آموزش و پرورش مها باد و دانشگاه تبریز دعوت به تدریس می شوند  و ایشان به دلیل علا قه وافری که به خد مت به همشهریان   در زادگاهش  خود  شهر سردشت داشتند این پیشنها دها را قبول نمی نمایند.و از طرفی قضاوت امور محلی و امام جمعه و جماعت مسجد جامع سردشت می شوند و اولین امام جمعه بعد از اننقلاب بودند.

ایشان در تاریخ 29/07/1370  در شهر سردشت دعوت حق را لبیک گفته و در گورستان شهر خود سردشت به خا ک سپرده می شوند.

در حال حاضر مسجدی در محله دار بروی سردشت که  زمین آن از طرف روانشاد به مسجد اهدا شده  بنام ایشان نام گذاری شده است

حاج مصطفی نقیب در کتاب یا دها و خا طره ها در خصو ص انگیزه ادامه تحصیل خود اینگونه نقل می کند :
بسم الله :اکنون که تاریخ روز 29/02/1338 است بتائید خدا تصمیم گرفتم ک تا مدت 10 سال دیگر بدریافت در جه لیسانس در یکی از رشته های متداول نائل آیم و اگر این تصمیم اجرا نشد بهر کسی اجازه می هم که مرا یک فرد بی عرضه خطاب نماید و هرگونه اهانت را مستحقم.اموزگار دبستانهای سردشت دارای کارنامه کلاس سوم دبیرستان ،مصطفی نقیب  - امضا
اصل نامه را به آقای قاسمیانی دادم ،  او هم در در ذیل آن نوشت : صحت مراتب فوق و خط و امضای اقای نقیبی را گواهی می نمایم  - امضا قاسمیانی و آنرا به نام یک سند مهم برداشت و نزد خود نگهداشت 

بعد از نه سال آقای نقیب موفق به دریافت دانشنامه لیسانس می شود و ماموستا قاسمیانی ضمن  اظهار خوشحالی و تبریک   دست نوشته فوق را که  مانند سندی  نزد خود نگه داشته بود  برای آقای نقیب  ارسال و این شعر را می سراید و برای ایشان می فرستد : 

 ای نقیب که سالهای دراز
بودیم نور چشم و منشی راز
با مودت سلام ما پذیر
نشوی از نصیحتم دلگیر
در پی علم و فضل و دانش باش
منزور از ارازل و اوباش
ما بلطف و بحیله و تشویق
رهبرت بوده ایم تا توفیق
مدرک زنده بین که تقدیم است
در خور اهل فضل و تکریم است

بارک الله که چون رجال دلیر
وعد ه معمول گشت بی تقصیر
هر که بی عرضه خواندت الان
نیست در زمره جوانمردان
رادی مردی مستطاب و بصیر
گوی سبقت ربودی با تدبیر
چون سند گشته فاسد و مردود
راه بی عرضگی شده مسدود
پس فرستادمت که چون مردان
باز باشی پی جوانمردان
از کتاب و رجال ارزنده
همدمان بصیر و جوینده
بهره گیرند مردمان خبیر
تا بهر دانشی شوند بصیر
ارتجال نوشته ایم نقیب
بحبیب است نامه نه به رقیب

 

برای تهیه این مطلب از منابع زیر استفاده شده است :
کتاب گلزار شا عران و دیدار صالحان : تالیف عبدالرحمن عطاری
کتاب یاد ها و خاطره ها  نوشته  : حاج مصطفی نقیب

 

توجه : خواهشمند است در نقل مطالب و عکسهای ، این وبلاگ منبع را قید نمائید :ذکر منبع علاوه بر آنکه رعایت اخلاق حرفه‌یی است، مسوولیت صحت مطالب را نیز بر دوش منبع آن می‌اندازد، ضمن اینکه ذکر منبع حتما باید در بازانتشار اخبار اختصاصی رسانه‌های دیگر نیز رعایت شود؛ زیرا حاصل تلاش، کار و بینش تهیه کننده آن مطلب است.

به زمزیران خوش آمدید - زمزیران مرجع اطلاعات و نوشته های متعدد در مورد دو شهر پیرانشهر و سردشت است .هر روز به ما سر بزنید ، مارا نقد کنید و پیشهادات خود را برای ما ارسال کنید تا شاهد پر بارتر شدن مطالب این وبلاگ باشید. له ده سپیکی وتاردا، ده‌مهه‌وێ سوپاسی تیکرای هونه ران،ویژه وانان،هه لبه ست وانان،نووسه ران،وه رگیران وهونه رمه ندان بکه م که بی پسانه وه له خزمه ت کلتوور و که له پووری نه ته وه ی کورد دا هه دا ناده ن وژینی خویان ته رخان کردووه بو هه رچی زیاتری گه شانه وه ی ئه ده ب و ویژه ی کورده واری.

موضوعات مرتبط: پژوهش ها , مقالات , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


درباره اولین های پیرانشهر چه می دانیم؟
جمعه 30 خرداد 1393 ساعت 11:59 | بازدید : 2547 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

 

 

در باره اولین های پیرانشهر چه می دانیم ؟

 محمد فاضل شوکتی

ملتی که عزت خود را فراموش کند به خواب سنگین می رود . و ملت در خواب کاملا بی آزار می شود

وظیفه تاریخ به همین مختصر یعنی نقل و ضبط وقایع منحصر نیست  . وظیفه دیگری برای خوانندگان تاریخ و نه خود تاریخ قائل شده اند و آن تجربه اندوزی از حوادث است  به این معنی که دوباره کاریهای گذشته از بین برود،در واقع همه قبول دارند که مقصود از علم تاریخ پند و اعتبار است.و به قول مورخی غرض از تاریخ آگاهی از احوال گذشتگان و فایده آن پند یافتن و به دست آوردن تجربه به وسیله آگاهی بر تغییرات زمان ودر واقع عمر دوباره است این تعریفها شاید اهمیت تاریخ را تا حدودی روشن کند ،اما باز جوابگوی این ایراد نیست که در این روزگار علم و دانش که هر لحظه اش برای ملتها گرانبها ست نباید هفته ای چند ساعت وقت را بر ای خواندن تاریخ  از بین ییریم.اگر هم هدف تاریخ را آگاهی از روزگار گذشتگان بدانیم خیلی خواهند گفت بسیاری از گفته هایی که به نام تاریخ گفته می شود با حقیقت جور در نمی آید وامروز جز اینکه وسیله ایراد و سرگرمی این و آن باشد چیز دیگری نیست.اما همه اشکالاتی که  برشمردیم ارزش تاریخ را از بین نمی برد .رسالتی که تاریخ به عهده دارد بسیار بالاتر از اینهاست.

"تاریخ تنها مایه سرگرمی ملتها نیست.تاریخ سازنده ملتهاست.".

تاریخ تنها یاد بعضی زد و خوردها و شیوه زندگی پادشاهان نیست.آنچه در یک سرزمین می گذردهمه پیکره های تاریخ هستند:دین-مذهب-موسیقی-سیستم کشاورزی- آداب و رسوم-خلقیات و روحیات و ....ریشه تاریخ بر آنست که از فراز همه این رویدادها بر سرزمینی می نگرد و با بخشیدن نیرو وسرمایه –همچون اشعه آفتاب-مردم سرزمینی را نیرو و توانایی می بخشدتا زندگی داشته باشند و بسازند و بخورند و بخورانند و گلیم خود را از آب بکشند.این تاریخ است که مردمان را دگرگون می کند و دگرگونیها را سیر آب می کند ودرس عبرت به بندگان می بخشد.همه گفته های بالا این برهان های ریشه ای برای خواندن تاریخ را بیان میکند .تاریخ را از جهات گوناگون مورد بررسی قرار دهیم.وبه تاریخ به دید تعصب نگاه نکنیم چه بسا بسیاری از رویدادها آن گونه که می خوانیم نباشد ویا دست کم ریزه کاریهایش آن نباشد که میخوانیم و می شنویم.

این را هم بدانیم تاریخ هر چه باشد خواندنش ما را سر شوق می آورد و در سکوت شبها نکته های نغزش چه بسا افسانه ای بیش هم نباشد چراغی فرا رویمان می گذارد.

ملتی که تاریخ گذشتگان و اسباب ترقی و تنزل خود را نداند کودکی را ماند که پدر و مادر خود را نشناسد

اگر انسانی تاریخ یا گذشته خود را بیاد نیاورد بدین معنی استکه هیچ آموزه ای از گذشته در سر ندارد؛  بنابراین در هر سن و سالی که باشد بسیار کودکانه تر از آن رفتار میکند. چنین انسانهائی را در جامعه عقب مانده ذهنی و یا حتی دیوانه مینامند.

حال در یک مقایسه ساده و روشن باید گفت آن کشور و مردمی هم که از گذشته یا تاریخ خود اطلاعی ندارند و یا دانش اندک و ناقصی دارند، دچار همین حالت شده اند.

دولتهای   جهان  تماما حکومت کرده  و فرهنگ میسازند تا از آن به نفع خود استفاده کنند: ولیکن ما از تاریخ پر افتخار خود بی اطلاعیم ، نه تنها خود به ثبت و ضبط تاریخ نیاکان اقدام نمی کنیم به کسانی هم که به این مهم می پردازند می خندیم !!!!!!

ملتی که عزت خود را فراموش کند به خواب سنگین می رود . و ملت در خواب کاملا بی آزار می شود .

پس بخوانید و بدانید و بنویسید یا به کسانی که به جای شما می نویسند کمک کنید نوشته هایشان را نقد کنید و خوشان  را تخریب نکنید .همین و بس  ...............

فرزندان ما از تاریخ این دیار باید بدانند .                      

اولین های پیرانشهر

در مورد شهر تان چه اطلاعاتی دارید؟

تا چه اندازه ای از تاریخ و گذشته پیرانشهر مطلع هستید ؟

اولین شهر دار پیرانشهر ملا سید عبدالله محمودی   .

اولین رئیس اداره آموزش و پرورش  پیرانشهر (نمایندگی آموزش و پرورش) آقای کاک آقا زاده (مهابادی)   .

اولین رئیس آموزش و پرورش بومی عبدالرحیم بهزادی

اولین رئیس ثبت احوال : خلیل معروفیانی معروف به میرزا خلیل

اولین فرماندار پیرانشهر آقای طهماسبی

اولین پزشک بومی دکتر سید علی سید احمدی

اولین راننده اتوبوس پیرانشهر محمد بهزاد

اولین مدرسه تاسیس شده در پیرانشهر مدرسه وفائی

اولین مسجد تاسیس شده در پیرانشهر مسجد جامع

اولین گاراژ  مسافر بری  میر حبیب

اولین گاراژ باربری: علی بهزادی

اولین زن عضو شورای شهر : خانم فاطمه بهزاد

اولین مرد  عضو شورای شهر میرزا علی بازیان

اولین سینما توسط آقای ستار زاده که بهائی بود تاسیس شد

اولین روستای دارای برق روستای گزگسک  پیران(گزگسکی شیخی)

اولین دفتر خانه اسناد رسمی پیرانشهر دفتر خانه ازدواج و طلاق شماره 10 مرز خانه (قاضی محمد ملا احمد زاده)

اولین معلم زن : خانم مریم حبیب پناه اهل اشنویه

اولین مهندس : مهندس فتاح عزیز اقدم

اولین امام جمعه قبل از ملا دو نخور( ماموستا ملا احمد سلیمی): ------------

اولین معلمین پیرانشهر:مصطفی رحیم زاده

اولین دندانساز پیرانشهر: رحمن آسمند

اولین رنگ رز (نقاش) پیرانشهر: رستمی از اهالی آذری  نقده مقیم پیرانشهر

اولین نانواخانه واقع در پادگان پسوه نانوائی دریائی

اولین نانواخانه شهر پیرانشهر : واقع در خیابان امام آذر ، عثمانی

اولین عکاس پیرانشهر : شاهرخ برقی بهائی (عکاسی ساکو)

اولین حلبی ساز پیرانشهر: استاد قادر جلالی (مهابادی)

اولین لحاف دوز پیرانشهر:عبدالله مجرومی

اولین تزریقات و پانسمان پیرانشهر: میرزا علی میرزائی مشهور به علی آقا

اولین تزریقات و پانسمان بومی  پیرانشهر: خدر میوژ

مسن ترین ورزشکار پیرانشهر و ایران : عبدالله ریواز

اولین بخشدار پیرانشهر : آقای سپهر

اولین آسیاب (ئاشی ئاوری) پیرانشهر :  ئاشی حاجی سید شامه (سید شامه سید احمدی)به آدرس ، خیابان سید قطب شرقی فعلی

اولین خیابان پیرانشهر خیابان پهلوی (امام ره فعلی)

اولین شرکت نفت پیرانشهر : میرزا حسن رحیم زاده

اولین خیاط کت شلوار دوز پیرانشهر : میرزا حسن شریف زاده

اولین کتابفروشی پیرانشهر: محمد رضا افشاری (آذری)

اولین عریضه نویس پیرانشهر : میرزا قاسم اوطمیشی

مالکین پیرانشهر : مرحوم کاک حسن قادری – مرحوم کاک محمود قادری – مرحوم کاک مامند بیرکانی)

محله های قدیمی پیرانشهر:

پیاوه قسه خوشه کان : کاک عباسی گلک، عبدالله توتن،

اعضای انجمن شهرسال ------------  : ( سید محمد مرادی -  میر قاسم غیبی)

 

اعضای شورای اصناف سال 1347

قاضی محمد ملا احمد زاده

میرزا علی بازیان

حسن نوری

 

اولین شورای اجتماعی شهر پیرانشهر قبل از سقوط حکومت پهلوی سال 1357:

اولین شورای اجتماعی شهر پیرانشهر قبل از سقوط حکومت پهلوی سال 1357 از 22 نفر تشکیل یافته بود که نمایند ه کلیه طبقات اجتماعی در آن عضویت داشتند :

دو نفر روحانی: ملا کریم نمنجه   - ملا حسینی هنگوه

دو نفر کارگر : عبدالله ریواز  - مام شریف سوغانلو

دو نفر کارمند : کریم کریم زاده – رزگار کمالی زاده

دو نفر برادران اهل تشیع ساکن پیرانشهر

دو نفر دانش آموز:

دو نفر بازاری :

دو نفر خانم :

دو نفر معلم :

 

اعضای اولین دور شورای اسلامی شهر پیرانشهر:

عبدالله ریواز

سید رحمن محمودی

رحمن اسماعیلی

حسن قریشی

فاطمه رنجبر

 

 این مقاله مرتب بروز می شود لذا  ، اگر در مواردی اطلاعات اشتباهی  قید شده آنرا به طریق ممکن تذکر دهید و  مواردیاز قلم اقتاده ا را طلاع دهید.

 لازم است  در نقل مطالب و عکسهای ، این وبلاگ  منبع را قید نمائید :ذکر منبع علاوه بر آنکه رعایت اخلاق حرفه‌یی است، مسوولیت صحت مطالب را نیز بر دوش منبع آن می‌اندازد، ضمن اینکه ذکر منبع حتما باید در بازانتشار اخبار اختصاصی رسانه‌های دیگر نیز رعایت شود؛ زیرا حاصل تلاش، کار و بینش تهیه کننده آن مطلب است.

 

به زمزیران خوش آمدید - زمزیران مرجع اطلاعات و نوشته های متعدد در مورد دو شهر پیرانشهر و سردشت است .هر روز به ما سر بزنید ، مارا نقد کنید و پیشهادات خود را برای ما ارسال کنید تا شاهد پر بارتر شدن مطالب این وبلاگ باشید. له ده سپیکی وتاردا، ده‌مهه‌وێ سوپاسی تیکرای هونه ران،ویژه وانان،هه لبه ست وانان،نووسه ران،وه رگیران وهونه رمه ندان بکه م که بی پسانه وه له خزمه ت کلتوور و که له پووری نه ته وه ی کورد دا هه دا ناده ن وژینی خویان ته رخان کردووه بو هه رچی زیاتری گه شانه وه ی ئه ده ب و ویژه ی کورده واری.

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


پژوهشی پیرامون وجه تسمیه شهر سردشت
سه شنبه 23 ارديبهشت 1393 ساعت 15:24 | بازدید : 706 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

 پژوهشی پیرامون وجه تسمیه شهر سردشت:

به قلم : محمد فاضل شوکتی

 

 

انسان در پيرامون خود، با اسامي اشخاص، مکان ها، حيوانات، نباتات، اشيا و غيره سروکار دارد که علت نامگذاري (وجه تسميه) بسياري از اين اسم ها بر او پوشيده است. يکي از مسايلي که ذهن کنجکاو بشر را به خود مشغول کرده است، يافتن ارتباط حقيقي بين اسم و مسمي است. وجه تسميه در متون ادبي و به ويژه متون عرفاني، کاربرد فراواني دارد. از آنجا که شاعران و نويسندگان عارف مسلک با ديدگاه متفاوت از ديگران به پيرامون خود مي نگرند، خلاقيت و هنرآفريني آنان در استفاده از وجه تسميه اسامي هم بي نظير است. مسلم است که شناخت اشکال گوناگون وجه تسميه، کمک شاياني به درک حقایق تاریخی  خواهد کرد؛ به همين منظور، اين مقاله و بطور اخص در  مورد واژه سردشت  پرداخته  است.تاریخ نویسان و محققین  چگونه با استفاده از ابزار وجه تسميه که برخي جنبه افسانه و خرافه نيز دارد، براي بيان کشف نهفته های گذشتگان  سود جسته اند؟

ریشه‌شناسی (به انگلیسی: Etymology) یا علم اشتقاق: علم مطالعهٔ تاریخی واژه‌ها می‌باشد. مسائلی مانند اینکه چه موقع وارد زبانی شده‌اند، از چه منبعی وارد شده‌اند و اینکه در طول زمان چه تغییری در ساختار (فرم) و معنای آنها ایجاد شده‌است، در این حیطه بررسی می‌گردد.

واژه‌شناسی

ریشه‌شناسی را در زبان فرانسوی «اتیمولوژی» می‌گویند. اتیمولوژی واژه‌ای است یونانی که از راه زبان لاتین به زبان فرانسوی راه یافته‌است. در یونانی باستان اتیمولوژی به معنی «شناخت اتیمون (Etymon)» و اتیمون به معنی «معنی حقیقی واژه» بوده‌است.در زبان تازی فقه الغه نامیده می شود[ابوالقاسمی م. ریشه‌شناسی (اتیمولوژی). تهران. ققنوس. چاپ‌چهارم. ۱۳۸۹. ص ۱۱] احمد فردید از معادل «علم الاسماء» برای آن استفاده کرده‌است.

تاریخچه

علمای قدیم در نوشته‌های خود گاهی با ذکر «وجه تسمیه» و «وجه اشتقاق» به شرح واژه‌ها می‌پرداختند. مقصود علمای قدیم از وجه تسمیه و وجه اشتقاق ریشه‌شناسی بوده است.[ ابوالقاسمی م. ریشه‌شناسی. تهران:ققنوس. ۱۳۸۹. ص۵۷] در لغتنامه دهخدا به نقل از تعریفات جرجانی آمده: «بیرون آوردن کلمه ای از کلمه  دیگر بشرط آنکه در معنی و ترکیب با هم مناسب و در صیغه مغایر باشند.»[ لغتنامه دهخدا، اشتقاق] با این تعریف اشتقاق معادل «Derivation» می‌شود و یکی از انواع واژه‌سازی خواهد بود که خود یکی از سازوکارهای مورد مطالعه تئوری ریشه‌شناختی است.

در سردشت فعلی در قسمت شمال غربی ، شهر قدیمی نیِزه رو ( Nezaroo ) قرار داشته است که به فاصله یک کیلومتری در کنار چشمه ای بنیان شده بود و در باب وجه تسمیه آن داستان را هم نقل می کنند .

اینکه از چه زمانی نام سردشت بکار گرفته شده به درستی معلوم نیست و آیا قبل از نام نیزه رو ، سردشت بکار گرفته می شد یا بعد از متداول گشت نیاز به تحقیقات بسیار عمیقی دارد ، در کتاب فتوح سواد العراق هم نامی از سردشت برده نشده در حالیکه از شهرباری در نزدیکی آن ذکری به میان آمده است . آنچه یقین است اینکه واژه سردشت در متون تاریخی و جغرافیای بعد از اسلام تا دوره متأخر یعنی از دوره صفویان به بعد ثبت و ضبط نشده و حتی در کتاب نزهة القلوب حمدالله مستوفی هم نیامده است . در متون جغرافیایی قرن سوم و چهارم و پنجم بویژه مسالک و ممالک از سلَق زیاد  سخن رفته که به احتمال بسیار قوی با منطقه سردشت است ، و اینکه سلَق چرا با سردشت منطبق است و بعد از زبان شناسی هم قابل مطالعه است زیرا محل تلاقی سه راه مهم تجاری و کاروانرو بوده است و که شهرزور و مراغه و دینور را به قول صاحبان مسالک و ممالک به هم متصل می نمود و راههای این سه مرکز عمده از طریق سلَق به هم متصل می شد که موقعیت منطقه سردشت دقیقاً در وسط آنها قرار گرفته است و در زبان عربی هم سلَق می تواند سه لک      ( سه شاخه ) کردی باشد که همان معنی سه راه را القاء می کند . علاوه بر آن ابودُلف در سفرنامه اش (ص 54) پس از گزارشی از کردهای هذبانی ، می نویسد : « و دهات آنجا را تا حدود «سلَق» و «دینور» و توابع «شهروز» وسعت دادند »  پس مینورسکی در تعلیقات خود  در باب  محل  سلَق می گوید : « توسعه نفوذ هذبانی ها تا بالای سلق  (Salaq) و شهرزور و دینور صحیح به نظر میرسد. سلق بخشی است که خصوصاً در حوادث قرن سوم هجری ( نهم میلادی ) از آن ذکر شده است . یکی از دو سلق که متعلق به  « احمد به روح العودی » بوده با بخش « لاجان » امروز واقع در غرب ساوجبلاغ مطابقت دارد و رشته کوههای مرزی ( گردنه « زنوی شیخ » ) آنرا از « سلق غربی » متعلق به « بنی الحسن الحمدانی » جدا می سازد . این بخش با بخش کنونی « رواندوز » تطبیق می کند .   ( سفرنامه ابودلف ، ص 115 ). می بینیم که مینورسکی آن را دو منطقه بسیار نزدیک به سردشت منطبق می داند . و نیز ابن خرداد در کتاب المسالک و الممالک ( ص 97 ) مینویسد : از روستاهای ناحیه آذربایجان است . و اما درباره اشتقاق سردشت و استعمال این کلمه تحقیق ممتعی را بایسته است .

 

1. (زرتشت) : بنا به اتفاق آراء زادگاه زرتشت پیامبر ایرانی غرب ایران است، و باستان شناسان قراین بسیاری از آئین زرتشتی در منطقه سردشت پیدا نموده اند، که مبین صحت این ادعا است . ضمن اینکه نامهای فراوانی از جمله روستا "هرمزآ باد" و.... لذا می توان سردشت را بدلیل اینکه زادگاه زرتشت است ،"زرتشت" که به مرور زمان به سردشت تغیر یافته است دانست.

مردم کردستان، سردشت را زادگاه زرتشت پیامبر ایرانی دانسته ( پنداشته) و آن را گرامی می دارند. و از آنجا که این نام را در زبان کردی "زرتشت" "زرادشتر" می خوانند، عقیده دارند که سردشت از نام "زرتشت" گرفته شده که بعد از حمله ی اعراب به ایران به " سردشت" تغییر نام پیدا کرده است. لازم به ذکر است در روستای (لیلانه) از توابع ربط سردشت و در منطقه(گورک) آثار به جای مانده از آتشکده های بزرگ موجود است و و واژه ی (گورک) یا(گبرک) همان (گبر) به معنای زرتشتی و مجوسی در کتاب های لغت در فرهنگ های فارسی آمده است که می تواند دلیلی بر این مدعا باشد.

زردتشت در نیمه ی اول قرن ششم قبل از میلاد پیام خود را ابلاغ کرد که بعدها در کردستان این پیام تحت عنوان آیین زرتشتی مشهور گردید . معروف این است که زرتشت در جنوب شرقی کردستان و در اطراف دریاچه ارومیه به دنیا آمده است که بعدها به خراسان رفته است . کتاب مقدس زردتشت «اوستا » نام دارد که به زبان « مدی » زبان باستانی کردی نوشته شده است . مردم کردستان سردشت را زادگاه زردتشت پیغمبر ایرانی می دانند. هنوز هم در بعضی از روستاهای دور و بر سردشت جای آتشکده های قدیمی به چشم می خورد. مانند روستای ولیو ، لیلانه ، گرور و هرمزآباد (هرمزد آباد کرد).

 

2. (زیر دشت" یا "زردشت) یکی از گمانه زنی های دیگردر مورد وجه تسمیه سردشت، این است که سردشت معرب واژه "زیر دشت" یا "زردشت" به معنی دشتی که مانند زر حاصل خیز است (زیر+ دشت) یا (زر+دشت) . با توجه به سرچشمه آب اشامیدنی بزرگ شهر و زمین های حاصلخیز این حدس نیز محتمل می نماید .

3. (سارد + د ه شت ) یا (سرد + دشت) : به معنای دشتی که سرد است ، دشت سرد که با توجه به زمستانهای سخت و هوای سرد دشت زاب که دارای هوای معتدل و منطقه گرمسیر آلان که نسبت به سردشت از هوای گرمتر برخوردار است ای وجه تسمیه نیز محتمل می نماید

4. (سه ر+ ده شت ) یا ( َسر+ دشت ) : به معنای بالای دشت یا دشت بالا دست

بعضی دیگر معتقدند واژه ی سردشت از دو قسمت "سر" به معنی "اول" و "ابتدا" و "دشت" به معنی"زمین پهناور" ، "هموار"، " جلگه"، ... و سردشت به معنی "ابتدا" یا " آغاز" دشت است. به بیان دیگر به معنی دشتی است که تا رودخانه زاب ادامه دارد.

5. (سارو + ده شت) : سارو یا سارو بیر

سرداری از بانه در جنگ چالدران

هرگاه تاریخ ایران را ورق بزنیم می بینیم که کرد همواره در دفاع از ایران و حفظ مرزهایش چون دژی پولادین بلاگردان ایران بوده و در لشکر کشی ها و کشور گشائی های ایرانیان در کنار دیگر رزم آوران ایران جنگیده و جانبازی نموده است.

نمونه اش جانبازی کردهای تبعیدی به خراسان در برابر روس ها و ازبکها می باشد.در جنگ سربازان ایرانی در گرجستان زمان صفویه و نیز در پیکار سپاهیان نادر در هندوستان و فتح هرات در زمان آقا محمد خان قاجار جنگجویان کرد حضور داشته اند.

در سال 920 هجری قمری برابر با 1514 میلادی کردها در یازی به سپاهیان ایران در عهد فرمانروایی شاه اسماعیل صفوی علیه سپاهیان ترک عثمانی جان فشانی کرده و تلفات سنگینی بر آنها وارد ساخته اند.

در کتاب شاه جنگ ایرانیان از دلاوری قهرمانی از بانه سخن می رود که نمونه جوانمردی و پایمردی به شمار رفته است.

وی سارو بیره نام داشته و از خاک بانه برخاسته است.در کتاب شاه جنگ ایرانیان به عنوان "شیر مردی از کردستان" معرفی شده و جزء افسران و فرماندهان برجسته ایران در آن جنگ به شمار رفته است. به سبب اینکه در تیراندازی شمخال( نوعی سلاح آتشین) بسیار ماهر بوده او را قورچی نامیده اند، وی از کودکی به تیراندازی و شکار پرداخته و از گوشت شکار، دوستان و بینوایان را بهره مند ساخته است.در بالا رفتن از سخره ها و راهپیمائیها همواره از دیگران پیشی می گرفت.در زمان او جنگل بانه بسیار انبوه بود در میان آن جنگل جز بز و گوسفند کوهی ، پلنگ هم یافت می شد.

او از پوست پلنگ لباس تهیه می کرد.آنهایی که از شهرهای اطراف بانه به بانه می آمدند او را شناخته و لقب "پلنگینه پوش" را به او داده اند.

گوشت های شکار سارو چندان فراوان بود که برای جلوگیری از فاسد شدن آنها، دکان قصابی باز کرد تا گوشتها را در آن بفروشد.

سارو قیافه برازنده ای داشته و گاهی او را سهراب پسر رستم می نامیده اند.او با شیوه جوانمردیش مورد اعتماد بوده و در حل و فصل اختلاف میان مردم نقش سازنده ای را بازی می کرده است.

شاه اسماعیل در آغاز سلطنت سفری به کردستان کرده و از بانه عبور نموده است.در آنجا وصف سارو را شنیده و او را به حضور طلبیده و گفته است: آیا موافق هستی در قشون من کار کنی؟ سارو گفته :من با همکارانم از راه شکار زندگی می کنیم و نیازی به خدمت تو نداریم.شاه اسماعیل پس از گفتگویی طولانی با سارو او را راضی کرده تا به همراه دوستانش در ارتش ایران وارد شود.شاه اسماعیل در چند جنگ سارو بیره و همکارانش را به کار گرفته و دریافته که مردانی دلیر هستند.در میان سربازان تحت فرمان سارو سربازانی از عشایر کاکاوند،سگوند و اسباوند هم دیده شده اند.سارو گرزی در دست داشته که وزنه ای از سرب به قدر یک من و نیم بر آن نصب کرده و با سپر، خود را از قسمتی از حملات دشمن حفظ کرده است.چماقهای وحشت آور سربازان زیر فرمان سارو که از درختان مغز دار مثل بلوط و چوب گردو می ساختند در سنگینی کمتر از گرز او نبود.

 سارو و سربازانش فنون جنگی را به اندازه سربازان "اویچ اوقلان" عثمانی نمی دانستند ولی تهور فوق العاده و استقامت جسمی آنها جبران آن قسمت را می کرد.سارو هر قدر جلو می رفت از شمار سربازان کاسته می شد.تیراندازان عثمانی که کمان فنری داشتند دائم به طرف سربازان ایرانی تیراندازی می کردند.یک تیر کوتا از فنری جستن کرد و بر صورت سارو نشست و گونه او را سوراخ کرد. سارو مثل اینکه خاری را از صورت دور نماید دست برد و آن تیر را از صورت کند و به دور انداخت و بعد نعره ای برآورد و گرز خوفناک خود را بر فرق یک سرباز" اویچ اوقلان" زد و سرباز عثمانی بدون ناله بر زمین افتاد و برنخاست.

شاه اسماعیل در حالی که قلب ارتش خود را می نگریست جنگاوران را مورد تحسین قرار می داد.تیر دیگری بر صورت سارو نشست اما از جانبازیش است.

یک گلوله توپ از نوع گلوله های مضاعف از راه رسید و به دست سارو اصابت کرد و دست راست او را قطع کرد .در حالیکه خون از دستش فواره می زد به سوی توپچی ها حمله می برد و آنها را فراری می داد.

آنهایی که فرار اختیار کرده بودند از دور به جانب آن مرد دلیر تیراندازی می کردند و آنقدر خون از بدن قهرمان کرد رفت که از پا در آمد.

سلطان سلیم پادشاه عثمانی نیز مردی سلحشور بود و می توانست به ارزش مردان جنگی پی ببرد و بعد از اینکه سارو افتاد ، دریافت که ممکن است سرش را از تنش جدا نمایند. دلیری آن مرد طوری در پادشاه عثمانی موثر گردید که یک سوار را فرستاد و به فرمانده توپخانه امر کرد که از بریدن سر سارو خودداری نماید( 2 رجب 920 هجری قمری)سه تن از سرداران برجسته قلب جبهه ایران که اصلان و امیر عبدالباقی و سارو بودند کشته شدند و حسن بیگ الله زنده ماند.

 شاه اسماعیل متوجه شد که برای نجات آن قسمت از سرداران که زنده مانده اند چاره ای جز عقب نشینی نیست.

 متاسفانه سلسله صفویه، افشاریه، قاجاریه و در پایان پهلوی جواب فداکاری های مردم کردستان را همواره با کشتار و تبعید و زندان و خانه خرابی داده اند.

 برگرفته از کتاب تاریخ و جغرافیای بانه نوشته محمد رئوف توکلی

 

6. سه رو + ده شت) : سرو (درخت سرو + دشت )

7. البته پس از شهر باستانی موساسیر در منطقه ربط گزینه و گمانه زنی های متعدد دیگری مطر ح می شود که نیاز به تحقیقات بیشتری در این زمینه می رود . و زمان و مطالعه  بشتری را می طلبد، که امیدوارم پژوهشگران در این زمینه کوتاهی ننمایند.

 

نوشته شده توسط محمد فاضل شوکتی ،17/04/1392

منایع :

 

فتوح سواد العراق (نخستین تاریخ فتوحات اسلام در کردستان )

جغرافیای غرب ایران ژاگ دومرگان

فرهنگ هه نبانه بورینه ماموستا هه ژار مکریانی

کتاب تاریخ و جغرافیای بانه نوشته محمد رئوف توکلی

ابوالقاسمی م. ریشه‌شناسی (اتیمولوژی). تهران. ققنوس. چاپ‌چهارم. ۱۳۸۹. ص ۱۱

ابوالقاسمی م. ریشه‌شناسی. تهران:ققنوس. ۱۳۸۹. ص۵۷

لغتنامه دهخدا، اشتقاق

ابوالقاسمی م. ریشه‌شناسی (اتیمولوژی). تهران. ققنوس. چاپ‌چهارم. ۱۳۸۹. ص11

ابراهیم اسکندری نیا، ساختار سازمان ایلات و شیوة معیشت عشایر آذربایجان غربی ، ارومیه 1366ش

وجه تسمیة شهرهای ایران ، ج 1، تهران 1375ش ؛ عباس جعفری

سرزمین زردشت ( رضائیه ): اوضاع طبیعی ، سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی ، تاریخی ، تهران 1348ش

ایگور میخائیلوویچ دیاکونوف ، تاریخ ماد، ترجمة کریم کشاورز، تهران 1357ش

 حسینعلی رزم آرا، فرهنگ جغرافیائی ایران ( آبادیها )، ج 4:

سعید عبدی ، «میژووی پیرانشار ] تاریخ پیرانشهر

سروه ، سال 11، ش 113ـ114 (آذر و دی 1374)

بهمن کریمی ، راههای باستانی و پایتختهای قدیمی غرب ایران ،

یاقوت حموی ، معجم البلدان ، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ 1866ـ1873، چاپ افست تهران 1965.

کرد، تاریخ، زبان و فرهنگ، ولادیمیر مینورسکی، ترجمه: محمدرئوف یوسفی نژاد، تهران، نشر سهیل، 1378ش.

به زمزیران خوش آمدید - زمزیران مرجع اطلاعات و نوشته های متعدد در مورد دو شهر پیرانشهر و سردشت است .هر روز به ما سر بزنید ، مارا نقد کنید و پیشهادات خود را برای ما ارسال کنید تا شاهد پر بارتر شدن مطالب این وبلاگ باشید. له ده سپیکی وتاردا، ده‌مهه‌وێ سوپاسی تیکرای هونه ران،ویژه وانان،هه لبه ست وانان،نووسه ران،وه رگیران وهونه رمه ندان بکه م که بی پسانه وه له خزمه ت کلتوور و که له پووری نه ته وه ی کورد دا هه دا ناده ن وژینی خویان ته رخان کردووه بو هه رچی زیاتری گه شانه وه ی ئه ده ب و ویژه ی کورده واری.

موضوعات مرتبط: پژوهش ها , مقالات , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


حاج حسین خرازی اولین شهردار سردشت
1 فروردين 1390 ساعت 1:0 | بازدید : 3834 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

به زمزیران خوش آمدید - زمزیران مرجع اطلاعات و نوشته های متعدد در مورد دو شهر پیرانشهر و سردشت است .هر روز به ما سر بزنید ، مارا نقد کنید و پیشهادات خود را برای ما ارسال کنید تا شاهد پر بارتر شدن مطالب این وبلاگ باشید. له ده سپیکی وتاردا، ده‌مهه‌وێ سوپاسی تیکرای هونه ران،ویژه وانان،هه لبه ست وانان،نووسه ران،وه رگیران وهونه رمه ندان بکه م که بی پسانه وه له خزمه ت کلتوور و که له پووری نه ته وه ی کورد دا هه دا ناده ن وژینی خویان ته رخان کردووه بو هه رچی زیاتری گه شانه وه ی ئه ده ب و ویژه ی کورده واری.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


صفحه قبل 1 صفحه بعد

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
پیوندهای روزانه
نظر سنجی

از کدامیک از مطالب را می پسندید:

خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 61
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 81
بازدید ماه : 965
بازدید کل : 287254
تعداد مطالب : 84
تعداد نظرات : 11
تعداد آنلاین : 1





 تماس با ما
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان زمزیران و آدرس zmziran.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 84
:: کل نظرات : 11

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 5

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 61
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 81
:: بازدید ماه : 965
:: بازدید سال : 1605
:: بازدید کلی : 287254